کاربر ناشناس
هاروت و ماروت: تفاوت میان نسخهها
اصلاح پاورقی و منابع
imported>Foadian (←منابع) |
imported>M.r.seifi (اصلاح پاورقی و منابع) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==هاروت و ماروت== | ==هاروت و ماروت== | ||
هاروت و ماروت، دو فرشته الهی بودهاند که خداوند آنها را به شهر [[بابل|بابِل]]{{یادداشت|در تعیین مصداق شهر بابِل، اختلافاتی نقل شده است.(حسینی | هاروت و ماروت، دو فرشته الهی بودهاند که خداوند آنها را به شهر [[بابل|بابِل]]{{یادداشت|در تعیین مصداق شهر بابِل، اختلافاتی نقل شده است.(حسینی فاطمی، «هاروت و ماروت از واقعیت تا افسانه»، ص۱۴.)}} فرستاد: {{حدیث|«وَ مَا أُنزِلَ عَلی الْمَلَکینْ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَ مَارُوت؛ آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد.»}}<ref>سوره بقره،آیه ۱۰۲.</ref> | ||
پیرامون واژه هاروت و ماروت، اختلاف وجود دارد: | پیرامون واژه هاروت و ماروت، اختلاف وجود دارد: | ||
* برخی معتقدند این دو واژه، از زبان آرامی بودهاند.<ref> | * برخی معتقدند این دو واژه، از زبان آرامی بودهاند.<ref>مهرین شوشتری، فرهنگ کامل لغات قرآن، ۱۳۷۴ش، ص۴۶۸.</ref> | ||
* برخی دیگر آن را واژهای سریانی دانستند که به معنای شاهنشاهی است<ref>خزائلی، | * برخی دیگر آن را واژهای سریانی دانستند که به معنای شاهنشاهی است<ref>خزائلی، اعلام قرآن،۱۳۷۱ش، ص۶۵۵.</ref> | ||
* تعدادی نیز احتمال ایرانیالاصل بودن این دو واژه را دادهاند.<ref>خزائلی، | * تعدادی نیز احتمال ایرانیالاصل بودن این دو واژه را دادهاند.<ref>خزائلی، اعلام قرآن،۱۳۷۱ش، ص۶۵۶.</ref> | ||
پیرامون این دو، نقلها و داستانهای بسیاری وجود دارد که محققان و مفسران، بسیاری از آنها را ساختگی و افسانه دانستهاند. برای نمونه، داستان هاروت و ماروت و زنی به نام زهره که با فریب آن دو و دانستن [[اسم اعظم|اسم اعظم الهی]] تبدیل به ستاره شد و به آسمان رفت و... که همه از خرافات میباشد.<ref> | پیرامون این دو، نقلها و داستانهای بسیاری وجود دارد که محققان و مفسران، بسیاری از آنها را ساختگی و افسانه دانستهاند. برای نمونه، داستان هاروت و ماروت و زنی به نام زهره که با فریب آن دو و دانستن [[اسم اعظم|اسم اعظم الهی]] تبدیل به ستاره شد و به آسمان رفت و... که همه از خرافات میباشد.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۳۸-۲۳۹.</ref> | ||
== آموزش سحر == | == آموزش سحر == | ||
بنا بر [[حدیث|احادیث]]، در دوره [[حضرت سلیمان]](ع) گروهی به [[سحر]] و جادوگری پرداختند، ایشان دستور داد تمام نوشتههای آنها را جمعآوری و در محلی نگهداری کنند.<ref> | بنا بر [[حدیث|احادیث]]، در دوره [[حضرت سلیمان]](ع) گروهی به [[سحر]] و جادوگری پرداختند، ایشان دستور داد تمام نوشتههای آنها را جمعآوری و در محلی نگهداری کنند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۳۷۰.</ref> پس از وفات سلیمان گروهی نوشتهها را یافتند و به یادگیری سحر مشغول شدند. آنان میگفتند: سلیمان [[پیامبر]] نبوده و با سحر و جادوگریها بر کشورش مسلط شد و کار خارقالعاده انجام میداد. گروهی از [[بنیاسرائیل]] هم از آنها تبعیت کردند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۳۷۰.</ref> | ||
همچنین در سرزمین بابل سحر و جادوگری به اوج خود رسید و باعث ناراحتی و اذیت مردم شد، خداوند دو فرشته را به صورت انسان مأمور ساخت که عوامل سحر و طریق ابطال آن را به مردم بیاموزند، تا بتوانند خود را از شر ساحران بر کنار دارند.<ref> | همچنین در سرزمین بابل سحر و جادوگری به اوج خود رسید و باعث ناراحتی و اذیت مردم شد، خداوند دو فرشته را به صورت انسان مأمور ساخت که عوامل سحر و طریق ابطال آن را به مردم بیاموزند، تا بتوانند خود را از شر ساحران بر کنار دارند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۳۷۴.</ref> | ||
[[قرآن]] ادعای شر رساندن هاروت و ماروت را رد میکند.<ref>بقره، | [[قرآن]] ادعای شر رساندن هاروت و ماروت را رد میکند.<ref>سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref> بنابر قرآن، هر چند سحر بر آن دو نازل شد، ولی عیبی در کار آنها نبود.<ref>طباطبایی،ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج ۱، ص۳۵۳.</ref> | ||
