پرش به محتوا

تذکرة الاولیاء (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:


== انگیزه ==
== انگیزه ==
عطّار در مقدمة کتاب<ref>عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ، استعلامی، ص۵.</ref> می‌گوید که پس از [[قرآن]] و [[روایت|اخبار]] [[پیامبر(ص)]] هیچ سخنی برتر از سخنان مشایخ طریقت نیست. او با این اعتقاد و بنا به درخواست دوستان این کتاب را تألیف کرده است. وی در نقل سخنان مشایخ، به شرح آن سخنان نمی‌پردازد مگر برای رفع شبهه<ref>عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص۵.</ref> او توجه دارد که اولیا روش و دیدِ یکسان ندارند، اما چون آنان را در راه حق می‌داند، هریک را در جای خود می‌ستاید. به همین دلیل، [[امام ششم|امام ششم شیعیان]]، را در کنار چهار امام [[اهل سنّت]] ذکر می‌کند.<ref> عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص۱۲-۱۸.</ref>، و از آن چهار تن، بصراحت زبان به ستایش [[اهل بیت رسول(ص)]] می‌گشاید و می‌گوید که اگر ستایش آل محمد خلاف سنّت است، بگذار که جن و انس مرا گمراه بدانند.<ref> عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص۱۳.</ref> عطار در آغاز کتاب دلایل مختلف و به قول خودش سبب‌ها وباعث‌های گوناگون برای این کار را ذکر کرده است. او در این باره می‌گوید:
عطّار در مقدمة کتاب<ref>عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ، استعلامی، ص۵.</ref> می‌گوید که پس از [[قرآن]] و [[روایت|اخبار]] [[پیامبر(ص)]] هیچ سخنی برتر از سخنان مشایخ طریقت نیست. او با این اعتقاد و بنا به درخواست دوستان این کتاب را تألیف کرده است. وی در نقل سخنان مشایخ، به شرح آن سخنان نمی‌پردازد مگر برای رفع شبهه<ref>عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص۵.</ref> او توجه دارد که اولیا روش و دیدِ یکسان ندارند، اما چون آنان را در راه حق می‌داند، هریک را در جای خود می‌ستاید. به همین دلیل، [[امام ششم|امام ششم شیعیان]]، را در کنار چهار امام [[اهل سنت]] ذکر می‌کند.<ref> عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص۱۲-۱۸.</ref>، و از آن چهار تن، بصراحت زبان به ستایش [[اهل بیت]] می‌گشاید و می‌گوید که اگر ستایش آل محمد خلاف سنّت است، بگذار که جن و انس مرا گمراه بدانند.<ref> عطّار، تذکرة الاولیاء، چاپ استعلامی، ص۱۳.</ref> عطار در آغاز کتاب دلایل مختلف و به قول خودش سبب‌ها وباعث‌های گوناگون برای این کار را ذکر کرده است. او در این باره می‌گوید:
::«که تا فردا نظر شفاعتی در این کار عاجز کنند و مرا چون سگ [[اصحاب کهف]] نومید نگردانند.»
::«که تا فردا نظر شفاعتی در این کار عاجز کنند و مرا چون سگ [[اصحاب کهف]] نومید نگردانند.»