کاربر ناشناس
آیه خمس: تفاوت میان نسخهها
منبع یابی؛ اصلاح پاورقی و منابع
imported>M.r.seifi (اصلاح پاورقی و منابع) |
imported>M.r.seifi (منبع یابی؛ اصلاح پاورقی و منابع) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
===ذی القربی=== | ===ذی القربی=== | ||
ذی القربی؛ یعنی خویشان و نزدیکان شخص، لیکن به دلیل وجود روایات فراوانی که در کتابهای معتبر حدیثی شیعه و اهل سنت آمده است، منظور از [[ذوی القربی|ذی القربی]] در این [[آیه]] تنها [[امامان]] اهل بیت(ع) هستند.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، ج ۹، کتاب الخمس؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۲۱- ۲۱۸.</ref> | ذی القربی؛ یعنی خویشان و نزدیکان شخص، لیکن به دلیل وجود روایات فراوانی که در کتابهای معتبر حدیثی شیعه و اهل سنت آمده است، منظور از [[ذوی القربی|ذی القربی]] در این [[آیه]] تنها [[امامان]] اهل بیت(ع) هستند.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، ج ۹، کتاب الخمس؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۲۱-۲۱۸.</ref> | ||
===یتیم=== | ===یتیم=== | ||
«یتیم» به معنای انسانی است که در خردسالیاش پدرش مرده باشد، و میگویند که در همه انواع حیوانات یتیم آن حیوانی است که مادر خود را از دست داده باشد، تنها انسان است که یتیم بودنش از ناحیه پدر است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۸۹؛ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۲۴</ref> | «یتیم» به معنای انسانی است که در خردسالیاش پدرش مرده باشد، و میگویند که در همه انواع حیوانات یتیم آن حیوانی است که مادر خود را از دست داده باشد، تنها انسان است که یتیم بودنش از ناحیه پدر است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۸۹؛ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۲۴.</ref> | ||
===مسکین=== | ===مسکین=== | ||
مسکین مبالغه در سکون است که عبارت است از کسی که به نهایت سکون رسد و از حد آن تجاوز کند. ازاین رو مسکین به کسی گفته میشود که توانایی و تمکن مالی او ناچیز و محدود باشد به طوری که به دلیل بیماری، یا پیری، یا ضعف بدنی و یا مالی از تلاش در جهت توسعه معیشت خویش ناتوان و عاجز باشد.<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۲۰۰.</ref> | مسکین مبالغه در سکون است که عبارت است از کسی که به نهایت سکون رسد و از حد آن تجاوز کند. ازاین رو مسکین به کسی گفته میشود که توانایی و تمکن مالی او ناچیز و محدود باشد به طوری که به دلیل بیماری، یا پیری، یا ضعف بدنی و یا مالی از تلاش در جهت توسعه معیشت خویش ناتوان و عاجز باشد.<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۲۰۰.</ref> | ||
در [[آیه]] شریفه منظور از یتیمان، مسکینان و واماندگان در راه، تنها ایتام، مساکین و [[ابن سبیل|ابناء سبیل]] از [[بنی هاشم]] و [[سادات]] میباشند، هر چند که ظاهر آیه مطلق است و قیدی در آن دیده نمیشود اما به واسطه روایات زیادی که در تفسیر آیه از [[ائمه]] [[اهل بیت]](ع) وارد شده است به بنی هاشم اختصاص پیدا میکند.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۹، کتاب | در [[آیه]] شریفه منظور از یتیمان، مسکینان و واماندگان در راه، تنها ایتام، مساکین و [[ابن سبیل|ابناء سبیل]] از [[بنی هاشم]] و [[سادات]] میباشند، هر چند که ظاهر آیه مطلق است و قیدی در آن دیده نمیشود اما به واسطه روایات زیادی که در تفسیر آیه از [[ائمه]] [[اهل بیت]](ع) وارد شده است به بنی هاشم اختصاص پیدا میکند.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۹، کتاب الخمس؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۲۱- ۲۱۸.</ref> همان گونه که بسیاری از احکام در متن قرآن به طور مطلق آمده ولی شرائط و قیود آن بوسیله [[سنت]] بیان شده است و این منحصر به آیه مورد بحث نیست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص ۱۷۵.</ref> | ||
==مصارف خمس== | ==مصارف خمس== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
مفسران شیعه با تکیه بر [[روایات]] وارده از [[اهل البیت علیهم السلام|اهلبیت]](ع) بر این باوراند که مقصود از غنیمت در این آیه -همان گونه که لغت شناسان گفتهاند-<ref>راغب اصفهانی، مفردات فی الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۶۱۵؛ابن منظور، لسان العرب، ۱۳۶۳ش، ج۱۲، ص۴۴۵.</ref> هر چیزی است که غنیمت شمرده شود، هرچند غنیمت جنگیِ مأخوذ از کفار نباشد. هرچند مورد نزول آیه، غنیمت جنگی است، به کلیبودن مفهوم آیه آسیبی نمیرساند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۹۱.</ref> | مفسران شیعه با تکیه بر [[روایات]] وارده از [[اهل البیت علیهم السلام|اهلبیت]](ع) بر این باوراند که مقصود از غنیمت در این آیه -همان گونه که لغت شناسان گفتهاند-<ref>راغب اصفهانی، مفردات فی الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۶۱۵؛ابن منظور، لسان العرب، ۱۳۶۳ش، ج۱۲، ص۴۴۵.</ref> هر چیزی است که غنیمت شمرده شود، هرچند غنیمت جنگیِ مأخوذ از کفار نباشد. هرچند مورد نزول آیه، غنیمت جنگی است، به کلیبودن مفهوم آیه آسیبی نمیرساند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۹۱.</ref> | ||
