پرش به محتوا

ارتداد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۹
جز
لینک‌دهی
جز (ویرایش صوری مدخل حذف منابع زائد)
جز (لینک‌دهی)
خط ۳: خط ۳:


==مفهوم شناسی==
==مفهوم شناسی==
ارتداد اصطلاحی فقهی است و فقیهان آن را رویگردانی از اسلام معنا می‌کنند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شهید ثانی، حاشیةالارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۸۵؛ موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق،  ج۴، ص۴۴-۴۶.</ref> به مسلمانی که از دین اسلام خارج شده است، مُرتَدّ می‌گویند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی،  تکملةالمنهاج، ۱۴۱۰ق، ص۵۳؛ وحید خراسانی، منهاج‌الصالحین، ۸۱۴۲ق، ج۳، ص۵۰۰؛ موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق،  ج۴، ص۴۴-۴۶.</ref> در کتاب‌های فقهی از ارتداد در بخش‌های مختلفی ازجمله [[طهارت]]، [[صلاة]]، [[زکات]]، [[صوم]]، [[حج]]، تجارت، [[ازدواج|نکاح]] و [[ارث]] سخن می‌آید.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۳۶۶.</ref> در برخی کتاب‌های فقهی بخش مسقلی با عنوان «کتاب المُرتَدّ»، به ارتداد اختصاص یافته است.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۳۶۶.</ref>
ارتداد اصطلاحی [[فقه|فقهی]] است و [[فقیه|فقیهان]] آن را رویگردانی از [[اسلام]] معنا می‌کنند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شهید ثانی، حاشیةالارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۸۵؛ موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق،  ج۴، ص۴۴-۴۶.</ref> به مسلمانی که از دین اسلام خارج شده است، مُرتَدّ می‌گویند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی،  تکملةالمنهاج، ۱۴۱۰ق، ص۵۳؛ وحید خراسانی، منهاج‌الصالحین، ۸۱۴۲ق، ج۳، ص۵۰۰؛ موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق،  ج۴، ص۴۴-۴۶.</ref> در کتاب‌های فقهی از ارتداد در بخش‌های مختلفی ازجمله [[طهارت]]، [[صلاة]]، [[زکات]]، [[صوم]]، [[حج]]، تجارت، [[ازدواج|نکاح]] و [[ارث]] سخن می‌آید.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۳۶۶.</ref> در برخی کتاب‌های فقهی بخش مسقلی با عنوان «کتاب المُرتَدّ»، به ارتداد اختصاص یافته است.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۳۶۶.</ref>


==چگونگی تحقق ارتداد==
==چگونگی تحقق ارتداد==
ارتداد هم با سخن و هم با فعل تحقق پیدا می‌کند؛ با سخن به این نحو که کسی سخنی بگوید که بر این مسئله دلالت داشته باشد که از دین اسلام خارج شده است. برای مثال بگوید: خدا وجود ندارد یا حضرت محمد(ص) پیامبر نیست یا دین اسلام دین حق نیست.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق،  ج۴، ص۴۷.</ref>
ارتداد هم با سخن و هم با فعل تحقق پیدا می‌کند؛ با سخن به این نحو که کسی سخنی بگوید که بر این مسئله دلالت داشته باشد که از دین [[اسلام]] خارج شده است. برای مثال بگوید: خدا وجود ندارد یا [[حضرت محمد(ص)]] پیامبر نیست یا دین اسلام دین حق نیست.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق،  ج۴، ص۴۷.</ref>


با فعل به این شکل که کاری کفرآمیز را از روی عمد و با علم به کفرآمیزبودنش انجام دهد. برای مثال برای بتی سجده کند یا ماه یا خورشید را پرستش کند.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق،  ج۴، ص۴۸.</ref>
با فعل به این شکل که کاری [[کفر|کفرآمیز]] را از روی عمد و با علم به کفرآمیزبودنش انجام دهد. برای مثال برای بتی سجده کند یا ماه یا خورشید را پرستش کند.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق،  ج۴، ص۴۸.</ref>


==اقسام مُرتَدّ==
==اقسام مُرتَدّ==
{{اصلی|مرتد فطری|مرتد ملی}}
{{اصلی|مرتد فطری|مرتد ملی}}
مُرتَد دو گونه است و هریک احکام ویژه خود را دارد:<ref>نگاه کنید به محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۷۰و۱۷۱.</ref> مرتد فطری کسی است مسلمان به دنیا آمده است؛<ref>محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۷۰.</ref> یعنی پدر و مادرش یا یکی از آنها مسلمان‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۲.</ref> سپس از [[اسلام]] خارج شده است.<ref>محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۷۰.</ref> [[مرتد ملی|مرتد ملّی]] به کسی می‌گویند که ابتدا غیرمسلمان بوده، اسلام آورده و سپس از اسلام برگشته است.<ref>محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۷۱.</ref>
مُرتَد دو گونه است و هریک [[احکام]] ویژه خود را دارد:<ref>نگاه کنید به محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۷۰و۱۷۱.</ref> مرتد فطری کسی است که مسلمان به دنیا آمده است؛<ref>محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۷۰.</ref> یعنی پدر و مادرش یا یکی از آنها مسلمان‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۲.</ref> سپس از [[اسلام]] خارج شده است.<ref>محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۷۰.</ref> [[مرتد ملی|مرتد ملّی]] به کسی می‌گویند که ابتدا غیرمسلمان بوده، اسلام آورده و سپس از اسلام برگشته است.<ref>محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۷۱.</ref>


==شرایط تحقق ارتداد==
==شرایط تحقق ارتداد==
فقیهان عقل، بلوغ، قصد و اختیار را از شرایط تحقق ارتداد می‌دانند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۹و۶۱۰؛ موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۱۰۲و۱۰۵و۱۱۵.</ref> برپایه این شروط، گفتن سخنان کفرآمیز توسط دیوانه یا کسی که به سن بلوغ نرسیده است، موجب ارتداد او نمی‌شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۹.</ref> همچنین کسی که از روی قصد سخنان کفرآمیز نگفته است یا او را مجبور کرده‌اند که کفر بگوید، مرتد به‌شمار نمی‌رود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۹و۶۱۰.</ref>
فقیهان [[عقل]]، [[بلوغ]]، قصد و اختیار را از شرایط تحقق ارتداد می‌دانند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۹و۶۱۰؛ موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۱۰۲و۱۰۵و۱۱۵.</ref> برپایه این شروط، گفتن سخنان کفرآمیز توسط دیوانه یا کسی که به سن بلوغ نرسیده است، موجب ارتداد او نمی‌شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۹.</ref> همچنین کسی که از روی قصد سخنان کفرآمیز نگفته است یا او را مجبور کرده‌اند که کفر بگوید، مرتد به‌شمار نمی‌رود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۹و۶۱۰.</ref>


==راه‌های اثبات==
==راه‌های اثبات==
به‌فتوای فقیهان ارتداد از دو راه اثبات می‌شود: یکی اِقرار خود مرتد به ارتدادش و دیگری [[بینه]]؛ یعنی دو مرد عادل بر ارتداد فردی، گواهی دهند.<ref>نگاه کنید به شهید اول، الدروس الشرعیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۲؛ علامه حلی، تحریرالاحکام،  ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۹۷.</ref> به‌گفته شهید اول، اگر کسی که دو شاهد بر ارتدادش گواهی داده‌اند، بگوید که اشتباه کرده است، سخنش پذیرفته می‌شود. همچنین است اگر بگوید که به این کار مجبور شده است و قرینه‌ای بر سخنش وجود داشته باشد.<ref>شهید اول، الدروس الشرعیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۲.</ref>
[[فتوا|به‌فتوای]] فقیهان ارتداد از دو راه اثبات می‌شود: یکی اِقرار خود مرتد به ارتدادش و دیگری [[بینه]]؛ یعنی دو مرد عادل بر ارتداد فردی، گواهی دهند.<ref>نگاه کنید به شهید اول، الدروس الشرعیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۲؛ علامه حلی، تحریرالاحکام،  ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۹۷.</ref> به‌گفته [[شهید اول]]، اگر کسی که دو شاهد بر ارتدادش گواهی داده‌اند، بگوید که اشتباه کرده است، سخنش پذیرفته می‌شود. همچنین است اگر بگوید که به این کار مجبور شده است و قرینه‌ای بر سخنش وجود داشته باشد.<ref>شهید اول، الدروس الشرعیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۲.</ref>


==احکام==
==احکام==
برپایه منابع فقهی، برخی از احکام ارتداد به‌شرح زیر است:
برپایه منابع [[فقه|فقهی]]، برخی از [[احکام]] ارتداد به‌شرح زیر است:
* مجازات مرتد ملیِ مرد اگر توبه نکند و همچنین مرتد فطریِ مرد، مرگ است؛<ref>محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۷۰و۱۷۱.</ref> اما مرتدِ زن، زندانی می‌شود تا یا توبه کند یا بمیرد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۱۱و۶۱۲.</ref>
* مجازات [[مرتد ملی|مرتد ملیِ]] مرد اگر [[توبه]] نکند و همچنین [[مرتد فطری|مرتد فطریِ]] مرد، مرگ است؛<ref>محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۷۰و۱۷۱.</ref> اما مرتدِ زن، زندانی می‌شود تا یا توبه کند یا بمیرد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۱۱و۶۱۲.</ref>
* مرتد فطری زن و مرتد ملی چه زن باشد چه مرد، اگر توبه کند، توبه‌اش پذیرفته می‌شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۱۲و۶۱۳.</ref>
* مرتد فطری زن و مرتد ملی چه زن باشد چه مرد، اگر توبه کند، توبه‌اش پذیرفته می‌شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۱۲و۶۱۳.</ref>
* ارتداد موجب [[نجاست]] مرتدّ می‌شود.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۴.</ref> مرتد فطریِ زن و مرتد ملی، چه زن باشد چه مرد، اگر توبه کنند، پاک می‌شوند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۲۹۳.</ref>
* ارتداد موجب [[نجاست]] مرتدّ می‌شود.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۴.</ref> مرتد فطریِ زن و مرتد ملی، چه زن باشد چه مرد، اگر توبه کنند، پاک می‌شوند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۲۹۳.</ref>
* ازدواج مسلمان با مرتد جایز نیست.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۴۷.</ref>
* [[ازدواج]] مسلمان با مرتد جایز نیست.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۴۷.</ref>
* اگر پس از عقد ازدواج و پیش از آمیزش، یکی از زن و مرد مرتد شوند، ازدواج باطل می‌شود.<ref>محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۷۰و۱۷۱.</ref>
* اگر پس از عقد ازدواج و پیش از [[آمیزش]]، یکی از زن و مرد مرتد شوند، ازدواج باطل می‌شود.<ref>محقق حلی، شرایع‌الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۷۰و۱۷۱.</ref>
* اگر پس از نزدیکی، مرد مرتد شود و مرتد فطری باشد، ازدواج باطل می‌شود؛ اما اگر زن مرتد شود، چه مرتد فطری باشد یا ملی، اگر تا پایان عده، توبه نکرد، عقد ازدواج باطل است؛ وگرنه صحیح باقی می‌ماند. همچنین است اگر مرد، مرتد ملی باشد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۴۹.</ref>
* اگر پس از نزدیکی، مرد مرتد شود و [[مرتد فطری]] باشد، ازدواج باطل می‌شود؛ اما اگر زن مرتد شود، مرتد فطری باشد یا ملی، اگر تا پایان [[عده ازدواج]]، توبه نکرد، عقد ازدواج باطل است؛ وگرنه صحیح باقی می‌ماند. همچنین است اگر مرد، مرتد ملی باشد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۴۹.</ref>


==فلسفه حکم ارتداد==
==فلسفه حکم ارتداد==
برخی عواملی را درباره علت وجود مجازات مرگ برای مرتد در دین اسلام، مطرح کرده‌اند. ازجمله گفته‌اند: وجود چنین مجازاتی برای ارتداد، سبب می‌شود دین را مسئله‌ای ساده ندانیم و در انتخاب آن بیشتر دقت کنیم. همچنین مانع تضعیف باورهای دینی میان مسلمانان می‌شود؛ زیرا اجازه نمی‌دهد مخالفان اسلام با قصد تضعیف دین، اسلام بیاورند و سپس از اسلام بیرون روند.<ref>شاکرین، پرسش‌ها و پاسخ‌های دانشجویی، ۱۳۸۶ش، ص۳۱۴-۳۱۷.</ref>
برخی عواملی را درباره علت وجود مجازات مرگ برای مرتد در دین اسلام، مطرح کرده‌اند. ازجمله گفته‌اند: وجود چنین مجازاتی برای ارتداد، سبب می‌شود دین را مسئله‌ای ساده ندانیم و در انتخاب آن بیشتر دقت کنیم. همچنین مانع تضعیف باورهای دینی میان مسلمانان می‌شود؛ زیرا اجازه نمی‌دهد مخالفان اسلام با قصد تضعیف آن، اسلام بیاورند و سپس از اسلام بیرون روند.<ref>شاکرین، پرسش‌ها و پاسخ‌های دانشجویی، ۱۳۸۶ش، ص۳۱۴-۳۱۷.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶

ویرایش