Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۶۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==مصادیق ضاله بودن== | ==مصادیق ضاله بودن== | ||
برای کتب ضاله مصادیقی ذکر شده است که برخی از آنها عبارتند از: | برای کتب ضاله مصادیقی ذکر شده است که برخی از آنها عبارتند از: | ||
*'''حدیثهای ساختگی:''' کتابهای [[حدیث|حدیثی]] که ساختگی و دروغ احادیث آنها قطعی باشد.<ref>محقق اردبیلی، مجمع الفائدة و البیان، ج۸، ص۷۵.</ref> کتابهای حدیثی که احتمال صادر شدن حدیث از [[معصومان (ع)]] داده میشود، از مصادیق کتب ضاله نیست.<ref>محقق اردبیلی، مجمع الفائدة و البیان، ج۸، ص۷۵.</ref> | *'''حدیثهای ساختگی:''' کتابهای [[حدیث|حدیثی]] که ساختگی و دروغ احادیث آنها قطعی باشد.<ref>محقق اردبیلی، مجمع الفائدة و البیان، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۷۵.</ref> کتابهای حدیثی که احتمال صادر شدن حدیث از [[معصومان (ع)]] داده میشود، از مصادیق کتب ضاله نیست.<ref>محقق اردبیلی، مجمع الفائدة و البیان، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۷۵.</ref> | ||
*'''تورات و انجیل:''' بنا به نظر برخی فقها کتابهای [[تورات]] و [[انجیل]] چونکه تحریف شدهاند، از مصادیق کتب ضالهاند.<ref>محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۴، ص۲۶.</ref> علامه حلی گرفتن اجرت برای تعلیم و نسخهبرداری از این کتابها را به سبب تقویت و مساعدت اهل باطل، حرام دانسته است.<ref>علامه حلی، | *'''تورات و انجیل:''' بنا به نظر برخی فقها کتابهای [[تورات]] و [[انجیل]] چونکه تحریف شدهاند، از مصادیق کتب ضالهاند.<ref>محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۶.</ref> علامه حلی گرفتن اجرت برای تعلیم و نسخهبرداری از این کتابها را به سبب تقویت و مساعدت اهل باطل، حرام دانسته است.<ref>علامه حلی، منتهی، ۱۳۱۶ق، ج۲، ص۱۰۱۳.</ref> بنا به گفته صاحبجواهر، برخی فقها معتقدند کتابهای مقدس ادیان گذشته مانند [[زبور]] که مشتمل بر پندها و مواعظ مفید بوده و اگر به هدف آگاهی یافتن بر این پندها و کتب انبیاء و تاریخ گذشتگان مطالعه شود، از مصادیق کتب ضاله نیستند.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۵۸.</ref> مطابق نظر شیخ انصاری کتابهای ادیان گذشته اگر تحریف نشده باشند، ضاله بودن بر آنها صدق نمیکند.<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۳۵.</ref> | ||
*'''کتابهای اهل سنت:''' بنا به اعتقاد فقهایی مانند شیخ انصاری، کتب و تصانیف مخالفین مانند: [[اهل سنت]] در علوم مختلف [[فقه]]، [[اصول فقه]]، [[تفسیر]] و ...اگر مشتمل بر عقاید باطل نظیر اثبات جبر، اثبات برتری [[خلفاء]] و فضایل آنها باشد، مصداق کتب ضاله محسوب میشوند.<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ج۱، ص۲۳۷.</ref> [[یوسف بن احمد بحرانی|صاحبحدائق]] تألیفات اهل سنت در اصول فقه و همچنین بخشی از تألیفات علمای [[شیعه]] در اصول فقه که از اهل سنت پیروی کردهاند را داخل در مصادیق کتب ضاله دانسته است.<ref>بحرانی، حدائقالناضرة، ج۱۸، ص۱۴۵؛ مکارم شیرازی، انوارالفقاهة: مکاسب محرمة، ص۲۰۱.</ref> [[سید محمدجواد حسینی عاملی|صاحب مفتاحالکرامة]] این بخش از سخن صاحبحدائق که در آن به ضاله بودن تألیفات اصول فقه شیعه قائل شده را مصداق ضاله بودن دانسته است.<ref>حسینی عاملی، مفتاحالکرامة، ج۱۲، ص۲۰۹.</ref> | *'''کتابهای اهل سنت:''' بنا به اعتقاد فقهایی مانند شیخ انصاری، کتب و تصانیف مخالفین مانند: [[اهل سنت]] در علوم مختلف [[فقه]]، [[اصول فقه]]، [[تفسیر]] و ...اگر مشتمل بر عقاید باطل نظیر اثبات جبر، اثبات برتری [[خلفاء]] و فضایل آنها باشد، مصداق کتب ضاله محسوب میشوند.<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۳۷.</ref> [[یوسف بن احمد بحرانی|صاحبحدائق]] تألیفات اهل سنت در اصول فقه و همچنین بخشی از تألیفات علمای [[شیعه]] در اصول فقه که از اهل سنت پیروی کردهاند را داخل در مصادیق کتب ضاله دانسته است.<ref>بحرانی، حدائقالناضرة، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱۸، ص۱۴۵؛ مکارم شیرازی، انوارالفقاهة: مکاسب محرمة، ۱۴۲۶ق، ص۲۰۱.</ref> [[سید محمدجواد حسینی عاملی|صاحب مفتاحالکرامة]] این بخش از سخن صاحبحدائق که در آن به ضاله بودن تألیفات اصول فقه شیعه قائل شده را مصداق ضاله بودن دانسته است.<ref>حسینی عاملی، مفتاحالکرامة، ۱۴۲۶ق، ج۱۲، ص۲۰۹.</ref> | ||
*'''تألیفات فلسفی و عرفانی:''' بنا به نظر شیخ انصاری تألیفات [[فلسفه|فلاسفه]] و [[عرفان|عرفا]] که مشتمل بر ظواهر منکر بوده و خودشان مدعیاند که این ظواهر را قصد نکردهاند؛ اگرچه مطالب آن حق باشد در صورتی که موجب گمراهی شوند، از مصادیق کتب ضاله به شمار میآیند.<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ج۱، ص۲۳۵.</ref> [[شهید ثانی]] در کتاب [[منیة المرید فی ادب المفید و المستفید (کتاب)|منیةالمرید]] بعضی از مسائل فلسفه و به طور کلی هر علمی که موجب پیدایش شک شود را از مصادیق ضاله و خواندن و تعلیم آنها را حرام دانسته است.<ref>شهید ثانی، منیةالمرید، ص۳۸۱.</ref> [[سید مصطفی خمینی]] کتابهای فلسفی که مشتمل بر شبهات عقلی در مبدأ و معاد و مغالطات علمی در توحید و امثال آن است، را از مصادیق کتب ضاله برشمرده است.<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۱۳.</ref> | *'''تألیفات فلسفی و عرفانی:''' بنا به نظر شیخ انصاری تألیفات [[فلسفه|فلاسفه]] و [[عرفان|عرفا]] که مشتمل بر ظواهر منکر بوده و خودشان مدعیاند که این ظواهر را قصد نکردهاند؛ اگرچه مطالب آن حق باشد در صورتی که موجب گمراهی شوند، از مصادیق کتب ضاله به شمار میآیند.<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۳۵.</ref> [[شهید ثانی]] در کتاب [[منیة المرید فی ادب المفید و المستفید (کتاب)|منیةالمرید]] بعضی از مسائل فلسفه و به طور کلی هر علمی که موجب پیدایش شک شود را از مصادیق ضاله و خواندن و تعلیم آنها را حرام دانسته است.<ref>شهید ثانی، منیةالمرید، ۱۴۱۵ق، ص۳۸۱.</ref> [[سید مصطفی خمینی]] کتابهای فلسفی که مشتمل بر شبهات عقلی در مبدأ و معاد و مغالطات علمی در توحید و امثال آن است، را از مصادیق کتب ضاله برشمرده است.<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۴۱۳.</ref> | ||
*'''کتب شعر و داستان:''' [[علامه حلی]]، کتب شعری مشتمل بر مطالب باطل را همسنگ کتب ضاله دانسته است.<ref>علامه حلی، تحریرالاحکام، ج۱، ص۲۴۳.</ref> [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی|صاحب عروة]] در کتاب [[حاشیةالمکاسب]] کتابهای شعر و ادبیات را که دربردارنده مطالب باطل و ساختگی است؛ در صورتی که گمراهکننده نباشد و دارای پندها و نصیحتهای مفید باشد را از مصادیق کتب ضاله محسوب نکرده است.<ref>طباطبایی یزدی، حاشیةالمکاسب، ج۱، ص۲۳.</ref> | *'''کتب شعر و داستان:''' [[علامه حلی]]، کتب شعری مشتمل بر مطالب باطل را همسنگ کتب ضاله دانسته است.<ref>علامه حلی، تحریرالاحکام، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج۱، ص۲۴۳.</ref> [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی|صاحب عروة]] در کتاب [[حاشیةالمکاسب]] کتابهای شعر و ادبیات را که دربردارنده مطالب باطل و ساختگی است؛ در صورتی که گمراهکننده نباشد و دارای پندها و نصیحتهای مفید باشد را از مصادیق کتب ضاله محسوب نکرده است.<ref>طباطبایی یزدی، حاشیةالمکاسب، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۲۳.</ref> | ||
