کاربر ناشناس
معاویة بن یزید: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Kmhoseini بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Kmhoseini بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==دوران کوتاه خلافت== | ==دوران کوتاه خلافت== | ||
بعد از مرگ [[یزید بن معاویه]]، [[بنی امیه]] فرزندش معاویه را به خلافت برداشتند. جنگ نیروهای اموی با [[عبدالله بن زبیر]] که در [[مکه]] ادعای خلافت کرده بود، ادامه داشت که یزید در [[شام]] درگذشت و پس از مدتی با شنیدن خبر مرگ یزید، نیروهای جنگی عبدالله از مکه به شام بازگشتند. بدین ترتیب در شام با معاویه بن یزید بیعت شد و در مکه با عبدالله بن زبیر. | بعد از مرگ [[یزید بن معاویه]]، [[بنی امیه]] فرزندش معاویه را به خلافت برداشتند. جنگ نیروهای اموی با [[عبدالله بن زبیر]] که در [[مکه]] ادعای خلافت کرده بود، ادامه داشت که یزید در [[شام]] درگذشت و پس از مدتی با شنیدن خبر مرگ یزید، نیروهای جنگی عبدالله از مکه به شام بازگشتند. بدین ترتیب در شام با معاویه بن یزید بیعت شد و در مکه با عبدالله بن زبیر. | ||
خط ۴۰: | خط ۲۰: | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
معاویه بن یزید ۲۳ ساله بود که وفات یافت و در دمشق دفن شد. علت مرگش معلوم نیست. برخی از تاریخنگاران احتمال کشته شدن او را مطرح کردهاند و از خوراندن سم به او خبر دادهاند و برخی مرگش را با ضربه دانستهاند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص ۷۳</ref> چنان که ذکر شد برخی از روایات تاریخی نیز علت مرگ او را مرگ طبیعی و به علت بیماری دانستهآند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۵، ص ۳۵۶</ref> | معاویه بن یزید ۲۳ ساله بود که وفات یافت و در دمشق دفن شد. علت مرگش معلوم نیست. برخی از تاریخنگاران احتمال کشته شدن او را مطرح کردهاند و از خوراندن سم به او خبر دادهاند و برخی مرگش را با ضربه دانستهاند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص ۷۳</ref> چنان که ذکر شد برخی از روایات تاریخی نیز علت مرگ او را مرگ طبیعی و به علت بیماری دانستهآند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۵، ص ۳۵۶</ref> | ||
{{جعبه نقل قول | |||
|عنوان= خطبه معاویه بن یزید به گزارش یعقوبی | |||
|نقلقول=«پس از حمد و ثناى خداوند، اى مردم، ما بوسيله شما امتحان شديم و شما بوسيله ما، و از آنكه ما را خوش نداريد و از ما بدگويى میكنيد بیخبر نيستيم. همانا نياى من معاوية بن ابو سفيان با كسى در امر خلافت بنزاع پرداخت كه در خويشاوندى با پيامبر خدا از او سزاوارتر و در اسلام از او شايسته تر بود، كسى كه پيشرو مسلمانان بود و اول مؤمنان و پسر عموى پيامبر پروردگار جهانيان و پدر فرزندان خاتم پيمبران، جد من نسبت به شما گناهانى مرتكب شد كه میدانيد و شما هم با او چنان رفتار كرديد كه انكار نداريد، تا مرگش فرارسيد و در گرو عمل خويش گرفتار آمد. | |||
سپس پدرم را عهده دار حكومت ساخت با اينكه از او اميد خير نمیرفت، پس بر مركب هوس نشست و گناه خود را نيكو شمرد و اميدش بسيار شد. ليكن آرزو به دستش نيامد و اجل دست او را كوتاه ساخت، نيرومندى او به انجام رسيد و مدت او سر آمد و در گورش گرو گناه و اسير بزهكارى خويش گرديد. | |||
سپس گريه كرد و گفت: ناگوارترين چيزها بر ما آن است كه بدمردن و برسوايى بازگشتن او را میدانيم، چه او عترت پيامبر را كشت و حرمت را از ميان بردو كعبه را سوزانيد و من آن نيم كه امر شما را به عهده گيرم و مسئوليت هاى شما را تحمل كنم، اكنون خود دانيد و خلافت خود، به خدا قسم اگر دنيا غنيمت است، ما بهرهاى از آن برديم، و اگر هم خسارت است آل ابو سفيان را هم انچه از آن بدست آوردهاند، بس است» | |||
|منبع= تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۴ | |||
|تراز=وسط | |||
|عرض=800px | |||
|حاشیه=2px | |||
|اندازه خط=14px | |||
|رنگ پسزمینه=#CCCC99 | |||
|شکلبندی = | |||
|پسزمینه عنوان = | |||
|رنگ خط عنوان= | |||
|شکلبندی عنوان= | |||
|تراز نقلقول=راست | |||
|شکلبندی نقلقول = | |||
|گیومه نقلقول = | |||
|تراز منبع =چپ | |||
|شکلبندی منبع = | |||
}} | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |