پرش به محتوا

هشام بن حکم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶۷: خط ۶۷:
*برخی هشام را از اصحاب [[ابوشاکر دیصانی]]، و [[ملحد]] و [[دهریون|دهری]] دانسته‌اند<ref>خیاط، ص۴۰ ۴۱؛ ملطی شافعی، ص۳۱</ref>. در این باره حتی به روایتی از [[امام رضا(ع)]] تمسک شده که هشام را از اصحاب خاص ابوشاکر و ابوشاکر را [[زندیق]] خوانده است<ref>رجال کشّی، ص۲۷۸</ref>. تأثیر ابوشاکر دیصانی بر هشام و اندیشه وی، روشن نیست و حتی در برخی منابع شواهد علیه آن گزارش شده است<ref>توحیدمفضل/ترجمه علامه مجلسی،ص۱۸</ref> و نسبت دادن اعتقاد به جسمیت برخی [[جوهر و عرض|اعراض]] (همچون رنگ‌ها و طعم‌ها و بوها)، انکار [[جزء لایتجزی|جزء لایتجزا]] و [[تجسیم]] به او را ثابت ندانسته‌اند.<ref>مفید،الحکایات فی مخالفات المعتزله من العدلیه،ص۷۷ </ref> اما برخی این نسبت‌ها را داده‌اند چون این اقوال به فیلسوفان [[رواقیون|رواقی]] یونانی منسوب بود، این احتمال مطرح شده که فیلسوفان رواقی از طریق دیصانیه -که در عراق پراکنده بودند و ابوشاکر از بزرگان آنان بود- بر اندیشه هشام تأثیر گذاشته‌اند<ref>نعمه، ص۵۶ ۵۸</ref>.
*برخی هشام را از اصحاب [[ابوشاکر دیصانی]]، و [[ملحد]] و [[دهریون|دهری]] دانسته‌اند<ref>خیاط، ص۴۰ ۴۱؛ ملطی شافعی، ص۳۱</ref>. در این باره حتی به روایتی از [[امام رضا(ع)]] تمسک شده که هشام را از اصحاب خاص ابوشاکر و ابوشاکر را [[زندیق]] خوانده است<ref>رجال کشّی، ص۲۷۸</ref>. تأثیر ابوشاکر دیصانی بر هشام و اندیشه وی، روشن نیست و حتی در برخی منابع شواهد علیه آن گزارش شده است<ref>توحیدمفضل/ترجمه علامه مجلسی،ص۱۸</ref> و نسبت دادن اعتقاد به جسمیت برخی [[جوهر و عرض|اعراض]] (همچون رنگ‌ها و طعم‌ها و بوها)، انکار [[جزء لایتجزی|جزء لایتجزا]] و [[تجسیم]] به او را ثابت ندانسته‌اند.<ref>مفید،الحکایات فی مخالفات المعتزله من العدلیه،ص۷۷ </ref> اما برخی این نسبت‌ها را داده‌اند چون این اقوال به فیلسوفان [[رواقیون|رواقی]] یونانی منسوب بود، این احتمال مطرح شده که فیلسوفان رواقی از طریق دیصانیه -که در عراق پراکنده بودند و ابوشاکر از بزرگان آنان بود- بر اندیشه هشام تأثیر گذاشته‌اند<ref>نعمه، ص۵۶ ۵۸</ref>.


بنابر برخی منابع، شواهد یاد شده چندان در خور اعتماد نیستند، زیرا اولا روایتی که به آن استناد شده، [[خبر مرسل|مرسل]] و غیرقابل تمسک است. ثانیا از اینکه وی شاگرد شخصی دهری‌ مسلک بوده، نمی‌توان دهری بودن خود او را نتیجه گرفت. ثالثا صِرف وجود مشابهت‌هایی میان دیدگاه‌های آن دو، مستلزم پیروی یکی از دیگری نیست<ref>اسعدی، ص۲۸</ref>.
بنابر برخی منابع، شواهد یاد شده چندان در خور اعتماد نیستند، زیرا اولا روایتی که به آن استناد شده، [[مرسل]] و غیرقابل تمسک است. ثانیا از اینکه وی شاگرد شخصی دهری‌ مسلک بوده، نمی‌توان دهری بودن خود او را نتیجه گرفت. ثالثا صِرف وجود مشابهت‌هایی میان دیدگاه‌های آن دو، مستلزم پیروی یکی از دیگری نیست<ref>اسعدی، ص۲۸</ref>.


* [[ابن ندیم]]، هشام را از اصحاب [[جهم بن صفوان]] شمرده که بعدها به [[امامیه]] پیوسته است. تشابه برخی دیدگاه‌ها و عقاید منسوب به هشام با آرای جهم بن صفوان، شاهدی برای جهمی بودن وی در مرحله‌ای از زندگی‌اش دانسته شده است<ref>نعمه، ص۵۸</ref>.
* [[ابن ندیم]]، هشام را از اصحاب [[جهم بن صفوان]] شمرده که بعدها به [[امامیه]] پیوسته است. تشابه برخی دیدگاه‌ها و عقاید منسوب به هشام با آرای جهم بن صفوان، شاهدی برای جهمی بودن وی در مرحله‌ای از زندگی‌اش دانسته شده است<ref>نعمه، ص۵۸</ref>.
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۰۰۵

ویرایش