*'''روزنامه و مجلات:''' برخی فقها روزنامه و مجلاتی که دربردارنده فحشا و منکرات بوده و موجب فساد و گمراهی در جامعه میشوند را از مصادیق ضاله بودن به شمار آوردهاند.<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیلة، ج۱، ص۲۱۳؛ مکارم شیرازی، استفتائات، ج۲، ص۲۶۵.</ref> [[لطفالله صافی گلپایگانی|آیت الله صافی گلپایگانی]] کتاب، روزنامه، مجلات و نوارهایی که به شیعه هجوم میآورند را از مصادیق ضاله بودن در نظر گرفته است.<ref>صافی گلپایگانی، هدایة العباد، ج۱، ص۲۹۳.</ref> | *'''روزنامه و مجلات:''' برخی فقها روزنامه و مجلاتی که دربردارنده فحشا و منکرات بوده و موجب فساد و گمراهی در جامعه میشوند را از مصادیق ضاله بودن به شمار آوردهاند.<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیلة، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۲۱۳؛ مکارم شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۲۶۵.</ref> [[لطفالله صافی گلپایگانی|آیت الله صافی گلپایگانی]] کتاب، روزنامه، مجلات و نوارهایی که به شیعه هجوم میآورند را از مصادیق ضاله بودن در نظر گرفته است.<ref>صافی گلپایگانی، هدایة العباد، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۹۳.</ref> | ||
*'''رسانهها:''' برخی محققان بر این نظرند که خود لفظ کتاب موضوعیت ندارد؛ بلکه هر وسیله انتقالدهنده پیام از قبیل: نامه، تلفن، تلویزیون، سایتها، شبکههای مجازی و... که موجب فساد و گمراهی شود، مصداق ضاله به شمار میرود.<ref>قانع، «بررسی معنا و مفهوم ضلال یا ضاله به کار رفته در عبارت «حرمت کتب ضاله»، ص۱۵۶. </ref> بنا به گفته [[آیت الله مکارم شیرازی]] کتب ضاله اختصاص به کتاب ندارد؛ بلکه فیلمها، رادیود، سایتها و...نیز میتواند از مصادیق ضاله به حساب آیند.<ref>مکارم شیرازی، انوار الفقاهة: مکاسب محرمة، ص۱۹۹.</ref> | *'''رسانهها:''' برخی محققان بر این نظرند که خود لفظ کتاب موضوعیت ندارد؛ بلکه هر وسیله انتقالدهنده پیام از قبیل: نامه، تلفن، تلویزیون، سایتها، شبکههای مجازی و... که موجب فساد و گمراهی شود، مصداق ضاله به شمار میرود.<ref>قانع، «بررسی معنا و مفهوم ضلال یا ضاله به کار رفته در عبارت «حرمت کتب ضاله»، ص۱۵۶. </ref> بنا به گفته [[آیت الله مکارم شیرازی]] کتب ضاله اختصاص به کتاب ندارد؛ بلکه فیلمها، رادیود، سایتها و...نیز میتواند از مصادیق ضاله به حساب آیند.<ref>مکارم شیرازی، انوار الفقاهة: مکاسب محرمة، ۱۴۲۶ق، ص۱۹۹.</ref> | ||
==احکام== | ==احکام== | ||
در رابطه با حکم فقهی «کتب ضاله» موارد زیر قابل بررسی است: | در رابطه با حکم فقهی «کتب ضاله» موارد زیر قابل بررسی است: | ||
*'''حفظ:''' بنا به نظر [[فقهای شیعه]]، حفظ کتب ضاله و کسب درآمد از آن، [[حرام]] است.<ref>شیخ مفید، المقنعة، ج۱، ص۵۸۹؛ علامه حلی، تذکرت الفقهاء، ج۱۲، ص۱۴۳؛ نجفی، جواهرالکلام، ج۲۲، ص۵۶؛ شیخ انصاری، المکاسب، ج۱، ص۲۳۳.</ref> بنا به گفته علامه حلی، در حکم حرمت حفظ کتب ضاله، میان فقهای شیعه اختلافی نیست.<ref>علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص۱۰۱۳.</ref> درباره معنای «حفظ» دو احتمال ذکر شده است:<ref>کشاورز، فخعلی، «بررسی حکم فقهی حرمت حفظ کتب ضلال»، ص۱۲۱.</ref> حفظ کتاب به معنای سپردن مطالب آن در ذهن (از برکردن)<ref>محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۴، ص۲۶.</ref> و یا به معنای محافظت کردن از آن در برابر اتلاف و فرسوده شدن است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ج۲۲، ص۵۶؛ سبحانی، المواهب، ج۱، ص۴۴۳.</ref> برخی از فقها مانند [[مقدس اردبیلی|محقق اردبیلی]] هر دو معنا را بیان کرده و معنای دوم را بر معنای اول ترجیح دادهاند.<ref>محقق اردبیلی، مجمع الفایدة و البیان، ج۸، ص۷۵.</ref> | *'''حفظ:''' بنا به نظر [[فقهای شیعه]]، حفظ کتب ضاله و کسب درآمد از آن، [[حرام]] است.<ref>شیخ مفید، المقنعة، ج۱، ص۵۸۹؛ علامه حلی، تذکرت الفقهاء، ج۱۲، ص۱۴۳؛ نجفی، جواهرالکلام، ج۲۲، ص۵۶؛ شیخ انصاری، المکاسب، ج۱، ص۲۳۳.</ref> بنا به گفته علامه حلی، در حکم حرمت حفظ کتب ضاله، میان فقهای شیعه اختلافی نیست.<ref>علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص۱۰۱۳.</ref> درباره معنای «حفظ» دو احتمال ذکر شده است:<ref>کشاورز، فخعلی، «بررسی حکم فقهی حرمت حفظ کتب ضلال»، ص۱۲۱.</ref> حفظ کتاب به معنای سپردن مطالب آن در ذهن (از برکردن)<ref>محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۴، ص۲۶.</ref> و یا به معنای محافظت کردن از آن در برابر اتلاف و فرسوده شدن است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ج۲۲، ص۵۶؛ سبحانی، المواهب، ج۱، ص۴۴۳.</ref> برخی از فقها مانند [[مقدس اردبیلی|محقق اردبیلی]] هر دو معنا را بیان کرده و معنای دوم را بر معنای اول ترجیح دادهاند.<ref>محقق اردبیلی، مجمع الفایدة و البیان، ج۸، ص۷۵.</ref> | ||
*'''نسخهبرداری و نشر:''' بنا به اعتقاد فقها، نسخهبرداری و چاپ کتب ضاله و کسب درآمد از این طریق، حرام است.<ref>شیخ طوسی، النهایة، ص۳۶۵؛ شهیدثانی، مسالک الافهام، ج۳، ص۱۲۷؛ محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۴، ص۲۶؛ حسینی عاملی، مفتاحالکرامة، ج۱۲، ص۲۰۴.</ref> محقق اردبیلی پس از بیان حرمت حفظ کتب ضاله، نسخهبرداری از این کتابها را به طریق اولی حرام دانسته است.<ref>محقق اردبیلی، مجمع الفایدة و البیان، ج۸، ص۷۵.</ref> مطابق فتوای برخی فقهای معاصر نشر و ترویج کتب ضاله جایز نیست.<ref>تبریزی، صراط النجاة في أجوبة الإستفتائات، ج۱، ص۱۳۹.</ref> | *'''نسخهبرداری و نشر:''' بنا به اعتقاد فقها، نسخهبرداری و چاپ کتب ضاله و کسب درآمد از این طریق، حرام است.<ref>شیخ طوسی، النهایة، ص۳۶۵؛ شهیدثانی، مسالک الافهام، ج۳، ص۱۲۷؛ محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۶؛ حسینی عاملی، مفتاحالکرامة، ج۱۲، ص۲۰۴.</ref> محقق اردبیلی پس از بیان حرمت حفظ کتب ضاله، نسخهبرداری از این کتابها را به طریق اولی حرام دانسته است.<ref>محقق اردبیلی، مجمع الفایدة و البیان، ج۸، ص۷۵.</ref> مطابق فتوای برخی فقهای معاصر نشر و ترویج کتب ضاله جایز نیست.<ref>تبریزی، صراط النجاة في أجوبة الإستفتائات، ج۱، ص۱۳۹.</ref> | ||
