پرش به محتوا

لیلة المبیت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ دسامبر ۲۰۱۵
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Pourrezaei
imported>Pourrezaei
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{امام علی}}
{{امام علی}}
'''لَیلَةُ المَبیت'''، در لغت به معنای شب بیتوته و در اصطلاح به شب [[هجرت]] [[پیامبر(ص)]] از [[مکه]] به ''[[مدینه]]'' به سبب تصمیم سران [[قریش]] در دارالندوة بر قتل پیامبر است. واقعه مهم این شب خوابیدن حضرت [[علی(ع)]] به جای پیامبر در بستر او است، به این قصد که مشرکان متوجه عدم حضور پیامبر و هجرت از مکه نشوند. بسیاری از مفسران شأن نزول [[آیه|آیۀ]] ٢٠٧ [[سوره بقره]] را این فداکاری امام علی در لیلة المبیت دانسته‌اند. تاریخ این واقعه را در شب اول ماه [[ربیع الاول]] سال سیزدهم یا چهاردهم [[بعثت]] دانسته‌اند.
'''لَیلَةُ المَبیت'''، در لغت به معنای شب بیتوته و در اصطلاح به شبی که [[امام علی(ع)]] برای حفظ جان [[پیامبر(ص)]] در بستر ایشان خوابید گفته می‌شود. مشرکان قصد داشتند در این شب دسته جمعی به خانه پیامبر حمله کرده و وی را به قتل برسانند. با این کار مشرکان متوجه عدم حضور پیامبر نشدند و ایشان از [[مکه]] خارج شد و پس از چند روز به [[مدینه]] مهاجرت کرد. بسیاری از مفسران شأن نزول [[آیه|آیۀ]] ۲۰۷ [[سوره بقره]] را این فداکاری امام علی در لیلة المبیت دانسته‌اند. تاریخ این واقعه را در شب اول ماه [[ربیع الاول]] سال سیزدهم یا چهاردهم [[بعثت]] دانسته‌اند.
 
==نقشه قتل پیامبر(ص)==
==نقشه قتل پیامبر(ص)==
بنابر نقل‌های تاریخی، کفار [[قریش]]، با بالاگرفتن دعوت [[پیامبر(ص)]] به اسلام و پس از مرگ [[ابوطالب]]، به آزار و اذیت [[مسلمانان]] دامن زدند و آنان را مجبور می‌کردند که از [[اسلام]] دست بکشند. پیامبر که جان مسلمانان را در خطر دید، پس از [[بیعت عقبه|پیمانی]] که با اهل مدینه بست، دستور داد تا مسلمانان به [[مدینه]] [[هجرت]] کنند. آنان در چند مرحله به صورت دسته‏‌های کوچک و پنهانی و دور از چشم قریش رهسپار مدینه شدند.<ref>ابن هشام، ج ۱، ص۴۸۰</ref> کفار قریش در آخرین چاره‌اندیشی علیه دعوت پیامر(ص)، تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند.
بنابر نقل‌های تاریخی، کفار [[قریش]]، با بالاگرفتن دعوت [[پیامبر(ص)]] به اسلام و پس از مرگ [[ابوطالب]]، به آزار و اذیت [[مسلمانان]] دامن زدند و آنان را مجبور می‌کردند که از [[اسلام]] دست بکشند. پیامبر که جان مسلمانان را در خطر دید، پس از [[بیعت عقبه|پیمانی]] که با اهل مدینه بست، دستور داد تا مسلمانان به [[مدینه]] [[هجرت]] کنند. آنان در چند مرحله به صورت دسته‌های کوچک و پنهانی و دور از چشم قریش رهسپار مدینه شدند.<ref>ابن هشام، ج۱، ص۴۸۰</ref> کفار قریش در آخرین چاره‌اندیشی علیه دعوت پیامر(ص)، تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند.


به همین جهت جمعی از [[قریش]] در [[دار الندوه]] جمع شدند تا درباره نوع برخورد با [[پیامبر(ص)]] تصمیم بگیرند. در نهایت طبق خواسته [[ابوجهل]] تصمیم گرفته شد از هر قبیله جوانی دلیر انتخاب شود و شبانه بر پیامبر (ص) حمله کنند و دسته جمعی او را در خانه‌اش بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او در میان همه قبایل پراکنده می‌شد و [[بنی‌هاشم]]، که خاندان و خون خواهان پیامبر بودند، نمی‌‏توانستند با همه طوایف قریش بجنگند و ناچار مجبور می‌شدند به گرفتن [[دیه]] رضایت دهند.<ref>طبرسی، ص۸۸</ref> طبق برخی نقل‌ها، [[شیطان]] نیز به شکل پیرمردی در این جلسه حاضر شد و مشرکان را راهنمایی کرد.<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۹۲۶</ref>
به همین جهت جمعی از [[قریش]] در [[دار الندوه]] جمع شدند تا درباره نوع برخورد با [[پیامبر(ص)]] تصمیم بگیرند. در نهایت طبق خواسته [[ابوجهل]] تصمیم گرفته شد از هر قبیله جوانی دلیر انتخاب شود و شبانه بر پیامبر(ص) حمله کنند و دسته جمعی او را در خانه‌اش بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او در میان همه قبایل پراکنده می‌شد و [[بنی‌هاشم]]، که خاندان و خون خواهان پیامبر بودند، نمی‌توانستند با همه طوایف قریش بجنگند و ناچار مجبور می‌شدند به گرفتن [[دیه]] رضایت دهند.<ref>طبرسی، ص۸۸</ref> طبق برخی نقل‌ها، [[شیطان]] نیز به شکل پیرمردی در این جلسه حاضر شد و مشرکان را راهنمایی کرد.<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۹۲۶</ref>


==نزول آیه و آگاهی پیامبر(ص)==
==نزول آیه و آگاهی پیامبر(ص)==
به دنبال تصمیم قریش بر قتل پیامبر(ص)، [[جبرئیل]] بر پیامبر(ص) نازل شد و او را از نقشه مشرکان آگاه ساخت و دستور خداوند را ابلاغ کرد چنان که در [[آیه]] ۳۰ [[سوره انفال]] آمده است: "به یاد آور هنگامی که کافران از در مکر وارد شده و تصمیم گرفتند که تو را زندانی کنند و یا بکشند و یا [[تبعید]] نمایند، آنان مکر می‌‏ورزند خدا نیز مکر آنان را خنثی می‌سازد خداوند از همه چاره‏ جوتر است." که پیامبر(ص) تصمیم گرفت قبل از آمدن مشرکان، خانه خود را به طرف [[یثرب]] ترک کند.<ref>حلبی، ج ۲، ص۳۲</ref> برای این‏که پیامبر(ص) در هنگام خروج از دید [[شرک|مشرکان]] مخفی بماند، [[آیه]] {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ ﴿٩﴾|ترجمه=و [ما] فراروى آنها سدى و پشت سرشان سدى نهاده و پرده‌اى بر [چشمان‌] آنان فرو گسترده‌ايم، در نتيجه نمى‌توانند ببينند.|سوره=[[سوره یس|یس]]|آیه=٩}} را تلاوت کرد.<ref>سبحانی، ج ۱، ص۴۲۰</ref>
به دنبال تصمیم قریش بر قتل پیامبر(ص)، [[جبرئیل]] بر پیامبر(ص) نازل شد و او را از نقشه مشرکان آگاه ساخت و دستور خداوند را ابلاغ کرد چنان که در [[آیه]] ۳۰ [[سوره انفال]] آمده است: "به یاد آور هنگامی که کافران از در مکر وارد شده و تصمیم گرفتند که تو را زندانی کنند و یا بکشند و یا [[تبعید]] نمایند، آنان مکر می‌ورزند خدا نیز مکر آنان را خنثی می‌سازد خداوند از همه چاره جوتر است." که پیامبر(ص) تصمیم گرفت قبل از آمدن مشرکان، خانه خود را به طرف [[یثرب]] ترک کند.<ref>حلبی، ج۲، ص۳۲</ref> برای اینکه پیامبر(ص) در هنگام خروج از دید [[شرک|مشرکان]] مخفی بماند، [[آیه]] {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِن بَینِ أَیدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَینَاهُمْ فَهُمْ لَا یبْصِرُونَ ﴿۹﴾|ترجمه=و [ما] فراروی آنها سدی و پشت سرشان سدی نهاده و پرده‌ای بر [چشمان‌] آنان فرو گسترده‌ایم، در نتیجه نمی‌توانند ببینند.|سوره=[[سوره یس|یس]]|آیه=۹}} را تلاوت کرد.<ref>سبحانی، ج۱، ص۴۲۰</ref>


==ماجرای لیلة المبیت==
==ماجرای لیلة المبیت==
پیامبر(ص) در شب اول ماه [[ربیع الاول]]، به [[امام علی(ع)|علی(ع)]] فرمود: "مشرکان می‌‏خواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در جای من می‌‏خوابی تا من به [[غار ثور]] بروم؟" امام علی(ع) گفت: "در این صورت شما سالم می‌‏مانید؟" پیامبر(ص) فرمود: "آری." علی(ع) تبسمی کرد و [[سجده شکر|سجدۀ شکر]] به ‏جای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد: "آنچه را که مأمور شده ‏ای انجام ده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد! به هر چه می‌‏خواهی فرمانم بده که همانند دستیار شما هستم، همان گونه که مقصود شماست در آن وارد می‌‏شوم و موفقیتم تنها از ناحیه خداست."<ref>مجلسی، ج۱۹، ص۶۰</ref> سپس پیامبر(ص)، علی(ع) را در آغوش گرفت و هر دو گریه کردند و از هم جدا شدند.<ref>طوسی، ص۴۶۶</ref>
پیامبر(ص) در شب اول ماه [[ربیع الاول]]، به [[امام علی(ع)|علی(ع)]] فرمود: "مشرکان می‌خواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در جای من می‌خوابی تا من به [[غار ثور]] بروم؟" امام علی(ع) گفت: "در این صورت شما سالم می‌مانید؟" پیامبر(ص) فرمود: "آری." علی(ع) تبسمی کرد و [[سجده شکر|سجدۀ شکر]] به جای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد: "آنچه را که مأمور شده‌ای انجام ده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد! به هر چه می‌خواهی فرمانم بده که همانند دستیار شما هستم، همان گونه که مقصود شماست در آن وارد می‌شوم و موفقیتم تنها از ناحیه خداست."<ref>مجلسی، ج۱۹، ص۶۰</ref> سپس پیامبر(ص)، علی(ع) را در آغوش گرفت و هر دو گریه کردند و از هم جدا شدند.<ref>طوسی، ص۴۶۶</ref>


وقتی علی(ع) در بستر پیامبر(ص) خوابیده بود، [[جبرئیل]] در بالای سر او و [[میکائیل]] پایین پای علی(ع) آمدند و جبرئیل گفت: "خوشا به حال کسانی چون تو‌ای فرزند [[ابو طالب]]! که خدا در برابر [[فرشتگان]] به تو مباهات می‏کند."<ref>صدوق، ۴۶۹ ؛ فخر رازی، ج ۵، ص۱۷۴ ؛ حاکم حسکانی، ج ۱، ص۱۲۳</ref>
وقتی علی(ع) در بستر پیامبر(ص) خوابیده بود، [[جبرئیل]] در بالای سر او و [[میکائیل]] پایین پای علی(ع) آمدند و جبرئیل گفت: "خوشا به حال کسانی چون تو‌ای فرزند [[ابو طالب]]! که خدا در برابر [[فرشتگان]] به تو مباهات می‌کند."<ref>صدوق، ۴۶۹؛ فخر رازی، ج۵، ص۱۷۴؛ حاکم حسکانی، ج۱، ص۱۲۳</ref>


مشرکان از ابتدای شب، خانه پیامبر(ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما [[ابولهب]] گفت: در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب درباره‏ ما می‌گویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند.<ref>حلبی، ج ۲، ص۳۲</ref>
مشرکان از ابتدای شب، خانه پیامبر(ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما [[ابولهب]] گفت: در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب درباره ما می‌گویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند.<ref>حلبی، ج۲، ص۳۲</ref>


علی(ع) درهای خانه را بست و پرده‌ها را کشید، آنان با سنگ بر علی(ع) که در بستر خوابیده بود، زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است و شک نداشتند که وی رسول خداست. <ref>طوسی، ص۲۹۸</ref> صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی علی(ع) را در بستر رسول خدا(ص) مشاهده کردند، گفتند: محمد کجاست؟ علی(ع) فرمود: "مگر او را به من سپرده بودید که از من می‌خواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند."
علی(ع) درهای خانه را بست و پرده‌ها را کشید، آنان با سنگ بر علی(ع) که در بستر خوابیده بود، زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است و شک نداشتند که وی رسول خداست.<ref>طوسی، ص۲۹۸</ref> صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی علی(ع) را در بستر رسول خدا(ص) مشاهده کردند، گفتند: محمد کجاست؟ علی(ع) فرمود: "مگر او را به من سپرده بودید که از من می‌خواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند."


در این هنگام به سوی علی(ع) یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیده و کتک زدند. ساعتی هم در [[مسجدالحرام]] زندانی کرده و آزادش کردند.<ref>مجلسی، ج ۱۹، ص۹۲</ref> سپس در جهت [[مدینه]] به تعقیب پیامبر(ص) پرداختند در حالیکه [[غار ثور]] در سمت دیگر قرار داشت.<ref>مفید، ص۳۰</ref>
در این هنگام به سوی علی(ع) یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیده و کتک زدند. ساعتی هم در [[مسجدالحرام]] زندانی کرده و آزادش کردند.<ref>مجلسی، ج۱۹، ص۹۲</ref> سپس در جهت [[مدینه]] به تعقیب پیامبر(ص) پرداختند در حالیکه [[غار ثور]] در سمت دیگر قرار داشت.<ref>مفید، ص۳۰</ref>


همچنین برخی دیگر نقل کرده‌اند که وقتی گروه قریش به سوی علی (ع) رفتند، شکی نداشتند که او رسول الله(ص) است، با سنگ به سر و روی او می‌زدند تا این که هنگامه طلوع فجر فرا رسید و آنها ترسیدند که رسوا شوند. برای همین به صورت دسته جمعی بر وی حمله‌ور شدند. در آن زمان خانه‌های مکه دارای در ورودی نبود و تنها پارچه‌ای بر ورودی آن آویزان بود. علی (ع) وقتی آنها را مشاهده کرد که شمشیرهای‌شان را کشیده‌اند و به سوی وی‌ می‌آیند و در پیشاپیش آنها [[خالد بن ولید]] بن مغیره قرار دارد، شجاعت به خرج داد و با ترفندی شمشیر خالد را از دستش گرفت و در این حال خالد به خود می‌پیچید و شتروار نعره می‌کشید. بقیه افراد هنوز بر پله‌های خانه بودند که علی علیه‌السلام با شمشیر خالد به سراغ آنها رفت و آنها همانند گله گوسفند از مقابلش گریختند و به پشت بام فرار کردند. هنگامی که با دقت به وی نگاه کردند، فهمیدند که او علی (ع) است.
همچنین برخی دیگر نقل کرده‌اند که وقتی گروه قریش به سوی علی(ع) رفتند، شکی نداشتند که او رسول الله(ص) است، با سنگ به سر و روی او می‌زدند تا این که هنگامه طلوع فجر فرا رسید و آنها ترسیدند که رسوا شوند. برای همین به صورت دسته جمعی بر وی حمله‌ور شدند. در آن زمان خانه‌های مکه دارای در ورودی نبود و تنها پارچه‌ای بر ورودی آن آویزان بود. علی(ع) وقتی آنها را مشاهده کرد که شمشیرهای‌شان را کشیده‌اند و به سوی وی می‌آیند و در پیشاپیش آنها [[خالد بن ولید]] بن مغیره قرار دارد، شجاعت به خرج داد و با ترفندی شمشیر خالد را از دستش گرفت و در این حال خالد به خود می‌پیچید و شتروار نعره می‌کشید. بقیه افراد هنوز بر پله‌های خانه بودند که علی علیه‌السلام با شمشیر خالد به سراغ آنها رفت و آنها همانند گله گوسفند از مقابلش گریختند و به پشت بام فرار کردند. هنگامی که با دقت به وی نگاه کردند، فهمیدند که او علی(ع) است.


گفتند: تو علی هستی؟ فرمود: بله، من علی هستم. گفتند: ما با تو کاری نداریم، ولی بگو که محمد (ص) کجاست؟ فرمود: من اطلاعی از وی ندارم. پس قریشیان با دقت و با چشم‌های تیزبین سوار مرکب‌های خود شدند و به جست و جوی رسول الله صلّی اللّه علیه و آله پرداختند.<ref>امالی شیخ طوسی، ص۴۶۶- ۴۶۷، حدیث ۳۵ و از او در بحار الانوار، ج ۱۹، ۵۸- ۶۳ و حلیة الابرار، ص۸۳- ۹۰.</ref>
گفتند: تو علی هستی؟ فرمود: بله، من علی هستم. گفتند: ما با تو کاری نداریم، ولی بگو که محمد(ص) کجاست؟ فرمود: من اطلاعی از وی ندارم. پس قریشیان با دقت و با چشم‌های تیزبین سوار مرکب‌های خود شدند و به جست و جوی رسول الله صلّی اللّه علیه و آله پرداختند.<ref>امالی شیخ طوسی، ص۴۶۶- ۴۶۷، حدیث ۳۵ و از او در بحار الانوار، ج۱۹، ۵۸- ۶۳ و حلیة الابرار، ص۸۳- ۹۰.</ref>


