۱۷٬۱۹۲
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (خلاصه سازی) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
===نبوغ شعری=== | ===نبوغ شعری=== | ||
سید رضی کمی پس از ده سالگی سرودن شعر را آغاز کرد<ref>ابن خلکان، ج۴، ص۴۱۴.</ref> و | سید رضی کمی پس از ده سالگی سرودن شعر را آغاز کرد.<ref>ابن خلکان، ج۴، ص۴۱۴.</ref> و نخستین قصیده خود را در آن سن سرود، عدهای به گردآوری اشعار او همت گماشتهاند. آخرین کسی که آن را گردآوری کرد، ابوحکیم المعلم عبداللّه الخبری (ف ۴۷۶ق) است و این دیوان که اکنون مشتمل بر بیش از ۶۳۰۰ بیت در انواع شعر است، پیوسته در میان مردم دست به دست میگردید و آن را میخواندند و اشعارش را حفظ میکردند. ادیب و سخن شناس و نویسنده بزرگ، [[صاحب بن عباد]] قطعهای از شعر سید به دستش میافتد و چنان شیفته میشود که کسی را به بغداد میفرستد تا از روی دیوان سید رضی نسخهای بر دارد و برایش ببرد. این جریان در سال ۳۸۵ق که سید ۲۶ سال بیشتر نداشت اتفاق افتاده است. چون سید رضی از این کار آگاه شد، نسخهای از دیوان خود را برایش فرستاد، و قصیدهای به همین مناسبت سرود و به همراه دیوان برایش فرستاد.<ref>جعفری، سید رضی، صص ۵۴-۵۳.</ref> | ||
انگیزه سید رضی در سرودن شیعیات، بیان زندگی [[علویان]] یا طالبیان محروم از حق و قدرت است. رثائیات، مراثی اوست برای بزرگان زمان یا دوستان و خویشاوندان و نیز مراثی شهدای [[کربلا]]. رضی در فخریات خود از عزت و شرف کهن یاد کرده و بدان بسی بالیده است.<ref>آیتی، | انگیزه سید رضی در سرودن شیعیات، بیان زندگی [[علویان]] یا طالبیان محروم از حق و قدرت است. رثائیات، مراثی اوست برای بزرگان زمان یا دوستان و خویشاوندان و نیز مراثی شهدای [[کربلا]]. رضی در فخریات خود از عزت و شرف کهن یاد کرده و بدان بسی بالیده است.<ref>آیتی، مقدمه ترجمه نهج البلاغه، ص۱۳.</ref> | ||
نمونه شعر | نمونه شعر | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
|رمت المعالی فامتنعن و لم یزل|ابدا یمانع عاشقا معشوق | |رمت المعالی فامتنعن و لم یزل|ابدا یمانع عاشقا معشوق | ||
|و صبرت حتی نلتهن و لم اقل |ضجرا: وداک الفارک التطلیق<ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ص۴۱۵.</ref> | |و صبرت حتی نلتهن و لم اقل |ضجرا: وداک الفارک التطلیق<ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ص۴۱۵.</ref> | ||
}} | }} | ||
== نقابت == | == نقابت == | ||
{{اصلی|نقابت}} | {{اصلی|نقابت}} | ||
پس از تسلط [[عضدالدوله دیلمی|عضد الدوله]] در سال ۳۶۷ق بر [[بغداد]]، وی برای کاستن از درگیری بین [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]، [[حسین بن موسی علوی|ابواحمد]] (پدر سید رضی) و چند تن از دیگر بزرگان شیعه را در سال ۳۶۹ق دستگیر کرد و پس از مصادره اموالشان، آنان را به قلعه اصطخر (در [[فارس]]) فرستاد و به زندان انداخت.<ref>جعفری، سید | پس از تسلط [[عضدالدوله دیلمی|عضد الدوله]] در سال ۳۶۷ق بر [[بغداد]]، وی برای کاستن از درگیری بین [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]، [[حسین بن موسی علوی|ابواحمد]] (پدر سید رضی) و چند تن از دیگر بزرگان شیعه را در سال ۳۶۹ق دستگیر کرد و پس از مصادره اموالشان، آنان را به قلعه اصطخر (در [[فارس]]) فرستاد و به زندان انداخت.<ref>جعفری، سید رضی، ص۲۴.</ref> محدودیت او حدود ده سال ادامه یافت. در سال ۳۷۹ق حاکم وقت همه مناصب ابواحمد را به او باز گرداند، لیکن او بر اثر پیری و خستگی و رنج زندان، همه آنها را در سال ۳۸۰ق به فرزندش سید رضی واگذار کرد.<ref>ثعالبی، یتیمة الدهر، ج۳، ص۱۵۵؛ جعفری، سید رضی، ص۲۲.</ref> سید رضی در ۲۱ سالگی [[نقیب]] [[علویان]] در [[بغداد]] شد.<ref>آقابزرگ، بیتا،ص۱۶۴.</ref> | ||
==تأسیس مدرسهدار العلم== | ==تأسیس مدرسهدار العلم== |
ویرایش