Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۷۱
ویرایش
جز (←امامت و ولایت) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
[[پرونده:قطعه خوشنویسی نام امام علی.jpg|بندانگشتی|۳۰۰px|قطعه خوشنویسی از نام [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]]، اثر علی طوفانی.<ref>«[https://www.instagram.com/p/CAGIZrXHRIu/ یا علی]»، صفحه شخصی علی طوفانی در اینستاگرام.</ref>]] | [[پرونده:قطعه خوشنویسی نام امام علی.jpg|بندانگشتی|۳۰۰px|قطعه خوشنویسی از نام [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]]، اثر علی طوفانی.<ref>«[https://www.instagram.com/p/CAGIZrXHRIu/ یا علی]»، صفحه شخصی علی طوفانی در اینستاگرام.</ref>]] | ||
علی بن ابیطالب(ع)، [[جمعه]] [[۱۳ رجب]] سال ۳۰ [[عام الفیل]] (۲۳ سال قبل از [[هجرت به مدینه|هجرت]]) در [[مکه]] و داخل [[کعبه]] [[مولود کعبه|متولد]] شد.<ref>{{پک|مفید|۱۴۱۳|ک=الارشاد|ج=۱|ص=۵}}</ref> | علی بن ابیطالب(ع)، [[جمعه]] [[۱۳ رجب]] سال ۳۰ [[عام الفیل]] (۲۳ سال قبل از [[هجرت به مدینه|هجرت]]) در [[مکه]] و داخل [[کعبه]] [[مولود کعبه|متولد]] شد.<ref>{{پک|مفید|۱۴۱۳|ک=الارشاد|ج=۱|ص=۵}}</ref> ولادت وی در کعبه را عالمان شیعه از جمله [[شیخ صدوق]]، [[سید رضی]]، [[شیخ مفید]]، [[قطب راوندی]]، [[ابن شهرآشوب]] و بسیاری از عالمان [[اهل سنت]] مانند حاکم نیشابوری، حافظ گنجی شافعی، ابن جوزی حنفی، ابن صباغ مالکی، حلبی و [[مسعودی]]، [[تواتر|متواتر]] میدانند.<ref>{{پک|امینی|سال|ک=کتاب|ج=۶|ص=۲۳-۲۱}}</ref> | ||
علی(ع) در شش سالگی (۱۷ سال قبل از هجرت)، وقتی [[مکه]] دچار قحطی شد، به خانه حضرت محمد(ص) برده شد؛ همانطور که [[جعفر طیار|جعفر]]، برادر علی، به خانه [[عباس بن عبدالمطلب]] برده شد. [[ابوطالب]]، پدر امام علی(ع)، در این هنگام از تأمین خانواده پرجمعیت خود ناتوان بود.<ref>{{پک|ابن هشام|۱۳۵۵|ک=السیرة النبویة|ج=۱|ص=۱۶۲}}</ref> امام علی(ع) در یکی از خطبههای خود، به رفتار مهربانانه پیامبر در این دوره اشاره کرده است.<ref>{{پک|شهیدی|سال|ک=ترجمه نهجالبلاغه|ص=۲۲۲}}</ref> | علی(ع) در شش سالگی (۱۷ سال قبل از هجرت)، وقتی [[مکه]] دچار قحطی شد، به خانه حضرت محمد(ص) برده شد؛ همانطور که [[جعفر طیار|جعفر]]، برادر علی، به خانه [[عباس بن عبدالمطلب]] برده شد. [[ابوطالب]]، پدر امام علی(ع)، در این هنگام از تأمین خانواده پرجمعیت خود ناتوان بود.<ref>{{پک|ابن هشام|۱۳۵۵|ک=السیرة النبویة|ج=۱|ص=۱۶۲}}</ref> امام علی(ع) در یکی از خطبههای خود، به رفتار مهربانانه پیامبر در این دوره اشاره کرده است.<ref>{{پک|شهیدی|سال|ک=ترجمه نهجالبلاغه|ص=۲۲۲}}</ref> | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
هنگام حکمیت، [[ابوموسی اشعری]] نتیجه حکمیت را برکناری هر دو فرمانروا، یعنی [[معاویه]] و [[علی(ع)]]، از [[خلافت]] اعلام کرد<ref>نگاه کنید به: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۵۵.</ref><ref>نگاه کنید به: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۵۶.</ref> و سپس [[عمرو عاص]] خلافت را به معاویه واگذار کرد.<ref>نگاه کنید به: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۵۶.</ref> پس از حکمیت<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۴؛ ابن قتیبة الدینوري، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۰۴؛ بلاذري، انساب الأشراف، ج۳، ص۱۱۰.</ref><ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج۵، ص۷۵.