Automoderated users، confirmed، مدیران
۱۳۶
ویرایش
imported>Rezataran بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
| گستره جغرافیایی =ایران | | گستره جغرافیایی =ایران | ||
| اندیشمندان =میرزا مهدی اصفهانی، سید موسی زرآبادی، میرزا هاشم قزوینی، محمدباقر ملکی میانجی، محمدرضا حکیمی، جعفر سیدان | | اندیشمندان =میرزا مهدی اصفهانی، سید موسی زرآبادی، میرزا هاشم قزوینی، محمدباقر ملکی میانجی، محمدرضا حکیمی، جعفر سیدان | ||
| کتابهای مهم = تقریرات میرزا مهدی، مصباح الهدی، بیان الفرقان، تنبیهات حول المبدأ و المعاد، مکتب تفکیک (حکیمی) | | کتابهای مهم = تقریرات میرزا مهدی، مصباح الهدی، بیان الفرقان، تنبیهات حول المبدأ و المعاد، مکتب تفکیک (حکیمی) | ||
| ردیهها =آیین و اندیشه، بنیان مرصوص، رؤیای خلوص، نقد و بررسی مکتب تفکیک | | ردیهها =آیین و اندیشه، بنیان مرصوص، رؤیای خلوص، نقد و بررسی مکتب تفکیک | ||
| فعالیتهای اجتماعی-سیاسی = | | فعالیتهای اجتماعی-سیاسی = | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
* اتکا به [[ظاهر کتاب|ظاهر آیات]] و روایات | * اتکا به [[ظاهر کتاب|ظاهر آیات]] و روایات | ||
}} | }} | ||
'''مکتب تفکیک''' یا '''مکتب مَعارفی خراسان'''، اندیشهای است که [[میرزا مهدی اصفهانی]] در [[مشهد]] تأسیس کرد. این مکتب بر خالص سازی معارف دینی و جدایی آن از اندیشههای [[فلسفه|فلسفی]] و عرفانی بنا شده است. [[میرزا مهدی اصفهانی]]، [[محمود حلبی]]، محمدباقر ملکی میانجی، [[میرزا جواد تهرانی]]، [[حسنعلی مروارید]]، [[هاشم قزوینی]]، [[مجتبی قزوینی]]، [[جعفر سیدان]] و [[محمدرضا حکیمی]] از اندیشمندان این مکتب شناخته میشوند. کتابها و گفتگوهای فراوانی در رد و تأیید این اندیشه نگاشته و انجام شده است. | '''مکتب تفکیک''' یا '''مکتب مَعارفی خراسان'''، اندیشهای است که [[میرزا مهدی اصفهانی]] در [[مشهد]] تأسیس کرد. این مکتب بر خالص سازی معارف دینی و جدایی آن از اندیشههای [[فلسفه|فلسفی]] و عرفانی بنا شده است. [[میرزا مهدی اصفهانی]]، [[محمود حلبی]]، محمدباقر ملکی میانجی، [[میرزا جواد تهرانی]]، [[حسنعلی مروارید]]، [[هاشم قزوینی]]، [[مجتبی قزوینی]]، [[جعفر سیدان]] و [[محمدرضا حکیمی(مکتب تفکیک)|محمدرضا حکیمی]] از اندیشمندان این مکتب شناخته میشوند. کتابها و گفتگوهای فراوانی در رد و تأیید این اندیشه نگاشته و انجام شده است. | ||
==تعریف== | ==تعریف== | ||
تفکیک در لغت به معنای جداسازی و ناب سازی و خالص کردن است. مکتب تفکیک، مکتب جداسازی سه راه و روش معرفت و سه مکتب شناختی یعنی [[قرآن]]، [[فلسفه]] و [[عرفان]] است.<ref>محمدرضا حکیمی، مکتب تفکیک، ص ۴۴</ref> هدف این مکتب جداسازی و ناب سازی فکر و شناخت قرآنی از شناخت بشری و رهاندن آن از تأویلات و مزج با دیگر افکار است. <ref>محمدرضا حکیمی، مکتب تفکیک، ص ۴۴</ref> | تفکیک در لغت به معنای جداسازی و ناب سازی و خالص کردن است. مکتب تفکیک، مکتب جداسازی سه راه و روش معرفت و سه مکتب شناختی یعنی [[قرآن]]، [[فلسفه]] و [[عرفان]] است.<ref>محمدرضا حکیمی، مکتب تفکیک، ص ۴۴</ref> هدف این مکتب جداسازی و ناب سازی فکر و شناخت قرآنی از شناخت بشری و رهاندن آن از تأویلات و مزج با دیگر افکار است. <ref>محمدرضا حکیمی، مکتب تفکیک، ص ۴۴</ref> | ||
نخستین بار اصطلاح مکتب تفکیک را [[محمدرضا حکیمی]] در کیهان فرهنگی برای [[مکتب معارفی خراسان]] پیشنهاد داد و پس از آن این اصطلاح رواج یافت.<ref>حسین مظفری، بنیان مرصوص، ص ۱۹</ref> این احتمال نیز مطرح است که این اصطلاح توسط دکتر توکل ابداع شده باشد.<ref>این احتمال را سید جعفر سیدان در گفتگو با غلامرضا فیاضی و حمید پارسانیا مطرح کرده است. به نقل از: مقدمه ابواب الهدی، تصحیح و مقدمه حسین مفید، ص ۲۲</ref> برخی با این اصطلاح برای مکتب معارف خراسان مخالفت کردهاند. <ref>[http://www.zamane.info/1390/05/%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B9%D9%84/ مکتب معارف خراسان بررسی تاریخی حیات علمی آیتالله میرزا مهدی اصفهانی]</ref> | نخستین بار اصطلاح مکتب تفکیک را [[محمدرضا حکیمی(مکتب تفکیک)|محمدرضا حکیمی]] در کیهان فرهنگی برای [[مکتب معارفی خراسان]] پیشنهاد داد و پس از آن این اصطلاح رواج یافت.<ref>حسین مظفری، بنیان مرصوص، ص ۱۹</ref> این احتمال نیز مطرح است که این اصطلاح توسط دکتر توکل ابداع شده باشد.<ref>این احتمال را سید جعفر سیدان در گفتگو با غلامرضا فیاضی و حمید پارسانیا مطرح کرده است. به نقل از: مقدمه ابواب الهدی، تصحیح و مقدمه حسین مفید، ص ۲۲</ref> برخی با این اصطلاح برای مکتب معارف خراسان مخالفت کردهاند. <ref>[http://www.zamane.info/1390/05/%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B9%D9%84/ مکتب معارف خراسان بررسی تاریخی حیات علمی آیتالله میرزا مهدی اصفهانی]</ref> | ||
==مبانی== | ==مبانی== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==ضدیت با فلسفه== | ==ضدیت با فلسفه== | ||
اندیشمندان مکتب تفکیک در مواجهه با فلسفه موضعی یکسان ندارند. متقدمین مکتب تفکیک مانند میرزا مهدی اصفهانی و [[محمود حلبی]] به ضدیت با فلسفه برخاستهاند و میان فلسفه و شریعت تباین میبینند. اما متأخرین این اندیشه مانند [[جعفر سیدان]] و [[محمدرضا حکیمی]] در مواجه با تفکیک موضعی دیگر دارند و حکم کلی به نفی فلسفه نمیدهند ومکتب تفکیک را تنها جدایی میان روشها میشمرند. | اندیشمندان مکتب تفکیک در مواجهه با فلسفه موضعی یکسان ندارند. متقدمین مکتب تفکیک مانند میرزا مهدی اصفهانی و [[محمود حلبی]] به ضدیت با فلسفه برخاستهاند و میان فلسفه و شریعت تباین میبینند. اما متأخرین این اندیشه مانند [[جعفر سیدان]] و [[محمدرضا حکیمی(مکتب تفکیک)|محمدرضا حکیمی]] در مواجه با تفکیک موضعی دیگر دارند و حکم کلی به نفی فلسفه نمیدهند ومکتب تفکیک را تنها جدایی میان روشها میشمرند. | ||
