کاربر ناشناس
خوجه: تفاوت میان نسخهها
←خوجههای اثناعشری
imported>Lohrasbi |
imported>Lohrasbi |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
اسناد تاریخی حکایت از آن دارد که آقاخان اول در سال ۱۸۳۹ کنترل و نظارت بیشتری بر جامعه اعمال کرد که در نهایت به انشعاب تعدادی از اعضای این جماعت منجر شد. جداییطلبان حاضر به اطاعت از فرامین دیکتاتوری آقاخان به ویژه در زمینۀ تعلق کلیۀ اموال و داراییها به شخص آقاخان نبودند. این افراد که تحت تأثیر چند عالم سنی قرار گرفته بودند، به مذهب تسنن روی آوردند که موجب ایجاد آشوب در جماعت شد.<ref>روغنی، ص یازده و دوازده</ref> | اسناد تاریخی حکایت از آن دارد که آقاخان اول در سال ۱۸۳۹ کنترل و نظارت بیشتری بر جامعه اعمال کرد که در نهایت به انشعاب تعدادی از اعضای این جماعت منجر شد. جداییطلبان حاضر به اطاعت از فرامین دیکتاتوری آقاخان به ویژه در زمینۀ تعلق کلیۀ اموال و داراییها به شخص آقاخان نبودند. این افراد که تحت تأثیر چند عالم سنی قرار گرفته بودند، به مذهب تسنن روی آوردند که موجب ایجاد آشوب در جماعت شد.<ref>روغنی، ص یازده و دوازده</ref> | ||
=== خوجههای | === خوجههای اثناعشری === | ||
در اوایل دهه ۱۸۷۰ تعدادی از خوجهها به هنگام زیارت در [[نجف]] با یکی از مجتهدین به نام شیخ زین العابدین مازندرانی ملاقات کرده، بر لزوم اعزام مدرّس به هند و آموزش تعلیمات [[اسلام|اسلامی]] به آنان تأکید ورزیدند. در پی این ملاقات، در سال ۱۸۷۳ ملا قادر حسین از طرف مازندرانی به هند عزیمت کرد. وی پس از استقرار، مدرسهای ساخت و به تدریس اصول اسلامی و عقاید تشیع مشغول شد.<ref>روغنی، ص۱؛ عرب احمدی، ص۱۸</ref> | در اوایل دهه ۱۸۷۰ تعدادی از خوجهها به هنگام زیارت در [[نجف]] با یکی از مجتهدین به نام شیخ زین العابدین مازندرانی ملاقات کرده، بر لزوم اعزام مدرّس به هند و آموزش تعلیمات [[اسلام|اسلامی]] به آنان تأکید ورزیدند. در پی این ملاقات، در سال ۱۸۷۳ [[ملا قادر حسین]] از طرف مازندرانی به هند عزیمت کرد. وی پس از استقرار، مدرسهای ساخت و به تدریس اصول اسلامی و عقاید تشیع مشغول شد.<ref>روغنی، ص۱؛ عرب احمدی، ص۱۸</ref> | ||
در اواخر دهۀ ۱۸۸۰، روحانی دیگری به نام شیخ ابوالقاسم | در اواخر دهۀ ۱۸۸۰، روحانی دیگری به نام [[شیخ ابوالقاسم نجفی]]، با هدف گسترش مذهب شیعۀ [[اثناعشری]] از ایران رهسپار هند شد و در بمبئی اقامت گزید. وی در این شهر با کمک برخی از بازرگانان سرشناس ایرانی که با خوجههای اثناعشری ارتباط داشتند، برای نخستین بار [[نماز جمعه]] برگزار کرد. وی سپس به تبلیغ [[تشیع]] اثناعشری میان خوجههای آقاخانی پرداخت. این در حالی بود که شیعیان خوجۀ اثناعشری بمبئی از هر گونه مسجد یا مکانی برای انجام مراسم عبادی خود محروم بودند. | ||
فعالیتهای مذهبی مخفیانۀ خوجههای اثناعشری چند سال به طول انجامید. آنان برای معرفی خود و انجام آزادانۀ اعمال مذهبی خویش به جماعتی مستقل و گورستانی ویژه نیاز داشتند، ولی بنا بر قانون دولت بریتانیا، دریافت زمین برای انجام امور مذهبی به ۱۰۰ نفر عضو رسمی احتیاج داشت. آنان از یک ایرانی که صاحب یک کشتی تجاری بود در خواست کمک کردند و سرانجام زمینی برای احداث قبرستان به آنان اهدا شد. نخستین مسجد ایشان نیز در بمبئی بنیان نهاده شد. شیعیان خوجۀ اثناعشری در سال ۱۸۹۹ جماعت خود را به طور رسمی در بمبئی پایه گذاری کردند. در پی آن، آقاخان و یارانش کوشیدند با افزایش رعب و وحشت و حملههای فیزیکی به این افراد، آنان را به انحلال این جماعت مجبور کنند. <ref>عرب احمدی، ص۲۰ - ۲۱</ref> | فعالیتهای مذهبی مخفیانۀ خوجههای اثناعشری چند سال به طول انجامید. آنان برای معرفی خود و انجام آزادانۀ اعمال مذهبی خویش به جماعتی مستقل و گورستانی ویژه نیاز داشتند، ولی بنا بر قانون دولت بریتانیا، دریافت زمین برای انجام امور مذهبی به ۱۰۰ نفر عضو رسمی احتیاج داشت. آنان از یک ایرانی که صاحب یک کشتی تجاری بود در خواست کمک کردند و سرانجام زمینی برای احداث قبرستان به آنان اهدا شد. نخستین مسجد ایشان نیز در بمبئی بنیان نهاده شد. شیعیان خوجۀ اثناعشری در سال ۱۸۹۹ جماعت خود را به طور رسمی در بمبئی پایه گذاری کردند. در پی آن، [[آقاخان]] و یارانش کوشیدند با افزایش رعب و وحشت و حملههای فیزیکی به این افراد، آنان را به انحلال این جماعت مجبور کنند.<ref>عرب احمدی، ص۲۰ - ۲۱</ref> | ||
این مناقشات که حدود سال ۱۹۰۰ میلادی آغاز شده بود، ۲۰ سال ادامه یافت و به تدریج تعداد بیشتری از خوجهها که به مذهب اهل البیت گرویده بودند تصمیم گرفتند برای رهایی از ظلم و جود حاکم، زادگاه خود را ترک کنند. | این مناقشات که حدود سال ۱۹۰۰ میلادی آغاز شده بود، ۲۰ سال ادامه یافت و به تدریج تعداد بیشتری از خوجهها که به مذهب اهل البیت گرویده بودند تصمیم گرفتند برای رهایی از ظلم و جود حاکم، زادگاه خود را ترک کنند. |