</ref> گروهی از یاران امام با آن مخالفت کردند و آن را به منزله [[ارتداد|برگشت از دین]] و شک در ایمان شمردند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۴؛ بلاذری، انساب الأشراف، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> در این میان گروهی که هسته اولیه خوارج را تشکیل دادند پذیرش حکمیت را کفر دانسته و از سپاه امام جدا گشتند و به جای کوفه به حرورا رفتند.<ref>{{پک|جعفری|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۹|ص=۲۲۲}}</ref> | هنگام حکمیت، [[ابوموسی اشعری]] نتیجه حکمیت را برکناری هر دو فرمانروا، یعنی [[معاویه]] و [[علی(ع)]]، از [[خلافت]] اعلام کرد<ref>نگاه کنید به: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۵۵.</ref><ref>نگاه کنید به: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۵۶.</ref> و سپس [[عمرو عاص]] خلافت را به معاویه واگذار کرد.<ref>نگاه کنید به: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۵۶.</ref> پس از حکمیت<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۴؛ ابن قتیبة الدینوري، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۰۴؛ بلاذري، انساب الأشراف، ج۳، ص۱۱۰.</ref><ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ج۵، ص۷۵.</ref> گروهی از یاران امام با آن مخالفت کردند و آن را به منزله [[ارتداد|برگشت از دین]] و شک در ایمان شمردند.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۴؛ بلاذری، انساب الأشراف، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> در این میان گروهی که هسته اولیه خوارج را تشکیل دادند پذیرش حکمیت را کفر دانسته و از سپاه امام جدا گشتند و به جای کوفه به حرورا رفتند.<ref>{{پک|جعفری|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۹|ص=۲۲۲}}</ref> | ||
اعتراضات خوارج تا شش ماه پس از صفین ادامه داشت و به همین جهت علی(ع)، [[عبدالله بن عباس]] و [[صعصعة بن صوحان]] را برای گفتگو نزد آنها فرستاد. آنان تسلیم خواسته این دو نفر برای بازگشتن به جماعت نشدند. پس از آن امام علی(ع) از آنها خواست تا دوازده نفر را معین کرده و خود نیز همین تعداد را جدا کرده و با آنها به گفتگو نشست.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۵۲.</ref> علی(ع) نامهای نیز به سران خوارج نوشت و از آنها دعوت کرد که به سوی مردم بازگردند اما عبدالله بن وهب با یادآوری حوادث صفین، تأکید کرد که علی(ع) از دین خارج شده و باید توبه نماید. امام پس از این نیز بارها توسط افرادی همچون [[قیس بن سعد]] و [[ابو ایوب انصاری]] خوارج را بهسمت خود فراخواند و به آنها امان داد،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۷۰.</ref> اما پس از آنکه از تسلیم خوارج ناامید شد، سپاه ۱۴ هزار نفری خود را در مقابل آنها قرار داد. علی(ع) تاکید کرد که سپاه وی آغازگر نبرد نباشند و سرانجام نهروانیان جنگ را شروع کردند.<ref>{{پک|دینوری|۱۳۳۰|ک=اخبار الطوال|ص=۲۱۰}}</ref> با آغاز جنگ، به سرعت تمامی خوارج کشته و یا زخمی شدند. زخمیها به تعداد چهارصد نفر، به خانوادههایشان تحویل داده شدند، و در مقابل، از سپاه علی(ع) تعدادی کمتر از ده نفر کشته شدند. از اجتماع خوارج در نهروان، کمتر از ۱۰ نفر فرار کردند که یکی از آنان [[ابن ملجم مرادی |عبدالرحمن بن ملجم مرادی]]، قاتل امام علی(ع) بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۷۳-۳۷۵.