با این حال برخی منتقدین اصل پایهریزی این مکتب را ضدیت با فلسفه دانستهاند. <ref>سید محمد موسوی، آیین و اندیشه، ص ۲۲</ref> میرزا مهدی اصفهانی فلاسفه را ویرانگران دین میشمارد.<ref>تقریرات میرزا مهدی اصفهانی، به قلم محمود حلبی، ص ۲۵؛ فلاسفة الاسلام هادمون للاسلام و لیسوا بخادمین له</ref> و همهٔ گزارههای فلسفی را مناقض با تعالیم الهی میداند<ref>تقریرات میرزا مهدی اصفهانی، به قلم محمود حلبی، ص ۱۷۸؛ لتری مناقضة کل ما جاء به الشریعة مع جمیع قواعد الفلسفة</ref> و قیاس ابلیس در تمرد از امر الهی را برهان فلسفی به حساب میآورد.<ref>ان قیاس ابلیس کان بصورة البرهان</ref> و همهٔ قضایای حقیقیه و خارجیه را باطل میداند <ref>میرزا مهدی اصفهانی، المواهب السنیه، ص ۴۱؛ان القضایا الحقیقیة و الخارجیة من العلوم الاصطلاحیة مؤسسة علی اساس باطل</ref> مدرسین فلسفه را فریبکار مینامد. <ref>میرزا مهدی اصفهانی، تقریرات، ص ۱۲؛ لولا تدلیس المعلمین و مدرسی کتب الفلاسفة لما اطمئن نفس الطلبة</ref> و فتوا به حرمت سلوک فلسفی و عقلی میدهد.<ref>میرزا مهدی اصفهانی، تقریرات، ص ۲۸، ان سلوک طریق البرهان الانی و اللمی حرام عقلا لانه موجب للحجاب عن الاله الواقعی الخارجی</ref> وی راز عدم اعتماد به براهین را بطلان اصل علیت میداند و آنگاه که اصل علیت باطل شد بنیان برهان فرومیریزد.<ref>میرزا مهدی اصفهانی، تقریرات، ص ۲۷؛العلیة من اصلها باطلة فاحسن الاقیسة اقبحها</ref> | با این حال برخی منتقدین اصل پایهریزی این مکتب را ضدیت با فلسفه دانستهاند. <ref>سید محمد موسوی، آیین و اندیشه، ص ۲۲</ref> میرزا مهدی اصفهانی فلاسفه را ویرانگران دین میشمارد.<ref>تقریرات میرزا مهدی اصفهانی، به قلم محمود حلبی، ص ۲۵؛ فلاسفة الاسلام هادمون للاسلام و لیسوا بخادمین له</ref> و همهٔ گزارههای فلسفی را مناقض با تعالیم الهی میداند<ref>تقریرات میرزا مهدی اصفهانی، به قلم محمود حلبی، ص ۱۷۸؛ لتری مناقضة کل ما جاء به الشریعة مع جمیع قواعد الفلسفة</ref> و قیاس ابلیس در تمرد از امر الهی را برهان فلسفی به حساب میآورد.<ref>ان قیاس ابلیس کان بصورة البرهان</ref> و همهٔ قضایای حقیقیه و خارجیه را باطل میداند <ref>میرزا مهدی اصفهانی، المواهب السنیه، ص ۴۱؛ان القضایا الحقیقیة و الخارجیة من العلوم الاصطلاحیة مؤسسة علی اساس باطل</ref> مدرسین فلسفه را فریبکار مینامد. <ref>میرزا مهدی اصفهانی، تقریرات، ص ۱۲؛ لولا تدلیس المعلمین و مدرسی کتب الفلاسفة لما اطمئن نفس الطلبة</ref> و فتوا به حرمت سلوک فلسفی و عقلی میدهد.<ref>میرزا مهدی اصفهانی، تقریرات، ص ۲۸، ان سلوک طریق البرهان الانی و اللمی حرام عقلا لانه موجب للحجاب عن الاله الواقعی الخارجی</ref> وی راز عدم اعتماد به براهین را بطلان اصل علیت میداند و آنگاه که اصل علیت باطل شد بنیان برهان فرومیریزد.<ref>میرزا مهدی اصفهانی، تقریرات، ص ۲۷؛العلیة من اصلها باطلة فاحسن الاقیسة اقبحها</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