آن دو فرشته به مردم تذکر میدادند که ما وسیله آزمایش هستیم، [[کافر]] نشوید و از این علم، سوء استفاده نکنید، ولی مردم سوءاستفاده کرده و کافر شدند.<ref> | آن دو فرشته به مردم تذکر میدادند که ما وسیله آزمایش هستیم، [[کافر]] نشوید و از این علم، سوء استفاده نکنید، ولی مردم سوءاستفاده کرده و کافر شدند.<ref>سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref> | ||
پیرامون داستان هاروت و ماروت اختلاف نظر بسیار وجود دارد<ref>طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج ۱، ص۲۳۳.</ref> و در اینجا علاوه بر گفتار فوق، به برخی اقوال دیگر نیز اشاره میشود: | پیرامون داستان هاروت و ماروت اختلاف نظر بسیار وجود دارد<ref>طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج ۱، ص۲۳۳.</ref> و در اینجا علاوه بر گفتار فوق، به برخی اقوال دیگر نیز اشاره میشود: | ||
* برخی معتقدند هاروت و ماروت دو [[فرشته|فرشتهاند]] که انسانها را به جهت ارتکاب [[گناه]] سرزنش میکردند. خداوند آنها را به شکل و خصوصیت انسان به زمین فرستاد، اما آنها مرتکب گناه شده و در نهایت دچار عذاب الهی شدند.<ref> | * برخی معتقدند هاروت و ماروت دو [[فرشته|فرشتهاند]] که انسانها را به جهت ارتکاب [[گناه]] سرزنش میکردند. خداوند آنها را به شکل و خصوصیت انسان به زمین فرستاد، اما آنها مرتکب گناه شده و در نهایت دچار عذاب الهی شدند.<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص ۹۹.</ref> | ||
* [[حسن بصری]] معتقد بود هاروت و ماروت از جنس فرشته نبوده بلکه دو مرد درشت هیکل از اهل بابِل بودهاند.<ref> | * [[حسن بصری]] معتقد بود هاروت و ماروت از جنس فرشته نبوده بلکه دو مرد درشت هیکل از اهل بابِل بودهاند.<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۰۵.</ref> | ||
* این دو در ابتدا ارواح طبیعت بودند، و سپس به صورت فرشتگان درآمدند، و ارمنیان باستان آنها را به عنوان دو خدا ستایش میکردند.<ref>جفری، | * این دو در ابتدا ارواح طبیعت بودند، و سپس به صورت فرشتگان درآمدند، و ارمنیان باستان آنها را به عنوان دو خدا ستایش میکردند.<ref>جفری، واژههای دخیل در قرآن مجید، ۱۳۷۲ش، ص۴۰۸.</ref> | ||
==هاروت و ماروت در کتابهای غیر اسلامی== | ==هاروت و ماروت در کتابهای غیر اسلامی== | ||
===منابع ارمنی و اوستا=== | ===منابع ارمنی و اوستا=== | ||
الفاظ هاروت و ماروت طبق گفته مورخان در کتابهایی مثل کتابهای ارمنی، اوستا، کتابهای تاریخی [[مصر]] و در متن اسلاونی خنوخ و... با تغییر قابل ملاحظهای آمده است.<ref>حسینی | الفاظ هاروت و ماروت طبق گفته مورخان در کتابهایی مثل کتابهای ارمنی، اوستا، کتابهای تاریخی [[مصر]] و در متن اسلاونی خنوخ و... با تغییر قابل ملاحظهای آمده است.<ref>حسینی فاطمی، «هاروت و ماروت از واقعیت تا افسانه»، ص۶.</ref> | ||
مورخی انگلیسی نام هوروت به معنای حاصل خیزی، و موروت به معنای بیمرگی را از کتابی ارمنی گزارش کرده که این دو لفظ نام دو خدا از خدایان کوه مازیس یا آرارات میباشد.<ref>حسینی | مورخی انگلیسی نام هوروت به معنای حاصل خیزی، و موروت به معنای بیمرگی را از کتابی ارمنی گزارش کرده که این دو لفظ نام دو خدا از خدایان کوه مازیس یا آرارات میباشد.<ref>حسینی فاطمی، «هاروت و ماروت از واقعیت تا افسانه»، ص۶.</ref> | ||
''وتس نلد'' در یک افسانه مصری که خود او آن را ترجمه کرده، به دو نام «هورواناتی» و «آمه رکاتی» برخورد کرده است که شبیه اسامی هاروت و ماروت هستند.<ref>حسینی | ''وتس نلد'' در یک افسانه مصری که خود او آن را ترجمه کرده، به دو نام «هورواناتی» و «آمه رکاتی» برخورد کرده است که شبیه اسامی هاروت و ماروت هستند.<ref>حسینی فاطمی، «هاروت و ماروت از واقعیت تا افسانه»، ص۶.</ref> | ||
===گزارش منابع یهودی=== | ===گزارش منابع یهودی=== | ||
[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] مینویسد که داستان هاروت و ماروت، مطابق افسانههایی است که یهودیان در مورد این دو فرشته میگویند و بیشباهت به خرافات یونانیان قدیم در مورد ستارگان نیست<ref>طباطبایی،ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش ج۱، ص۳۶۰</ref> | [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] مینویسد که داستان هاروت و ماروت، مطابق افسانههایی است که یهودیان در مورد این دو فرشته میگویند و بیشباهت به خرافات یونانیان قدیم در مورد ستارگان نیست<ref>طباطبایی،ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش ج۱، ص۳۶۰</ref> | ||
علاوه بر این در نامه دوم پطرس حواری باب دوم، این افسانه را آورده که میگوید: «زیرا هرگاه خدا بر فرشتگانی که [[گناه]] کردند شفقت ننمود، بلکه ایشان را به جهنّم انداخته به زنجیرهای ظلمت سپرد تا برای داوری نگاه داشته شوند»<ref> | علاوه بر این در نامه دوم پطرس حواری باب دوم، این افسانه را آورده که میگوید: «زیرا هرگاه خدا بر فرشتگانی که [[گناه]] کردند شفقت ننمود، بلکه ایشان را به جهنّم انداخته به زنجیرهای ظلمت سپرد تا برای داوری نگاه داشته شوند»<ref>مهرین شوشتری، فرهنگ کامل لغات قرآن، ۱۳۷۴ش، ص۴۶۹.</ref> | ||
همین طور در رساله یهودا سطر ششم آمده است: «فرشتگانی را که ریاست را حفظ کردند، بلکه مسکن حقیقی خود را ترک نمودند و از زنجیرهای ابدی در تحت ظلمت به جهت [[قصاص]] یوم عظیم نگاه داشته است».<ref> | همین طور در رساله یهودا سطر ششم آمده است: «فرشتگانی را که ریاست را حفظ کردند، بلکه مسکن حقیقی خود را ترک نمودند و از زنجیرهای ابدی در تحت ظلمت به جهت [[قصاص]] یوم عظیم نگاه داشته است».<ref>مهرین شوشتری، فرهنگ کامل لغات قرآن، ۱۳۷۴ش، ص۴۶۹.</ref> | ||
==هاروت و ماروت در اشعار فارسی== | ==هاروت و ماروت در اشعار فارسی== | ||
به نام ''هاروت و ماروت'' در اشعار فارسی نیز اشاره شده است. | به نام ''هاروت و ماروت'' در اشعار فارسی نیز اشاره شده است. | ||
{{شعر۲ | {{شعر۲ | ||
|گوش کن هاروت را ماروت را|ای غلام و چاکران ما، روت را<ref>شهیدی، شرح مثنوی، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۱۲۵</ref>}} | |گوش کن هاروت را ماروت را|ای غلام و چاکران ما، روت را<ref>شهیدی، شرح مثنوی، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۱۲۵.</ref>}} | ||
{{شعر۲ | {{شعر۲ | ||
| | | | ||
چو هاروت و ماروت لب خشک از آن است|ابر شط دجله مر آن بدگمان را | چو هاروت و ماروت لب خشک از آن است|ابر شط دجله مر آن بدگمان را | ||
<ref> | <ref>ناصرخسرو، دیواناشعار، قصاید، قصیده۲.</ref>}} | ||
{{شعر۲ | {{شعر۲ | ||
| | | | ||
هاروت تو ز معجزه دارد لیلها|ماروت تو ز شعبده دارد مثالها | هاروت تو ز معجزه دارد لیلها|ماروت تو ز شعبده دارد مثالها | ||
<ref> | <ref>سنایی، دیوان، غزلیات، غزل۲۱.</ref>}} | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{ | {{پانویس|۲}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*قرآن | *قرآن. | ||
* | *شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، ترجمه ذهنی تهرانی، قم، انتشارات مؤمنین، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | ||
*جفری، آرتور، واژههای دخیل در قرآن مجید، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، انتشارات توس، ۱۳۷۲ش. | *جفری، آرتور، واژههای دخیل در قرآن مجید، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، انتشارات توس، ۱۳۷۲ش. | ||
*حسینی | *حسینی فاطمی، سیدعلی، «هاروت و ماروت از واقعیت تا افسانه»، مجله تاریخ در آینه پژوهش، سال سوم، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۵ش. | ||
*خزائلی، محمد، اعلام قرآن، انتشارات امیرکبیر، | *خزائلی، محمد، اعلام قرآن، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۱ش. | ||
*شهیدی، جعفر، شرح مثنوی (شهیدی)، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، | *شهیدی، جعفر، شرح مثنوی (شهیدی)، تهران، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | ||
*علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، | *علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش. | ||
*مکارم | *مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | ||
*مهرین شوشتری، عباس، فرهنگ کامل لغات قرآن، تهران، انتشارات گنجینه، ۱۳۷۴ش. | *مهرین شوشتری، عباس، فرهنگ کامل لغات قرآن، تهران، انتشارات گنجینه، ۱۳۷۴ش. | ||