</ref> [[ابن ملجم مرادی]]، در سحرگاه [[۱۹ رمضان]] سال [[سال ۴۰ قمری|۴۰ق]] در [[مسجد کوفه]]، علی(ع) را با ضربه شمشیر خود زخمی ساخت، و دو روز بعد در [[۲۱ رمضان]]، امام علی(ع) در ۶۳ سالگی به [[شهادت]] رسید و مخفیانه [[دفن]] شد.<ref>المفید، الارشاد، ج۱، ص۹ (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت، نسخه دوم).</ref> | اعتراضات خوارج تا شش ماه پس از صفین ادامه داشت و به همین جهت علی(ع)، [[عبدالله بن عباس]] و [[صعصعة بن صوحان]] را برای گفتگو نزد آنها فرستاد. آنان تسلیم خواسته این دو نفر برای بازگشتن به جماعت نشدند. پس از آن امام علی(ع) از آنها خواست تا دوازده نفر را معین کرده و خود نیز همین تعداد را جدا کرده و با آنها به گفتگو نشست.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۵۲.</ref> علی(ع) نامهای نیز به سران خوارج نوشت و از آنها دعوت کرد که به سوی مردم بازگردند اما عبدالله بن وهب با یادآوری حوادث صفین، تأکید کرد که علی(ع) از دین خارج شده و باید توبه نماید. امام پس از این نیز بارها توسط افرادی همچون [[قیس بن سعد]] و [[ابو ایوب انصاری]] خوارج را بهسمت خود فراخواند و به آنها امان داد،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۷۰.</ref> اما پس از آنکه از تسلیم خوارج ناامید شد، سپاه ۱۴ هزار نفری خود را در مقابل آنها قرار داد. علی(ع) تاکید کرد که سپاه وی آغازگر نبرد نباشند و سرانجام نهروانیان جنگ را شروع کردند.<ref>{{پک|دینوری|۱۳۳۰|ک=اخبار الطوال|ص=۲۱۰}}</ref> با آغاز جنگ، به سرعت تمامی خوارج کشته و یا زخمی شدند. زخمیها به تعداد چهارصد نفر، به خانوادههایشان تحویل داده شدند، و در مقابل، از سپاه علی(ع) تعدادی کمتر از ده نفر کشته شدند. از اجتماع خوارج در نهروان، کمتر از ۱۰ نفر فرار کردند که یکی از آنان [[ابن ملجم مرادی |عبدالرحمن بن ملجم مرادی]]، قاتل امام علی(ع) بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۷۳-۳۷۵.</ref> [[ابن ملجم مرادی]]، در سحرگاه [[۱۹ رمضان]] سال [[سال ۴۰ قمری|۴۰ق]] در [[مسجد کوفه]]، علی(ع) را با ضربه شمشیر خود زخمی ساخت، و دو روز بعد در [[۲۱ رمضان]]، امام علی(ع) در ۶۳ سالگی به [[شهادت]] رسید و مخفیانه [[دفن]] شد.<ref>المفید، الارشاد، ج۱، ص۹ (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت، نسخه دوم).</ref> | ||
===همسران و فرزندان=== | ===همسران و فرزندان=== | ||
خط ۲۹۴: | خط ۲۹۴: | ||
امام اول شیعیان پس از [[شهادت]]، چنانکه خود [[وصیت]] کرده بود،<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۴۲، ص۳۳۸؛ قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۳۴؛ مفید، الارشاد، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۰.</ref> توسط [[امام حسن(ع)]]، [[امام حسین(ع)]]، [[محمد بن حنفیه]] و با همراهی [[عبدالله بن جعفر]]، شبانه و مخفیانه در [[نجف]] کنونی (غریین در آن زمان) به خاک سپرده و قبرش مخفی شد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۲۸ق، ص۲۷-۲۸.</ref> مخفی کردن قبر امام علی(ع) به دلیل جلوگیری از [[نبش قبر]] و بیحرمتی توسط [[بنی امیه]] و خوارج دانسته شده است.<ref>عبدالکریم بن طاووس، فرحة الغری، ص۹۳؛ مجلسی، بحار، ج۴۲، ص۲۲۲؛ به نقل مقدسی، یدالله، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۱، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref> [[امام صادق(ع)]] در زمان حکومت عباسیان، محل [[دفن]] امام علی(ع) را در [[نجف]] آشکار کرد.<ref>راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۳۴.