[[محمود حلبی]] فلسفه را زیان آورترین مطالب دانسته و آن را دشمن بزرگ معارف الهی خوانده است.<ref>محمود حلبی، دروس معارف الهیه، درس ۸</ref> حلبی در درسهایش خطاب به فلاسفه و عرفا، بدگویی میکرده و دشنام میگفته است.<ref>برای نمونه: محمود حلبی، دروس معارف الهیه، درس ۴۷؛ «خاک بر دهانشان و آتش بر زبانشان. مرحوم میرزا میفرمودند اگر یک نفر به محی الدین بگوید ای ... ای کثافت! قطعاً باید خوشش بیاید چون وصف اکملیت اوست.</ref> مجتبی قزوینی نیز طریق قرآن و سنت را مخالف طریق فلسفه میداند.<ref>مجتبی قزوینی، بیان الفرقان، ج۱، مقدمه، ص ۲</ref> | [[محمود حلبی]] فلسفه را زیان آورترین مطالب دانسته و آن را دشمن بزرگ معارف الهی خوانده است.<ref>محمود حلبی، دروس معارف الهیه، درس ۸</ref> حلبی در درسهایش خطاب به فلاسفه و عرفا، بدگویی میکرده و دشنام میگفته است.<ref>برای نمونه: محمود حلبی، دروس معارف الهیه، درس ۴۷؛ «خاک بر دهانشان و آتش بر زبانشان. مرحوم میرزا میفرمودند اگر یک نفر به محی الدین بگوید ای ... ای کثافت! قطعاً باید خوشش بیاید چون وصف اکملیت اوست.</ref> مجتبی قزوینی نیز طریق قرآن و سنت را مخالف طریق فلسفه میداند.<ref>مجتبی قزوینی، بیان الفرقان، ج۱، مقدمه، ص ۲</ref> | ||
تقابل و ضدیت با فلسفه در نسل بعدی طرفداران مکتب تفکیک، به شدت مؤسسان مکتب تفکیک نبود. | تقابل و ضدیت با فلسفه در نسل بعدی طرفداران مکتب تفکیک، به شدت مؤسسان مکتب تفکیک نبود. حکیمی، نسبت میان فلسفه با وحی قرآنی را نه تباین کلی، بلکه عدم تساوی کلی میداند.<ref>محمدرضا حکیمی، معاد جسمانی در حکمت متعالیه، ص ۳۰۸؛ نیز نک: محمدرضا حکیمی، اجتهاد و تقلید در فلسفه، ص ۶۶</ref> در دیدگاه سید جعفر سیدان عقل صریح نه تنها با وحی در تنافی نیست بلکه وحی، مبتنی بر عقل صریح است.<ref>[http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/5211/7622/95418 نشست بررسی نسبت عقل و وحی از منظر فلسفه و مکتب تفکیک، سید جعفر سیدان، غلامرضا فیاضی، حمید پارسانیا، مجله معارف، بهمن و اسفندماه ۱۳۸۴، شماره ۳۴]</ref> | ||
==دورههای تفکیک== | ==دورههای تفکیک== | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
* [[میرزا جواد تهرانی]] | * [[میرزا جواد تهرانی]] | ||
* [[محمدباقر ملکی میانجی]] | * [[محمدباقر ملکی میانجی]] | ||
* [[محمدرضا حکیمی]] | * [[محمدرضا حکیمی(مکتب تفکیک)|محمدرضا حکیمی]] | ||
* [[جعفر سیدان]]<ref>محمدرضا حکیمی، مکتب تفکیک، ص ۴۵</ref> | * [[جعفر سیدان]]<ref>محمدرضا حکیمی، مکتب تفکیک، ص ۴۵</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |