confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۸۱
ویرایش
جز (←مؤسسان) |
جز (←مشکلات حزب) |
||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
حزب جمهوری اسلامی با همه گسترش و قدرت و موفقیتی که داشت با مشکلات و موانع فراوانی روبهرو بود. نفس تأسیس حزب، عملا به این معنا بود که از میان فعالان سیاسی و دستاندرکاران انقلاب، عدهای، که همان رهبران و مدیران ارشد حزب بودند، بر عدهای دیگر اولویت و ارجحیت یافتهاند و این امر به خودی خود موجب نارضایی و گلهمندی و ابراز مخالفت میشد. طیف متنوع مخالفان انقلاب نیز همه انتقادات و فشارها و تهدیدهای خود را به سوی حزب متوجه کرده بودند. همه کسانی که با شخص امام خمینی و مبانی او مخالف بودند و از ترس مردم جرأت علنی کردن این مخالفت را نداشتند حملات خود را متوجه حزب و رهبران آن کرده بودند. | حزب جمهوری اسلامی با همه گسترش و قدرت و موفقیتی که داشت با مشکلات و موانع فراوانی روبهرو بود. نفس تأسیس حزب، عملا به این معنا بود که از میان فعالان سیاسی و دستاندرکاران انقلاب، عدهای، که همان رهبران و مدیران ارشد حزب بودند، بر عدهای دیگر اولویت و ارجحیت یافتهاند و این امر به خودی خود موجب نارضایی و گلهمندی و ابراز مخالفت میشد. طیف متنوع مخالفان انقلاب نیز همه انتقادات و فشارها و تهدیدهای خود را به سوی حزب متوجه کرده بودند. همه کسانی که با شخص امام خمینی و مبانی او مخالف بودند و از ترس مردم جرأت علنی کردن این مخالفت را نداشتند حملات خود را متوجه حزب و رهبران آن کرده بودند. | ||
سازمان مجاهدین خلق (منافقان) و ابوالحسن بنی صدر و هواداران گوناگون او و نیز فعالان حزب خلق مسلمان همواره حزب را با عناوینی از قبیل انحصارگرایی و قدرتطلبی متهم میساختند. این مخالفتها از شایعهپراکنی علیه رهبران حزب و ترور شخصیت آنها به ترور شخص آنها کشیده شد. هاشمی رفسنجانی در بهار ۱۳۵۸ مورد سوء قصد اعضای گروه فرقان قرار گرفت؛ سیدعلی خامنهای بر اثر انفجار بمبی که اعضای سازمان مجاهدین خلق آن را در محل سخنرانی وی کار گذاشته شده بود (۶ تیر ۱۳۶۰) از ناحیه دست بهشدت مجروح شد. در بمبگذاری ۷ تیر ۱۳۶۰، سیدمحمد بهشتی و عدهای از اعضای شورای مرکزی و مدیران و هواداران درجهاول حزب (حدود ۸۰ نفر)، در ساختمان مرکزی حزب به [[شهادت]] رسیدند. اندکی بعد در ۸ شهریور همان سال [[محمد جواد باهنر]] (دومین دبیرکل حزب و نخستوزیر وقت) همراه با [[محمدعلی رجائی]] (رئیسجمهور وقت) بر اثر انفجار بمب در دفتر کارشان به شهادت رسیدند. مسببان این دو انفجار هم منافقان بودند. دو نفر از اعضای شورای مرکزی نیز در حملات تروریستی جان خود را از دست دادند. | سازمان مجاهدین خلق (منافقان) و ابوالحسن بنی صدر و هواداران گوناگون او و نیز فعالان حزب خلق مسلمان همواره حزب را با عناوینی از قبیل انحصارگرایی و قدرتطلبی متهم میساختند. این مخالفتها از شایعهپراکنی علیه رهبران حزب و ترور شخصیت آنها به ترور شخص آنها کشیده شد. [[هاشمی رفسنجانی]] در بهار ۱۳۵۸ مورد سوء قصد اعضای گروه فرقان قرار گرفت؛ [[سیدعلی خامنهای]] بر اثر انفجار بمبی که اعضای سازمان مجاهدین خلق آن را در محل سخنرانی وی کار گذاشته شده بود (۶ تیر ۱۳۶۰) از ناحیه دست بهشدت مجروح شد. در بمبگذاری ۷ تیر ۱۳۶۰، سیدمحمد بهشتی و عدهای از اعضای شورای مرکزی و مدیران و هواداران درجهاول حزب (حدود ۸۰ نفر)، در ساختمان مرکزی حزب به [[شهادت]] رسیدند. اندکی بعد در ۸ شهریور همان سال [[محمد جواد باهنر]] (دومین دبیرکل حزب و نخستوزیر وقت) همراه با [[محمدعلی رجائی]] (رئیسجمهور وقت) بر اثر انفجار بمب در دفتر کارشان به [[شهادت]] رسیدند. مسببان این دو انفجار هم منافقان بودند. دو نفر از اعضای شورای مرکزی نیز در حملات تروریستی جان خود را از دست دادند. | ||
در کنار قوّتها و توفیقات حزب، ضعفهایی نیز در فرایند فعالیتهای حزب وجود داشت و حزب با اشکالات و مشکلاتی از بیرون و درون به چالش کشیده میشد. از جمله ضعفها: | در کنار قوّتها و توفیقات حزب، ضعفهایی نیز در فرایند فعالیتهای حزب وجود داشت و حزب با اشکالات و مشکلاتی از بیرون و درون به چالش کشیده میشد. از جمله ضعفها: |