</ref> | امام اول شیعیان پس از [[شهادت]]، چنانکه خود [[وصیت]] کرده بود،<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۴۲، ص۳۳۸؛ قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۳۴؛ مفید، الارشاد، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۰.</ref> توسط [[امام حسن(ع)]]، [[امام حسین(ع)]]، [[محمد بن حنفیه]] و با همراهی [[عبدالله بن جعفر]]، شبانه و مخفیانه در [[نجف]] کنونی (غریین در آن زمان) به خاک سپرده و قبرش مخفی شد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۲۸ق، ص۲۷-۲۸.</ref> مخفی کردن قبر امام علی(ع) به دلیل جلوگیری از [[نبش قبر]] و بیحرمتی توسط [[بنی امیه]] و خوارج دانسته شده است.<ref>عبدالکریم بن طاووس، فرحة الغری، ص۹۳؛ مجلسی، بحار، ج۴۲، ص۲۲۲؛ به نقل مقدسی، یدالله، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۱، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref> [[امام صادق(ع)]] در زمان حکومت عباسیان، محل [[دفن]] امام علی(ع) را در [[نجف]] آشکار کرد.<ref>راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۳۴.</ref> | ||
بر اساس روایات، امام علی(ع) درباره چگونگی [[غسل]]، [[کفن]]، [[نماز]] و [[تدفین]] خود، سفارشهایی به فرزندانش کرد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۵.</ref> او همچنین از امام حسن(ع) و امام حسین(ع) خواست تا اگر بر اثر ضربت ابن ملجم درگذشت، برای قصاص تنها یک ضربت به او بزنند.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، نامه ۴۷، ص۳۲۰-۳۲۱.</ref> علی بن ابیطالب(ع) همچنین ضمن تأکید بر توجه به [[قرآن]]، [[نماز]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، جهاد در راه خدا و خالی نگذاشتن خانه خدا، فرزندان خود را به ترس از خدا، نظم در کارها و آشتی با یکدیگر توصیه کرد و از آنها خواست به حقوق [[یتیم|یتیمان]] و همسایگان توجه کنند. در این وصیت نامه که امام مخاطبش امام حسن وامام حسین و تمام فرزندان وخاندان وکسانی است که تا قیامت این وصیت به آنها می رسد پس از سفارش به رعایت تقوای الهی و پرهیز از دنیا گرایی و حق محوری وانجام کارها به امید دریافت پاد اش الهی، توصیه امام پس از این امور دشمنی و خصومت با ظالم و حمایت ویاری کردن مظلوم است. <ref>نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، نامه ۴۷، ص۳۲۰-۳۲۱.</ref> | بر اساس روایات، امام علی(ع) درباره چگونگی [[غسل]]، [[کفن]]، [[نماز]] و [[تدفین]] خود، سفارشهایی به فرزندانش کرد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۵.</ref> او همچنین از امام حسن(ع) و امام حسین(ع) خواست تا اگر بر اثر ضربت ابن ملجم درگذشت، برای قصاص تنها یک ضربت به او بزنند.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، نامه ۴۷، ص۳۲۰-۳۲۱.</ref> علی بن ابیطالب(ع) همچنین ضمن تأکید بر توجه به [[قرآن]]، [[نماز]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، جهاد در راه خدا و خالی نگذاشتن خانه خدا، فرزندان خود را به ترس از خدا، نظم در کارها و آشتی با یکدیگر توصیه کرد و از آنها خواست به حقوق [[یتیم|یتیمان]] و همسایگان توجه کنند. در این وصیت نامه که امام مخاطبش امام حسن وامام حسین و تمام فرزندان وخاندان وکسانی است که تا قیامت این وصیت به آنها می رسد پس از سفارش به رعایت تقوای الهی و پرهیز از دنیا گرایی و حق محوری وانجام کارها به امید دریافت پاد اش الهی، توصیه امام پس از این امور دشمنی و خصومت با ظالم و حمایت ویاری کردن مظلوم است. <ref>نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، نامه ۴۷، ص۳۲۰-۳۲۱.</ref> | ||
