Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۵۴
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←لید) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
[[عبدالجلیل قزوینی]] اولین کسی است که به [[شیعه دوازده امامی]] بودن فردوسی در [[کتاب النقض]] اشاره کرده است. بعدها [[قاضی نورالله شوشتری]] نیز او را شیعه معرفی کرده است.<ref>امین، «مذهب فردوسی و ادیان در شاهنامه»، ص۱۴.</ref>[[سید حسن امین]] معتقد است که در عصر فردوسی، [[شیعه|تشیع]] در بخشهایی از [[خراسان بزرگ|خراسان]] به ویژه [[طوس]]، [[بیهق]]، رواج داشته و تعلق فردوسی به جامعۀ [[شیعه]] آن روز بعید نیست و حتی گاه نسبتهایی مانند [[رافضی]] به دادهاند.<ref>امین، «مذهب فردوسی و ادیان در شاهنامه»، ص۱۲.</ref> [[احمد مهدوی دامغانی|مهدوی دامغانی]] نظریه نخست [[سید محمد محیط طباطبائی|محیط طباطبائی]] مبنی بر زیدی بودن فردوسی و سپس عدول او از نظریهاش را نقل کرده<ref>مهدوی دامغانی، «مذهب فردوسی»، ص۲۳.</ref> و آنگاه با ذکر مقدماتی نسبتا طولانی با تکیه بر کاربرد کلمه «وصی» در شاهنامه برای علی ابن ابیطالب و نشانههایی دیگر معتقد میشود که فردوسی یک شیعه امامی مذهب است.<ref>مهدوی دامغانی، «مذهب فردوسی»، ص۴۱.</ref> | [[عبدالجلیل قزوینی]] اولین کسی است که به [[شیعه دوازده امامی]] بودن فردوسی در [[کتاب النقض]] اشاره کرده است. بعدها [[قاضی نورالله شوشتری]] نیز او را شیعه معرفی کرده است.<ref>امین، «مذهب فردوسی و ادیان در شاهنامه»، ص۱۴.</ref>[[سید حسن امین]] معتقد است که در عصر فردوسی، [[شیعه|تشیع]] در بخشهایی از [[خراسان بزرگ|خراسان]] به ویژه [[طوس]]، [[بیهق]]، رواج داشته و تعلق فردوسی به جامعۀ [[شیعه]] آن روز بعید نیست و حتی گاه نسبتهایی مانند [[رافضی]] به دادهاند.<ref>امین، «مذهب فردوسی و ادیان در شاهنامه»، ص۱۲.</ref> [[احمد مهدوی دامغانی|مهدوی دامغانی]] نظریه نخست [[سید محمد محیط طباطبائی|محیط طباطبائی]] مبنی بر زیدی بودن فردوسی و سپس عدول او از نظریهاش را نقل کرده<ref>مهدوی دامغانی، «مذهب فردوسی»، ص۲۳.</ref> و آنگاه با ذکر مقدماتی نسبتا طولانی با تکیه بر کاربرد کلمه «وصی» در شاهنامه برای علی ابن ابیطالب و نشانههایی دیگر معتقد میشود که فردوسی یک شیعه امامی مذهب است.<ref>مهدوی دامغانی، «مذهب فردوسی»، ص۴۱.</ref> | ||
=== فردوسی و مدح پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) === | === فردوسی و مدح پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) === | ||
فردوسی در شاهنامه چندبار ارادت خود را به امام علی(ع) و خاندان پاکش ابراز داشته و بر آن تأکید ورزیده است.<ref>خطیبی، «هزاره نظم | فردوسی در شاهنامه چندبار ارادت خود را به امام علی(ع) و خاندان پاکش ابراز داشته و بر آن تأکید ورزیده است.<ref>خطیبی، «هزاره نظم شاهنامه»، ص۵.</ref> او در دیباچه کتاب و آغاز و انجام داستانها، به شیوه یک مسلمان شیعه، به توصیف و ستایش خداوند، پیامبر(ص) و طرفداری از تشیع و مدح علی(ع) پرداخته است.<ref>زرشناس، «ذکر علی(ع) در شاهنامه»، ص۴۴. </ref> فردوسی مهر و اعتقاد خود به خاندان علی(ع) را آشکارا به زبان میآورد.<ref>اسلامی ندوشن، زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه، ص۵۲.</ref> زرینکوب، ادیب و منتقد ادبی، احتمال میدهد یک دلیل بیبهره بودن فردوسی از دستگاه سلطان محمود، محبت و اعتقاد فردوسی به علی(ع) و خاندانش باشد.<ref>زرینکوب، با کاروان حُلّه، ص۳۹.</ref> | ||
او در شاهنامه اشعاری را درباره [[اهل بیت]] خصوصا [[علی(ع)]] آورده است، از جمله: | او در شاهنامه اشعاری را درباره [[اهل بیت]] خصوصا [[علی(ع)]] آورده است، از جمله: |