*'''خرید و فروش:''' بنا به فتوای فقهای شیعه، خرید و فروش کتب ضاله جایز نیست.<ref>خویی، منهاج الصالحین، ج۲، ص۱۰.</ref> [[شیخ انصاری]] بر این نظر است که این کتابها منفعت عقلایی و قابل اعتنا ندارند و به همین سبب، خرید و فروش آنها صحیح نیست.<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ج۱، ص۲۳۶.</ref> مطابق فتوای [[حسین وحید خراسانی|آیت الله وحید خراسانی]] خرید و فروش کتب ضاله با احتمال به این که خود یا دیگری گمراه شود، حرام است.<ref>وحیدخراسانی، منهاج الصالحین، ج۲، ص۱۵.</ref> بنا به نظر [[آیت الله گلپایگانی]] خريد و فروش و کمک به مطبوعات و نشریات و روزنامه و مجلات گمراه كننده و خواندن آنها حرام است مگر برای اطلاع بر مفاسد و رفع آن، براى كسانى كه واقعا اهليت و شايستگى رفع آن را دارند.<ref>گلپایگانی، توضیحالمسائل، ج۱، ص۴۹۵.</ref> | *'''خرید و فروش:''' بنا به فتوای فقهای شیعه، خرید و فروش کتب ضاله جایز نیست.<ref>خویی، منهاج الصالحین، ج۲، ص۱۰.</ref> [[شیخ انصاری]] بر این نظر است که این کتابها منفعت عقلایی و قابل اعتنا ندارند و به همین سبب، خرید و فروش آنها صحیح نیست.<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ج۱، ص۲۳۶.</ref> مطابق فتوای [[حسین وحید خراسانی|آیت الله وحید خراسانی]] خرید و فروش کتب ضاله با احتمال به این که خود یا دیگری گمراه شود، حرام است.<ref>وحیدخراسانی، منهاج الصالحین، ج۲، ص۱۵.</ref> بنا به نظر [[آیت الله گلپایگانی]] خريد و فروش و کمک به مطبوعات و نشریات و روزنامه و مجلات گمراه كننده و خواندن آنها حرام است مگر برای اطلاع بر مفاسد و رفع آن، براى كسانى كه واقعا اهليت و شايستگى رفع آن را دارند.<ref>گلپایگانی، توضیحالمسائل، ج۱، ص۴۹۵.</ref> | ||
*'''یاددادن و یادگرفتن:''' از نظر فقها، یاددادن و یادگرفتن کتب ضاله و همچنین مطالعه و مباحثه آنها حرام است؛ مگر برای کسانی که اهلیت آن را داشته و به واسطه آن به اثبات حق و نقض باطل بپردازد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۳، ص۲۱۴؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ج۱، ص۵۰۳.</ref> [[صاحبجواهر]] مطالعه و تدریس کتب ضلال را حرام دانسته است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ج۲۲، ص۵۶.</ref> | *'''یاددادن و یادگرفتن:''' از نظر فقها، یاددادن و یادگرفتن کتب ضاله و همچنین مطالعه و مباحثه آنها حرام است؛ مگر برای کسانی که اهلیت آن را داشته و به واسطه آن به اثبات حق و نقض باطل بپردازد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۳، ص۲۱۴؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ج۱، ص۵۰۳.</ref> [[صاحبجواهر]] مطالعه و تدریس کتب ضلال را حرام دانسته است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ج۲۲، ص۵۶.</ref> | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
*صافی گلپایگانی، لطفالله، هدایة العباد، قم، دار القرآن الكريم، ۱۴۱۶ق. | *صافی گلپایگانی، لطفالله، هدایة العباد، قم، دار القرآن الكريم، ۱۴۱۶ق. | ||
*کشاورز، علی و محمدعلی، فخعلی، «بررسی حکم فقهی حرمت حفظ کتب ضلال»، مطالعات اسلامی: فقه و اصول فقه، شماره ۱۰۳، زمستان ۱۳۹۴ش. | *کشاورز، علی و محمدعلی، فخعلی، «بررسی حکم فقهی حرمت حفظ کتب ضلال»، مطالعات اسلامی: فقه و اصول فقه، شماره ۱۰۳، زمستان ۱۳۹۴ش. | ||
*شهیدثانی، | *شهیدثانی، زینالدین بن علی، مسالک الافهام، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۳ق. | ||
*تبریزی، میرزا جواد، صراط النجاة في أجوبة الإستفتائات، قم، انتشارات سلمان فارسی، ۱۴۱۶ق. | *تبریزی، میرزا جواد، صراط النجاة في أجوبة الإستفتائات، قم، انتشارات سلمان فارسی، ۱۴۱۶ق. | ||
*خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، قم، مؤسسة الخوئي الإسلامية، بیتا. | *خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، قم، مؤسسة الخوئي الإسلامية، بیتا. |