==نزول آیه در‌ شأن علی(ع)==
==نزول آیه در شأن علی(ع)==
علمای [[شیعه]] و [[سنی]] معتقدند [[آیه اشتراء]] (آیه ٢٠٧ سوره بقره) در‌ شأن [[علی(ع)]] در ماجرای لیلة المبیت نازل شده است.<ref>طباطبایی، ج ۲، ص۱۳۵ ؛ حاکم نیشابوری، ج ۳، ص۵ ؛ ابوعبدالله شیبانی، ج ۲، ص۴۸۴ ؛ عیاشی، ج ۱، ص۱۰۱، ح ۲۹۲ ; زرکشی، ج ۱، ص۲۰۶ </ref>
علمای [[شیعه]] و [[سنی]] معتقدند [[آیه اشتراء]] (آیه ۲۰۷ سوره بقره) در شأن [[علی(ع)]] در ماجرای لیلة المبیت نازل شده است.<ref>طباطبایی، ج۲، ص۱۳۵؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۵؛ ابوعبدالله شیبانی، ج۲، ص۴۸۴؛ عیاشی، ج۱، ص۱۰۱، ح ۲۹۲ ; زرکشی، ج۱، ص۲۰۶ </ref>
{{گفت و گو|تراز=راست|عرض=۷۵|شکل بندی عنوان=line-height:200%; font-size:125%; font-weight: normal;|شکل بندی ستون راست=text-align:center; line-height:170%|شکل بندی آدرس=font-size:85%;|تورفتگی=۰|تراز=وسط|عنوان={{عربی|اندازه=95%| وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّـهِ وَاللَّـهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴿٢٠٧﴾}}|و از ميان مردم كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى‌فروشد، و خدا نسبت به [اين‌] بندگان مهربان است.}}
{{گفت و گو|تراز=راست|عرض=۷۵|شکل بندی عنوان=line-height:200%; font-size:125%; font-weight: normal;|شکل بندی ستون راست=text-align:center; line-height:170%|شکل بندی آدرس=font-size:85%;|تورفتگی=۰|تراز=وسط|عنوان={{عربی|اندازه=۹۵%| وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴿۲۰۷﴾}}|و از میان مردم كسی است كه جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‌فروشد، و خدا نسبت به [این‌] بندگان مهربان است.}}
{{پاک کن}}
{{پاک کن}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس2}}
{{پانویس۲}}
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
خط ۳۸: خط ۳۹:
* ابو عبدالله شیبانی، ''فضائل الصحابة''، تحقیق وصی الله محمد عباس، مؤسسة الرسالة، بیروت.
* ابو عبدالله شیبانی، ''فضائل الصحابة''، تحقیق وصی الله محمد عباس، مؤسسة الرسالة، بیروت.
* حاکم حسکانی، ''شواهد التنزیل''، تحقیق محمدباقر محمودی، وزارت ارشاد، تهران.
* حاکم حسکانی، ''شواهد التنزیل''، تحقیق محمدباقر محمودی، وزارت ارشاد، تهران.
* حاکم نیشابوری، ''المستدرک علی الصحیحین''، تحقیق مصطفی عبد القادر عطا، دار الکتب العلمیة، بیروت.
* حاکم نیشابوری، ''المستدرک علی الصحیحین''، تحقیق مصطفی عبد القادر عطا،‌دار الکتب العلمیة، بیروت.
* حلبی، ''سیرة الحلبیة''، دار المعرفة، بیروت.
* حلبی، ''سیرة الحلبیة''،‌دار المعرفة، بیروت.
* زرکشی، ''البرهان''، تحقیق محمد ابراهیم، دار احیاءالکتب العربیه.
* زرکشی، ''البرهان''، تحقیق محمد ابراهیم،‌دار احیاءالکتب العربیه.
* سبحانی، ''فروغ ابدیت''، موسسه بوستان کتاب، قم.
* سبحانی، ''فروغ ابدیت''، مؤسسه بوستان کتاب، قم.
* صدوق، ''امالی''، موسسه بعثة، قم.
* صدوق، ''امالی''، مؤسسه بعثة، قم.
* [[سید محمد حسین طباطبائی|طباطبایی]]، ''المیزان''، جامعه مدرسین، قم.
* [[سید محمد حسین طباطبائی|طباطبایی]]، ''المیزان''، جامعه مدرسین، قم.
* طبرسی، ''اعلام الوری'' ترجمه عزیز الله عطاردی، انتشارات اسلامیه، تهران.
* طبرسی، ''اعلام الوری'' ترجمه عزیز الله عطاردی، انتشارات اسلامیه، تهران.
خط ۴۹: خط ۵۰:
* فخر رازی، ''مفاتیح الغیب''، چاپ عثمانیه.
* فخر رازی، ''مفاتیح الغیب''، چاپ عثمانیه.
* [[علامه محمدباقر مجلسی|مجلسی]]، ''بحار الانوار''، الوفاء، بیروت.
* [[علامه محمدباقر مجلسی|مجلسی]]، ''بحار الانوار''، الوفاء، بیروت.
* [[شیخ مفید|مفید]]، ''[[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد|ارشاد]]''، موسسه اعلمی، بیروت.
* [[شیخ مفید|مفید]]، ''[[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد|ارشاد]]''، مؤسسه اعلمی، بیروت.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{امام علی (ع)}}
{{امام علی(ع)}}
{{فضائل اهل بیت}}
{{فضائل اهل بیت}}


[[ar:ليلة المبيت]]
[[ar:ليلة المبيت]]
کاربر ناشناس