=== آرامگاه === | === آرامگاه === | ||
خط ۳۰۹: | خط ۳۰۹: | ||
برپایه روایتی از [[پیامبر اکرم(ص)]] نقل شده فضائل امام علی(ع) به جهت کثرتشان قابلشمارش نیستند.<ref> ابنشاذان، مائة منقبة، ۱۴۰۷ق، ص۱۷۷.</ref> شافعی سومین فقیه از [[مذاهب چهارگانه اهل سنت|فقهای چهارگانه اهلسنت]] در زمانی به امام علی(ع) اظهار مودت و موالات میکرد که بزرگداشت [[علویان]] و بیان مناقب آنان گناهی نابخشودنی و موجب تعقیب و محاکمه و مجازات بود.<ref>امیدی، نگاهی به مضامین و موضعات دیوان شافعی، ص۱۹۴.</ref> با این حال شافعی در مورد امام علی(ع) چنین سروده است: | برپایه روایتی از [[پیامبر اکرم(ص)]] نقل شده فضائل امام علی(ع) به جهت کثرتشان قابلشمارش نیستند.<ref> ابنشاذان، مائة منقبة، ۱۴۰۷ق، ص۱۷۷.</ref> شافعی سومین فقیه از [[مذاهب چهارگانه اهل سنت|فقهای چهارگانه اهلسنت]] در زمانی به امام علی(ع) اظهار مودت و موالات میکرد که بزرگداشت [[علویان]] و بیان مناقب آنان گناهی نابخشودنی و موجب تعقیب و محاکمه و مجازات بود.<ref>امیدی، نگاهی به مضامین و موضعات دیوان شافعی، ص۱۹۴.</ref> با این حال شافعی در مورد امام علی(ع) چنین سروده است: | ||
«إنّا عَبیدٌ لِفتی أُنزلَ فِیهِ هَل أتَی{{سخ}} إلی مَتی أکتُمُهُ؟ إلی مَتی؟ إلی مَتی؟<ref>زمانی، آزادی، «چرایی کثرت مناقبنگاری امام علی(ع) توسط علمای شافعی | «إنّا عَبیدٌ لِفتی أُنزلَ فِیهِ هَل أتَی{{سخ}} إلی مَتی أکتُمُهُ؟ إلی مَتی؟ إلی مَتی؟<ref>زمانی، آزادی، «چرایی کثرت مناقبنگاری امام علی(ع) توسط علمای شافعی مذهب»، ص۳۲۸.</ref> | ||
از [[احمد بن حنبل]] پیشوای مذهب حنبلی، نقل شده که آن مقدار که برای علی بن ابیطالب فضایل آمده، برای هیچیک از صحابه نقل نشده است.<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۱۶.</ref> فضائل امام علی(ع) دو دستهاند: فضائل اختصاصی و فضائل مشترک با دیگر اهل بیت: [[آیه ولایت]]، [[آیه شراء|آیه شِراء]]، [[آیه انفاق]]، [[حدیث غدیر]]، [[حدیث طیر]]، [[حدیث منزلت]]، [[مولود کعبه]] و [[خاتمبخشی]] از فضائل اختصاصی او بهشمار میآیند. [[آیه تطهیر]]، [[آیه اهل الذکر|آیه اهلالذکر]]، [[آیه مودت|آیه مَوَدّت]] و [[حدیث ثقلین]] هم از فضایل مشترک او با دیگر [[اهلبیت]] است. | از [[احمد بن حنبل]] پیشوای مذهب حنبلی، نقل شده که آن مقدار که برای علی بن ابیطالب فضایل آمده، برای هیچیک از صحابه نقل نشده است.<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۱۶.</ref> فضائل امام علی(ع) دو دستهاند: فضائل اختصاصی و فضائل مشترک با دیگر اهل بیت: [[آیه ولایت]]، [[آیه شراء|آیه شِراء]]، [[آیه انفاق]]، [[حدیث غدیر]]، [[حدیث طیر]]، [[حدیث منزلت]]، [[مولود کعبه]] و [[خاتمبخشی]] از فضائل اختصاصی او بهشمار میآیند. [[آیه تطهیر]]، [[آیه اهل الذکر|آیه اهلالذکر]]، [[آیه مودت|آیه مَوَدّت]] و [[حدیث ثقلین]] هم از فضایل مشترک او با دیگر [[اهلبیت]] است. | ||
خط ۳۶۹: | خط ۳۶۹: | ||
از آنجا که هدف امیرالمؤمنین(ع) از حکومت اقامه حق و دفع باطل و گسترش عدالت بود. در برابر هر عاملی که این هدف را تهدید کرد ایستادگی | از آنجا که هدف امیرالمؤمنین(ع) از حکومت اقامه حق و دفع باطل و گسترش عدالت بود. در برابر هر عاملی که این هدف را تهدید کرد ایستادگی | ||
نمود. او به هیچ وجه اجازه نداد که متملقان بتوانند با ادبیات تملق آلودشان مسر درست حکومت علوی را به انحراف بکشانند.و تصریح میکرد که اصلاً چنین ادبیاتی را دوست ندارد. یکبار پس از خطبهای که حضرت در باره حقوق متقابل حاکم و مردم ایراد کرد یکی ازاصحابش با سخنانی طولانی اعلام آمادگی و اظهار تسلیم و فرمانبرداری کرد امام علی(ع) در پاسخش فرمود: سزاوار است آن کس که جلال خداوند در نظرش بزرگ و مقام او در قلبش پر عظمت است همه چيز- به خاطر آن عظمت- جز خداوند در نظرش کوچک جلوه كند. امام(ع) درادامه سخنش افزود: بدانيد از بدترين حالات زمامداران در پیشگاه صالحان این است که گمان برده شود آنها فریفته تفاخر گشته و کارشان شکل برترى جویى به خود گرفته، '''من از این ناراحتم که حتّى به ذهن شما خطور کند که مدح و ستایش را دوست دارم؛ از شنیدن آن لذّت مىبرم. من- بحمد الله- چنین نیستم''' و اگر (فرضاً) دوست هم مىداشتم، به خاطر خضوع در برابر ذات پر عظمت و کبریایى خدا- که از همه کس به ثنا و ستايش سزاوارتر است- آن را ترک گفتم.امام(ع) سخنش را اینگونه ادامه داد: گاهى مردم ستودن افراد را به خاطر مجاهدهها و تلاشهايشان لازم مىشمرند (و اين براى مردم بى عيب است، امّا من از شما مىخواهم) '''مرا با سخنان جالب خود نستایید''' (و این كه مىبینید در راه اجراى فرمان خداوند تلاش مىکنم) براى این است که مىخواهم خود را از مسؤولیت حقوقى كه بر گردنم هست خارج سازم؛ حقوقى كه خداوند و شما بر گردنم داريد و هنوز كاملًا از انجام آنها فراغت نیافتهام و واجباتى كه به جاى نیاورده و باید به مرحله اجرا گذارم<ref>. مکارم شیرازی، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۲۳.</ref> | نمود. او به هیچ وجه اجازه نداد که متملقان بتوانند با ادبیات تملق آلودشان مسر درست حکومت علوی را به انحراف بکشانند.و تصریح میکرد که اصلاً چنین ادبیاتی را دوست ندارد. یکبار پس از خطبهای که حضرت در باره حقوق متقابل حاکم و مردم ایراد کرد یکی ازاصحابش با سخنانی طولانی اعلام آمادگی و اظهار تسلیم و فرمانبرداری کرد امام علی(ع) در پاسخش فرمود: سزاوار است آن کس که جلال خداوند در نظرش بزرگ و مقام او در قلبش پر عظمت است همه چيز- به خاطر آن عظمت- جز خداوند در نظرش کوچک جلوه كند. امام(ع) درادامه سخنش افزود: بدانيد از بدترين حالات زمامداران در پیشگاه صالحان این است که گمان برده شود آنها فریفته تفاخر گشته و کارشان شکل برترى جویى به خود گرفته، '''من از این ناراحتم که حتّى به ذهن شما خطور کند که مدح و ستایش را دوست دارم؛ از شنیدن آن لذّت مىبرم. من- بحمد الله- چنین نیستم''' و اگر (فرضاً) دوست هم مىداشتم، به خاطر خضوع در برابر ذات پر عظمت و کبریایى خدا- که از همه کس به ثنا و ستايش سزاوارتر است- آن را ترک گفتم.امام(ع) سخنش را اینگونه ادامه داد: گاهى مردم ستودن افراد را به خاطر مجاهدهها و تلاشهايشان لازم مىشمرند (و اين براى مردم بى عيب است، امّا من از شما مىخواهم) '''مرا با سخنان جالب خود نستایید''' (و این كه مىبینید در راه اجراى فرمان خداوند تلاش مىکنم) براى این است که مىخواهم خود را از مسؤولیت حقوقى كه بر گردنم هست خارج سازم؛ حقوقى كه خداوند و شما بر گردنم داريد و هنوز كاملًا از انجام آنها فراغت نیافتهام و واجباتى كه به جاى نیاورده و باید به مرحله اجرا گذارم<ref>. مکارم شیرازی، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۲۳.</ref> | ||
===سیره اقتصادی=== | ===سیره اقتصادی=== | ||
خط ۴۵۱: | خط ۴۵۱: | ||
* [[فضائل امام علی(ع)]] | * [[فضائل امام علی(ع)]] | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس۲}} | {{پانویس۲}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} |