پرش به محتوا

حسن مصطفوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۶
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
میرزا حسن مصطفوی مشهور به '''علامه مصطفوی''' <small>(۱۳۳۴ق-۱۴۲۶ق)</small> عالم [[شیعی]] و از دانشمندان و محقّقان حوزوی است. او مسلط به چهار زبان ترکی، عربی، فرانسوی، عبری و دارای بیش از ۷۰ جلد کتاب است که معروفترین آنها مجموعه ۱۴ جلدی [[التحقیق فی کلمات القرآن الکریم]] است. برخی از مشهورترین استادان وی عبارتند از: [[حجت کوه کمره ای|حجّت کوه کمره‌ای]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، [[میرزا حسین نائینی]]،[[محمدحسین غروی اصفهانی|شیخ محمّد حسین اصفهانی]].<ref>[http://www.hawzah.net/fa/magazine/view/2689/3856/29766 مجله مبلغان، مهر و آبان۱۳۸۴، شماره ۷۱، بنقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه.]</ref>
میرزا حسن مصطفوی مشهور به '''علامه مصطفوی''' <small>(۱۳۳۴ق-۱۴۲۶ق)</small> عالم [[شیعی]] و از دانشمندان و محقّقان حوزوی است. او مسلط به چهار زبان ترکی، عربی، فرانسوی، عبری و دارای بیش از ۷۰ جلد کتاب است که معروفترین آنها مجموعه ۱۴ جلدی [[التحقیق فی کلمات القرآن الکریم]] است. برخی از مشهورترین استادان وی عبارتند از: [[حجت کوه کمره ای|حجّت کوه کمره‌ای]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، [[میرزا حسین نائینی]]،[[محمدحسین غروی اصفهانی|شیخ محمّد حسین اصفهانی]].<ref>[http://www.hawzah.net/fa/magazine/view/2689/3856/29766 مجله مبلغان، مهر و آبان۱۳۸۴، شماره ۷۱، بنقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه.]</ref>
=== نسب ===
=== نسب ===
حسن مصطفوی دورانِ کودکی را در شهر تبریز در محضرِ پدرش آقا شیخ عبدالرّحیم زندگی کرد. شیخ عبدالرّحیم فرزند شیخ مصطفی از دانشمندانِ شهر و مشهور به زهد و تقوی بوده است. نقل می کنند که او دارای روحیه‌ای بسیار لطیف و صاف و با اینکه از نظر علمی صاحبِ رأی ولی همیشه در سکوت و [[تواضع]] کامل به مردم خدمت می‌کرده است و چون از نظر مالی در شرایط بسیار خوبی بوده، کمک‌های زیادی هم به آشنایان داشته است.
حسن مصطفوی دورانِ کودکی را در شهر تبریز در محضرِ پدرش آقا شیخ عبدالرّحیم زندگی کرد. شیخ عبدالرّحیم فرزند شیخ مصطفی از دانشمندانِ شهر و مشهور به زهد و تقوی بوده است. نقل می‌کنند که او دارای روحیه‌ای بسیار لطیف و صاف و با اینکه از نظر علمی صاحبِ رأی ولی همیشه در سکوت و [[تواضع]] کامل به مردم خدمت می‌کرده است و چون از نظر مالی در شرایط بسیار خوبی بوده، کمک‌های زیادی هم به آشنایان داشته است.


چندین حاشیه نویسی و توضیحات و تحقیق و بررسی در خصوص کتب اساسی فقه و اصول اسلامی از وی بر جای مانده است .او در پنجاه و هفت سالگی درگذشته شده است.
چندین حاشیه نویسی و توضیحات و تحقیق و بررسی در خصوص کتب اساسی فقه و اصول اسلامی از وی بر جای مانده است .او در پنجاه و هفت سالگی درگذشته شده است.
خط ۶۲: خط ۶۲:
وقتی در تهران اقامت نمود برخی، به ویژه [[آیت الله بروجردی]] از او تقاضا نمود که جهت تدریس به قم مراجعت کند ولی نپذیرفت.
وقتی در تهران اقامت نمود برخی، به ویژه [[آیت الله بروجردی]] از او تقاضا نمود که جهت تدریس به قم مراجعت کند ولی نپذیرفت.
ایشان زندگی‌اش را از درآمد تألیف و نشر کتاب‌ها و نوشته‌هایی که تألیف داشته می‌گذرانده است.
ایشان زندگی‌اش را از درآمد تألیف و نشر کتاب‌ها و نوشته‌هایی که تألیف داشته می‌گذرانده است.
اکثر علما و دانشمندان و اساتید دانشگاه وقتی متوجّه میشوند که چنین شخصیتی در شهر تهران سکونت دارد و روزانه دو ساعت یعنی ده تا دوازده صبح در محل دفتر انتشارات تشریف می‌آورد، در آنجا حاضر گردیده و از ایشان استفاده‌های علمی و معنوی می نمودند.
اکثر علما و دانشمندان و اساتید دانشگاه وقتی متوجّه میشوند که چنین شخصیتی در شهر تهران سکونت دارد و روزانه دو ساعت یعنی ده تا دوازده صبح در محل دفتر انتشارات تشریف می‌آورد، در آنجا حاضر گردیده و از ایشان استفاده‌های علمی و معنوی می‌نمودند.
[[پرونده:علامه مصطفوی 3.gif|بندانگشتی|150px|علامه مصطفوی در دوران جوانی]]
[[پرونده:علامه مصطفوی 3.gif|بندانگشتی|150px|علامه مصطفوی در دوران جوانی]]
== دوستان معنوی ایشان ==
 
== دوستان معنوی==
برخی از دوستانِ معنوی او در آن زمان، یعنی از بیست تا حدود سی سالگی عبارتند از:
برخی از دوستانِ معنوی او در آن زمان، یعنی از بیست تا حدود سی سالگی عبارتند از:
* ملّا آقاجان زنجانی. در زنجان زندگی می کرده است.
* ملّا آقاجان زنجانی. در زنجان زندگی می‌کرده است.
* [[جواد انصاری همدانی|میرزا جواد آقا انصاری همدانی]]. در شهر [[همدان]] زندگی می کرده است..
* [[جواد انصاری همدانی|میرزا جواد آقا انصاری همدانی]]. در شهر [[همدان]] زندگی می‌کرده است..
* حاجی محبوب. که ایشان اصلیتش از آفریقا ولی ساکن شهر تهران بوده است.
* حاجی محبوب. که ایشان اصلیتش از آفریقا ولی ساکن شهر تهران بوده است.
* آقا شیخ نورالدّین خراسانی. در [[علوم غریبه]] استاد و در شهر مشهد ساکن بوده است.
* آقا شیخ نورالدّین خراسانی. در [[علوم غریبه]] استاد و در شهر مشهد ساکن بوده است.
خط ۷۳: خط ۷۴:
=== ماجرای دیدار با سید علی قاضی ===
=== ماجرای دیدار با سید علی قاضی ===
[[حسنعلی نجابت|آیت الله نجابت]] از شیخ حسن مصطفوی نقل کرده که ایشان می‌گفت:
[[حسنعلی نجابت|آیت الله نجابت]] از شیخ حسن مصطفوی نقل کرده که ایشان می‌گفت:
:::«''یک زمانی به نجف مشرف شدم تا آقای [[سید علی قاضی طباطبایی|قاضی]] را زیارت کنم و از محضرش استفاده کنم ، ولی بر اثر بدگویی برخی طلاب جاهل می ترسیدم به محضر آقای قاضی بروم. یک روز در کنار در بزرگ بازار حرم نشسته بودم و کسانی را که از در قبله سلطانی به حرم رفت و آمد می کردند می دیدم. یک لحظه در فکر فرو رفتم که اصلاً من برای چه به نجف امده ام، من برای ملاقات با آقای قاضی به این جا آمده ام ولی می ترسم. در همین اوان که نشسته بودم و در این فکر بودم دیدم یک سید بزرگواری از حرم مطهر بیرون آمد و دور تا دور بدنش را نوری احاطه کرده بود. چنان که از شش جهت اندامش نوری ساطع بود . من شیفته این آقا شدم، دیدم طرف در سلطانی حرم رفت و نزد قبر [[ملا فتحعلی سلطان آبادی]] نشست. در این لحظه دیدم آن سید نورانی به کسی چیزی گفت و او نزد من آمد و گفت: آن سید می فرماید: ای کسی که اسمت حسن است، سریره‌ات حسن است، شکلت حسن است، شغلت حسن است چرا می ترسی؟ پیش بیا، پیش ما بیا و نترس، و ما این چنین به محضر آقای قاضی مشرف شدیم.''»
:::«یک زمانی به نجف مشرف شدم تا آقای [[سید علی قاضی طباطبایی|قاضی]] را زیارت کنم و از محضرش استفاده کنم ، ولی بر اثر بدگویی برخی طلاب جاهل می‌ترسیدم به محضر آقای قاضی بروم. یک روز در کنار در بزرگ بازار حرم نشسته بودم و کسانی را که از در قبله سلطانی به حرم رفت و آمد می‌کردند می‌دیدم. یک لحظه در فکر فرو رفتم که اصلاً من برای چه به نجف امده ام، من برای ملاقات با آقای قاضی به این جا آمده ام ولی می‌ترسم. در همین اوان که نشسته بودم و در این فکر بودم دیدم یک سید بزرگواری از حرم مطهر بیرون آمد و دور تا دور بدنش را نوری احاطه کرده بود. چنان که از شش جهت اندامش نوری ساطع بود . من شیفته این آقا شدم، دیدم طرف در سلطانی حرم رفت و نزد قبر [[ملا فتحعلی سلطان آبادی]] نشست. در این لحظه دیدم آن سید نورانی به کسی چیزی گفت و او نزد من آمد و گفت: آن سید می‌فرماید: ای کسی که اسمت حسن است، سریره‌ات حسن است، شکلت حسن است، شغلت حسن است چرا می‌ترسی؟ پیش بیا، پیش ما بیا و نترس، و ما این چنین به محضر آقای قاضی مشرف شدیم.»


== تألیفات ==
== تألیفات ==
۳۸۶

ویرایش