Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۷۲
ویرایش
جز (←معرفی اجمالی: اصلاحات) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
| شماره آیه = ۲ | | شماره آیه = ۲ | ||
| جزء = ۲۸ | | جزء = ۲۸ | ||
| شأن نزول = پشیمانی [[اوس بن صامت]] بعد از ظهار همسرش | | شأن نزول = پشیمانی [[اوس بن صامت]] بعد از ظهار همسرش | ||
| مکان نزول = [[مدینه]] | | مکان نزول = [[مدینه]] | ||
خط ۱۶: | خط ۱۵: | ||
| آیات مرتبط= | | آیات مرتبط= | ||
}} | }} | ||
'''آیه ظِهٰار''' | '''آیه ظِهٰار''' ([[سوره مجادله|مجادله]]: ۲) به توبیخ [[ظهار]]، از رسوم [[دوران جاهلیت|زمان جاهلیت]] میپردازد. ظهار به عبارتی خاص گفته میشد که مرد از روی عصبانیت، همسر خود را به مادر خویش تشبیه میکرد. شوهر با این کار حق بازگشت را از خود سلب مینمود و زن نیز تا آخر عمر بر او حرام میگشت. [[خداوند]] در این آیه، عمل مذبور را توبیخ کرده و حکم بطلان آن را صادر و شخص ظهارکننده را محکوم به پرداخت [[کفاره]] به همراه [[توبه]] میکند. | ||
آیه ظهار درباره یکی از [[اصحاب پیامبر(ص)]] نازل شد که همسر خود را [[ظهار]] کرد و بعد از مدتی پشیمان شد. وی همسر خود را برای | آیه ظهار درباره یکی از [[اصحاب پیامبر(ص)]] نازل شد که همسر خود را [[ظهار]] کرد و بعد از مدتی پشیمان شد. وی همسر خود را برای چارهجویی نزد [[پیامبر(ص)]] فرستاد که آیه ظهار و آیات دیگر در رابطه با این موضوع، نازل شد. | ||
خداوند در آیات بعدی احکام کفاره ظهار را بیان میکند. شوهر تا قبل از پرداخت کفاره حق [[آمیزش]] با همسر خود را نخواهد داشت. برای واقع شدن ظهار و وجوب کفاره شروطی همچون حضور دو شاهد عادل و عدم [[حیض]] در زمان وقوع ظهار و... نقل شده است. | خداوند در آیات بعدی احکام کفاره ظهار را بیان میکند. شوهر تا قبل از پرداخت کفاره حق [[آمیزش]] با همسر خود را نخواهد داشت. برای واقع شدن ظهار و وجوب کفاره شروطی همچون حضور دو شاهد عادل و عدم [[حیض]] در زمان وقوع ظهار و... نقل شده است. | ||
خط ۳۰: | خط ۲۹: | ||
|تورفتگی=۰ | |تورفتگی=۰ | ||
|تراز=وسط | |تراز=وسط | ||
|عنوان={{عربی|اندازه=۱۰۰%|الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنكُم مِّن نِّسَائِهِم مَّا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنكَرًا مِّنَ الْقَوْلِ وَزُورًا وَإِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿۲﴾ }} | |عنوان={{عربی|اندازه=۱۰۰%|الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنكُم مِّن نِّسَائِهِم مَّا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنكَرًا مِّنَ الْقَوْلِ وَزُورًا وَإِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿۲﴾}} | ||
|کسانی که از شما نسبت به همسرانشان «ظهار» میکنند، آنان هرگز مادرانشان نیستند؛ مادرانشان تنها کسانیاند که آنها را به دنیا آوردهاند! آنها سخنی زشت و باطل میگویند و خداوند بخشنده و آمرزنده است.(مجادله، ۲)}} | |کسانی که از شما نسبت به همسرانشان «ظهار» میکنند، آنان هرگز مادرانشان نیستند؛ مادرانشان تنها کسانیاند که آنها را به دنیا آوردهاند! آنها سخنی زشت و باطل میگویند و خداوند بخشنده و آمرزنده است.(مجادله، ۲)}} | ||
== معرفی | == معرفی == | ||
به [[آیه]] دوم [[سوره مجادله]]، آیه ظهار گفته میشود؛ هرچند چهار آیه و یا شش آیه اولیه سوره مجادله در ارتباط با ظهار | به [[آیه]] دوم [[سوره مجادله]]، آیه ظهار گفته میشود؛ هرچند چهار آیه و یا شش آیه اولیه سوره مجادله را در ارتباط با ظهار دانستهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۸.</ref> این آیه در محکومیت یکی از سنتهای [[دوران جاهلیت]] در زمینه جدایی زن و مرد ([[ظهار]]) نازل<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۸.</ref> و برای انجام آن جریمه سنگین تعیین شد.<ref> قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۹، ص۵۰۰.</ref> [[خدا|خداوند]] در آیه ظهار، در موعظهای<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ص۵۴۷؛ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۵.</ref> علاوه بر دروغ و مخالف واقع دانستن ظهار،<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۲۶۵؛ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۵.</ref> به توبیخ این عمل پرداخته و [[ظهار]] را از نظر عقل و شرع<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۲۰۰.</ref> عملی زشت و ناپسند معرفی کرده است.<ref>دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۸۵؛ طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۶، ص۲۲۰؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۹، ص۵۴۲.</ref> خداوند با نزول این آیه، حکم ظهار را باطل<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۵؛ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۵. </ref> و اثر سوء آن را <ref>قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۲۵ق، ج۶، ص۳۵۰۶.</ref> که حرمت ابدی زن و شوهر بر یکدیگر بود، از بین برد؛<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۸.</ref> همانطور که اثر دیگر آن را که مادر شدن همسر برای شوهر است، انکار کرد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۸.</ref> | ||
در این آیه مادر کسی دانسته شده که شخص را به دنیا آورده باشد<ref>قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۲۵ق، ج۶، ص۳۵۰۶.</ref> و همسر نمیتواند در حکم مادر باشد.<ref>دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۸۵؛ طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۶، ص۲۲۰؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۹، ۵۴۲؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۵.</ref> به باور [[مکارم شیرازی]] | == سبب نزول == | ||
در [[شأن نزول]] آیه آمده است که روزی یکی از [[اصحاب پیامبر(ص)]] به نام [[اوس بن صامت]] در حال عصبانیت لفظ ظهار را برای همسر خود به کار برد؛ اما پس از مدتی از این عمل خود پشیمان گشت و برای چارهجویی و اطلاع از حکم [[اسلام]]، همسر خود را نزد [[پیامبر(ص)]] فرستاد. بعد از این واقعه، چهار آیه اول [[سوره مجادله]] در ارتباط با حکم ظهار نازل شد.<ref>برای اطلاعات بیشتر: ابن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۴، ص۲۵۷؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۸، ص۶. همچنین با کمی اختلاف: صنعانی، تفسیر عبدالرزاق، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۲۴؛ طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۶، ص۲۱۸؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۲۵۳؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۴؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۶۶.</ref> | |||
==محتوا== | |||
در این آیه مادر کسی دانسته شده که شخص را به دنیا آورده باشد<ref>قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۲۵ق، ج۶، ص۳۵۰۶.</ref> و همسر نمیتواند در حکم مادر باشد.<ref>دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۸۵؛ طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۶، ص۲۲۰؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۹، ۵۴۲؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۵.</ref> به باور [[مکارم شیرازی]] مادر و فرزند بودن، یک واقعیت خارجی است و با گفتن الفاظ حاصل نمیشود؛ بنابراین اگر شخصی صدبار به همسر خود بگوید تو همچون مادر من هستی، حکم مادر را پیدا نمیکند. و این سخن، چیزی جز [[خرافات]] و گزافهگویی نیست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۱۰.</ref> علما با استناد به این آیه، تردیدی در حرمت ظهار ندارند.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۲۶۵.</ref> | |||
خداوند در دو آیه بعدی برای پشیمانی و رجوع به همسر کفاره معین نموده است<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ص۵۴۷.</ref> که در صورت توانایی یک [[برده]] آزاد نماید و در صورت عدم توانایی شصت روز [[روزه]] به صورت متوالی بگیرد و اگر آن را هم نتوانست به شصت [[فقیر]] اطعام دهد.<ref>دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۸۵.</ref> علما در حکم کسی که قادر به انجام هیچ یک از کفارهها نباشد، اختلاف دارند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۱۷.</ref> برخی فلسفه تعیین کفاره برای [[ظهار]] را، پند گرفتن،<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۹.</ref>تربیت نفس،<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۱۳.</ref> جلوگیری از [[ظلم]] به همسران و حفظ نظام خانواده دانستهاند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۹، ص۵۰۳.</ref> خداوند در ادامه، [[توبه]] را برای شخص ظهار کننده [[واجب]] دانسته<ref>جزایری، ایسر التفاسیر، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۲۸۵.</ref> و [[گناه]] گذشته را در صورت توبه، میبخشد.<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۶.</ref> | خداوند در دو آیه بعدی برای پشیمانی و رجوع به همسر کفاره معین نموده است<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ص۵۴۷.</ref> که در صورت توانایی یک [[برده]] آزاد نماید و در صورت عدم توانایی شصت روز [[روزه]] به صورت متوالی بگیرد و اگر آن را هم نتوانست به شصت [[فقیر]] اطعام دهد.<ref>دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۸۵.</ref> علما در حکم کسی که قادر به انجام هیچ یک از کفارهها نباشد، اختلاف دارند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۱۷.</ref> برخی فلسفه تعیین کفاره برای [[ظهار]] را، پند گرفتن،<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۹.</ref>تربیت نفس،<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۱۳.</ref> جلوگیری از [[ظلم]] به همسران و حفظ نظام خانواده دانستهاند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۹، ص۵۰۳.</ref> خداوند در ادامه، [[توبه]] را برای شخص ظهار کننده [[واجب]] دانسته<ref>جزایری، ایسر التفاسیر، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۲۸۵.</ref> و [[گناه]] گذشته را در صورت توبه، میبخشد.<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۶.</ref> | ||
== | == مفهومشناسی == | ||
{{اصلی|ظهار}} | |||
ظهار که به طلاق اهل جاهلیت شهرت داشت<ref>ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۰۱؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۸، ص۶؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۲۵۳.</ref> و از اعتقادات آنها محسوب میشد<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۵.</ref> در لغت به معنای پُشت است<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۹۹؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۷۸.</ref> و در اصطلاح به عبارتی گفته میشود که با آن زن بر مرد [[حرام]] میشود.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۵؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج ۲۹، ص۴۷۸-۴۷۹.</ref> در طلاق ظهار، شوهر به علت عصبانیت و تنفر از همسر خود،<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۰۷.</ref> او را به مادر<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۵۴.</ref> و یا یکی از محارم خود تشبیه میکرد<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۹، ص۶۱.</ref> {{یادداشت| مثلا به همسر خود بگوید: أنت علی کظَهر أُمی، تو نزد من در حرمت، همچون پشت مادرم هستی. (طوسی، التبیان، بیروت، ج۹، ص۵۴۲.) و یا با عباراتی دیگر همچون: أنت علی کبطن أمّی یا کرأس أمّی و یا کفرج أمّی (ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص: ۲۵۴؛ میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۶.) برخی معتقدند که لفظ مادر و پشت در جمله برای تحقق ظهار لازم است. (فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۷۹.) در حکم ظهار محارم دیگر غیر از مادر اختلاف وجود دارد. (زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۸.)}} و با قرائت صیغه ظهار تا آخر عمر از همسر خود جدا و حق بازگشت از او سلب میگشت.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۸، ص۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۸.</ref> ظهار ظلمی آشکار در حق زن بود که زمینهساز سختی و ضرر برای وی میشد.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۹، ص۵۰۰.</ref> | ظهار که به طلاق اهل جاهلیت شهرت داشت<ref>ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۰۱؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۸، ص۶؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۲۵۳.</ref> و از اعتقادات آنها محسوب میشد<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۵.</ref> در لغت به معنای پُشت است<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۹۹؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۷۸.</ref> و در اصطلاح به عبارتی گفته میشود که با آن زن بر مرد [[حرام]] میشود.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۵؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج ۲۹، ص۴۷۸-۴۷۹.</ref> در طلاق ظهار، شوهر به علت عصبانیت و تنفر از همسر خود،<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۰۷.</ref> او را به مادر<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۵۴.</ref> و یا یکی از محارم خود تشبیه میکرد<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۹، ص۶۱.</ref> {{یادداشت| مثلا به همسر خود بگوید: أنت علی کظَهر أُمی، تو نزد من در حرمت، همچون پشت مادرم هستی. (طوسی، التبیان، بیروت، ج۹، ص۵۴۲.) و یا با عباراتی دیگر همچون: أنت علی کبطن أمّی یا کرأس أمّی و یا کفرج أمّی (ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص: ۲۵۴؛ میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۶.) برخی معتقدند که لفظ مادر و پشت در جمله برای تحقق ظهار لازم است. (فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۷۹.) در حکم ظهار محارم دیگر غیر از مادر اختلاف وجود دارد. (زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۸.)}} و با قرائت صیغه ظهار تا آخر عمر از همسر خود جدا و حق بازگشت از او سلب میگشت.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۸، ص۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۸.</ref> ظهار ظلمی آشکار در حق زن بود که زمینهساز سختی و ضرر برای وی میشد.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۹، ص۵۰۰.</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۵۰: | ||
برخی با توجه به ظاهر [[آیه]] و استناد به روایتی از [[امام علی(ع)]] معتقدند اگر شخص یک مرتبه ظهار کند [[کفاره]] ندارد و در صورت تکرار ظهار، کفاره واجب میشود؛<ref>سلطان علیشاه، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۵۴.</ref> عدهای این نظریه را خلاف اعتقاد اکثر علما دانستهاند؛<ref>عاملی، تفسیر عاملی، ۱۳۶۰ش، ج۸، ص۲۰۳.</ref> زیرا در این صورت، ظهار اول بدون کفاره خواهد بود و این با سیاق آیه سازگار نیست.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۹.</ref> | برخی با توجه به ظاهر [[آیه]] و استناد به روایتی از [[امام علی(ع)]] معتقدند اگر شخص یک مرتبه ظهار کند [[کفاره]] ندارد و در صورت تکرار ظهار، کفاره واجب میشود؛<ref>سلطان علیشاه، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۵۴.</ref> عدهای این نظریه را خلاف اعتقاد اکثر علما دانستهاند؛<ref>عاملی، تفسیر عاملی، ۱۳۶۰ش، ج۸، ص۲۰۳.</ref> زیرا در این صورت، ظهار اول بدون کفاره خواهد بود و این با سیاق آیه سازگار نیست.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۹.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |