Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۶۱
ویرایش
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
نیمه شعبان در فرهنگ و ادب کهن فارسی، [[شب برات]] نامیده شده است. [[ابوریحان بیرونی]] در کتاب «التفهیم» دربارهٔ شب برات آورده است: | نیمه شعبان در فرهنگ و ادب کهن فارسی، [[شب برات]] نامیده شده است. [[ابوریحان بیرونی]] در کتاب «التفهیم» دربارهٔ شب برات آورده است: | ||
:: «... و شب پانزدهم از ماه [[شعبان المعظم|شعبان]]، بزرگوار است و او را شب برات خوانند و همی پندارم، این از قبیل آن است که | :: «... و شب پانزدهم از ماه [[شعبان المعظم|شعبان]]، بزرگوار است و او را شب برات خوانند و همی پندارم، این از قبیل آن است که هرکه اندرو [[عبادت]] کند و نیکی به جای آورد، بیزاری یابد از [[جهنم|دوزخ]]».<ref>ابوریحان بیرونی، التّفهیم، ص۲۵۲.</ref> | ||
محمد غیاثالدین رامپوری نیز در غیاث اللغات -یکی از فرهنگهای فارسی- شب پانزدهم شعبان را شب برات توصیف کرده است که در آن [[فرشته|فرشتگان]] به فرمان خدا روزی انسان را تقسیم میکنند.<ref>رامپوری، غیاث اللغات، ۱۳۹۳ش، ص۵۰۳–۵۰۴.</ref> شاعران پارسی زبان نیز در اشعار خود از عناوینی مانند شب برات، لیله الصک، شب بیزاری، برائت از آتش [[جهنم|دوزخ]] و شب عبادت برای این شب استفاده کردهاند. [[حافظ شیرازی]] در کنار کلمه برات از تعبیر [[شب قدر]] برای نیمه شعبان استفاده کرده است، که بهاءالدین خرمشاهی معتقد است منظور حافظ از «برات» در این بیت، شب نیمه شعبان است. | محمد غیاثالدین رامپوری نیز در غیاث اللغات -یکی از فرهنگهای فارسی- شب پانزدهم شعبان را شب برات توصیف کرده است که در آن [[فرشته|فرشتگان]] به فرمان خدا روزی انسان را تقسیم میکنند.<ref>رامپوری، غیاث اللغات، ۱۳۹۳ش، ص۵۰۳–۵۰۴.</ref> شاعران پارسی زبان نیز در اشعار خود از عناوینی مانند شب برات، لیله الصک، شب بیزاری، برائت از آتش [[جهنم|دوزخ]] و شب عبادت برای این شب استفاده کردهاند. | ||
[[حافظ شیرازی]] در کنار کلمه برات از تعبیر [[شب قدر]] برای نیمه شعبان استفاده کرده است، که بهاءالدین خرمشاهی معتقد است منظور حافظ از «برات» در این بیت، شب نیمه شعبان است. | |||
{{شعر۲ | {{شعر۲ | ||
|چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی| آن [[شب قدر]] که این تازه براتم دادند<ref>خرمشاهی، حافظ نامه، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۶۷۲.</ref>}} | |چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی| آن [[شب قدر]] که این تازه براتم دادند<ref>خرمشاهی، حافظ نامه، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۶۷۲.</ref>}} |