۱۵٬۲۳۱
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
این بنا به محسن بن حسین منسوب است. گفته شده است که هنگام استراحت کاروان [[اسیران کربلا]] از کربلا به دمشق در این مکان، فرزند یکی از همسران [[امام حسین(ع)]]، سقط شده<ref> حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۸۶.</ref> یا فرزند همراه آنان که در حلب از دنیا رفته را در همین مکان [[دفن]] کردهاند.<ref>حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۸۴.</ref> البته منابع تاریخی فرزندی با نام محسن به امام حسین(ع) نسبت ندادهاند. | این بنا به محسن بن حسین منسوب است. گفته شده است که هنگام استراحت کاروان [[اسیران کربلا]] از کربلا به دمشق در این مکان، فرزند یکی از همسران [[امام حسین(ع)]]، سقط شده<ref> حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۸۶.</ref> یا فرزند همراه آنان که در حلب از دنیا رفته را در همین مکان [[دفن]] کردهاند.<ref>حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۸۴.</ref> البته منابع تاریخی فرزندی با نام محسن به امام حسین(ع) نسبت ندادهاند. | ||
== | == ماجرا== | ||
این مکان در اصل چوب بستی بوده است که سیف الدوله در آنجا مینشست و مسابقه اسبدوانی را تماشا میکرد. آن را مشهدالدکّه و مشهدالطرح میگفتند.<ref> غزی، نهرالذهب، ج۲، ص۲۱۰.</ref> در سال ۳۵۱ق سیف الدوله در نقطهای از شهر نوری دید، پس از حفاری آن مکان، سنگی یافتند که بر آن نوشته شده بود «هذا قبر محسن بن الحسین بن علی علیهالسلام» او علویان را | این مکان در اصل چوب بستی بوده است که سیف الدوله در آنجا مینشست و مسابقه اسبدوانی را تماشا میکرد. آن را مشهدالدکّه و مشهدالطرح میگفتند.<ref> غزی، نهرالذهب، ج۲، ص۲۱۰.</ref> در سال ۳۵۱ق سیف الدوله در نقطهای از شهر نوری دید، پس از حفاری آن مکان، سنگی را یافتند که بر آن نوشته شده بود.«هذا قبر محسن بن الحسین بن علی علیهالسلام» او علویان را گرد آورد و از آنها پرسید که آیا امام حسین(ع) فرزندی به نام محسن داشته است؟ برخی از آنان گفتند: ما خبر نداریم. حضرت فاطمه(س) باردار بود و پیامبر(ص) به وی فرمود: در شکم تو محسنی است! در حمله به خانه علی(ع) آن طفل سقط شد. برخی دیگر گفتند هنگامی که اسیران خاندان حسین بن علی(ع) را از آنجا عبور داند، همسر امام حسین(ع) در آنجا سقط جنین کرد.<ref>غزی، نهرالذهب، ج۲، ص۲۱۰.</ref> برخی دیگر علت نامگذاری کوه جوشن را منزل کردن [[شمر بن ذی الجوشن]] همراه [[اسیران کربلا|اسیران]] و سر [[شهدای کربلا]] در آنجا ذکر کردند. در اینجا معدنی بود که از آن مس استخراج میشد. معدن کاران از دیدن اسیران شادمان شدند. آنها را نفرین کرد و معدن از بین رفت.<ref> حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۸۶.</ref> او گفت: «هذا الموضع قد أذن اللّه بإعماره فأنا أعمره علی اسم أهل البیت». سپس دستور داد تا مزار و مرقدی بر روی آن ساختند. و به خط کوفی بر آن نوشتند: | ||
::«عَمَر هذا المشهد المبارک ابتغاء لوجه الله و قربه الی الله علی اسم مولانا المحسن بن الحسین بن علی بن ابی طالب رضی الله عنهم الامیر الاجل سیف الدوله ابوالحسن علی بن عبدالله بن حمدان سنة ۳۵۱ه.<ref>غزی، نهرالذهب، ج۲، ص۲۱۰.</ref> | ::«عَمَر هذا المشهد المبارک ابتغاء لوجه الله و قربه الی الله علی اسم مولانا المحسن بن الحسین بن علی بن ابی طالب رضی الله عنهم الامیر الاجل سیف الدوله ابوالحسن علی بن عبدالله بن حمدان سنة ۳۵۱ه.<ref>غزی، نهرالذهب، ج۲، ص۲۱۰.</ref> | ||
== موقعیت == | == موقعیت == | ||
این زیارتگاه در دامنۀ کوه جوشن در غرب [[حلب]] قرار داشته است.<ref>معجم البلدان، ج۲، ص۱۸۶.</ref> امروزه در خیابان مشهد شهر حلب قرار دارد و نزد اهالی این شهر شیخ محسن شناخته میشود. در نزدیکی این زیارت گاه، [[مشهدالنقطه]] و قبور برخی علمای شیعه مانند [[ابن زهره]](۵۸۵ق)، [[ابن شهرآشوب]] و [[ابن منیر طرابلسی]](۵۴۸ق) قرار دارد.<ref>حسینی جلالی، مزارات اهل البیت و تاریخها، ص۲۳۴-۲۳۵.</ref> | این زیارتگاه در دامنۀ کوه جوشن در غرب [[حلب]] قرار داشته است.<ref>معجم البلدان، ج۲، ص۱۸۶.</ref> امروزه در خیابان مشهد شهر حلب قرار دارد و نزد اهالی این شهر شیخ محسن شناخته میشود. در نزدیکی این زیارت گاه، [[مشهدالنقطه]] و قبور برخی علمای شیعه مانند [[ابن زهره]](۵۸۵ق)، [[ابن شهرآشوب]] و [[ابن منیر طرابلسی]](۵۴۸ق) قرار دارد.<ref>حسینی جلالی، مزارات اهل البیت و تاریخها، ص۲۳۴-۲۳۵.</ref> | ||
== بنا == | == تاریخچه بنا == | ||
این زیارتگاه نخستین بار در سال ۳۵۱ق به دستور [[سیفالدوله حمدانی]] ساخته شد و در دورههای بعد، بازسازی شد در قرن هفتم برقرق بن رضی آن را تجدید بنا کرد و برای آن متولی، مؤذن و امام جماعت قرار داد.<ref>غزی، نهرالذهب، ج۲، ص۲۱۰.</ref> | این زیارتگاه نخستین بار در سال ۳۵۱ق به دستور [[سیفالدوله حمدانی]] ساخته شد و در دورههای بعد، بازسازی شد در قرن هفتم برقرق بن رضی آن را تجدید بنا کرد و برای آن متولی، مؤذن و امام جماعت قرار داد.<ref>غزی، نهرالذهب، ج۲، ص۲۱۰.</ref> | ||
ویرایش