[[امین الاسلام طبرسی|طبرسی]] صاحب [[مجمع البیان]] با استدلال به [[آیه]] میگوید: علمای شیعه معتقدند خمس در هر گونه فایدهای که برای انسان فراهم میگردد [[واجب]] است اعم از اینکه از طریق کسب و تجارت باشد یا از طریق گنج و معدن، و یا آنکه با غواصی از دریا خارج کنند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، | [[امین الاسلام طبرسی|طبرسی]] صاحب [[مجمع البیان]] با استدلال به [[آیه]] میگوید: علمای شیعه معتقدند خمس در هر گونه فایدهای که برای انسان فراهم میگردد [[واجب]] است اعم از اینکه از طریق کسب و تجارت باشد یا از طریق گنج و معدن، و یا آنکه با غواصی از دریا خارج کنند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۶۸.</ref> | ||
بنا بر این از نظر علمای شیعه، غنیمت معنی وسیعی دارد و هر گونه درآمد و سود و منفعتی را شامل میشود؛ زیرا معنی لغوی این لفظ عمومیت دارد و دلیل روشنی بر تخصیص آن در دست نیست و صرف قرارگرفتن آیه در سیاق آیات [[جهاد]]، نمیتواند مانع عمومیت آیه گردد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، | بنا بر این از نظر علمای شیعه، غنیمت معنی وسیعی دارد و هر گونه درآمد و سود و منفعتی را شامل میشود؛ زیرا معنی لغوی این لفظ عمومیت دارد و دلیل روشنی بر تخصیص آن در دست نیست و صرف قرارگرفتن آیه در سیاق آیات [[جهاد]]، نمیتواند مانع عمومیت آیه گردد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۱۸۱.</ref> | ||
===دیدگاه مفسران اهلسنت=== | ===دیدگاه مفسران اهلسنت=== | ||
مفسران اهلسنت مقتقدند غنیمت در اصل معنای وسیعی دارد که شامل غنائم جنگی و غیرجنگی میشود؛ به طور کلی هر چیزی را که انسان بدون مشقت فراوان، بدان دست یابد غنیمت گویند. | مفسران اهلسنت مقتقدند غنیمت در اصل معنای وسیعی دارد که شامل غنائم جنگی و غیرجنگی میشود؛ به طور کلی هر چیزی را که انسان بدون مشقت فراوان، بدان دست یابد غنیمت گویند. | ||
قرطبی میگوید: غنیمت در لغت چیزی است که فرد یا جماعتی با کوشش به دست میآورند. وی با ادعای اجماع علمای اهل سنت در این خصوص، بر آنست که مراد از غنیمت در [[آیه]]، اموالی است که با قهر و غلبه در جنگ به مردم میرسد، البته این قید در معنای لغوی وجود ندارد بلکه عرف شرع، این واژه را قید زده است.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱.</ref> دیگر مفسران معروف اهل سنت مانند آلوسی و فخر رازی نیز همین نظر را دارند.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، | قرطبی میگوید: غنیمت در لغت چیزی است که فرد یا جماعتی با کوشش به دست میآورند. وی با ادعای اجماع علمای اهل سنت در این خصوص، بر آنست که مراد از غنیمت در [[آیه]]، اموالی است که با قهر و غلبه در جنگ به مردم میرسد، البته این قید در معنای لغوی وجود ندارد بلکه عرف شرع، این واژه را قید زده است.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱.</ref> دیگر مفسران معروف اهل سنت مانند آلوسی و فخر رازی نیز همین نظر را دارند.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۲۰۰؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۱۵، ص۴۸۴.</ref> بنا براین از نظر اهل سنت خمس تنها به غنایم جنگی تعلق میگیرد. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
* راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات فی الفاظ القرآن، بیروت (لبنان)، دار القلم، ۱۴۱۲ق. | * راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات فی الفاظ القرآن، بیروت (لبنان)، دار القلم، ۱۴۱۲ق. | ||
* طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، نشر اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق. | * طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، نشر اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق. | ||
* طوسی، محمدبن | * طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۵ق. | ||
* طوسی، محمدبن الحسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت (لبنان)، دار احیاء التراث العربی، بی تا. | |||
* فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت (لبنان)، دار احیاء التراث العربی، الطبعة الثالثة، ۱۴۲۰ق. | * فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت (لبنان)، دار احیاء التراث العربی، الطبعة الثالثة، ۱۴۲۰ق. | ||
* قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش. | * قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۸: | ||
| عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | | عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | ||
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد | | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد--> | | رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | | کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | ||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل |