پرش به محتوا

صحیح البخاری (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Fayaz
imported>Fayaz
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
برخی از احادیث صحیح بخاری از نظر صحّت متن در معرض مناقشه و تضعیف قرار گرفته است. به گفتهٔ [[محمد رشید رضا]]<ref>ابوریه، اضواء علی السنة المحمّدیة، ص۳۰۲ به نقل از المنار</ref> در مفهوم بسیاری از احادیث این کتاب اشکالات و نیز تعارضاتی با احادیث دیگر دیده می‌شود و با آنکه ابن حجر در رفع آن کوشیده، بعضی از توجیهات وی رضایت‌بخش نیست. به گفتهٔ او هرچند اثبات وجود احادیث ساختگی در میان احادیث مُسنَد کتاب مشکل و نپذیرفتنی است، احادیثی در آن وجود دارد که برخی قرائن جعلی بودن در آن دیده می‌شود؛ مانند حدیث سحر شدن [[پیامبر(ص)]]، که دانشمندانی چون جَصّاص و [[شیخ محمد عبده|شیخ محمد عَبدُه]] آن را مردود دانسته‌اند و همین‌طور احادیث دیگر. برخی از [[شافعی|شافعیان]] و دیگر مذاهب [[اهل سنت]] بعضی از احادیث صحیحین را که در کتاب‌هایی مانند الانتصار ابن جوزی آمده، قابل استناد ندانسته‌اند.<ref>ابوریه، اضواء علی السنة المحمّدیة، ص۳۰۶</ref>
برخی از احادیث صحیح بخاری از نظر صحّت متن در معرض مناقشه و تضعیف قرار گرفته است. به گفتهٔ [[محمد رشید رضا]]<ref>ابوریه، اضواء علی السنة المحمّدیة، ص۳۰۲ به نقل از المنار</ref> در مفهوم بسیاری از احادیث این کتاب اشکالات و نیز تعارضاتی با احادیث دیگر دیده می‌شود و با آنکه ابن حجر در رفع آن کوشیده، بعضی از توجیهات وی رضایت‌بخش نیست. به گفتهٔ او هرچند اثبات وجود احادیث ساختگی در میان احادیث مُسنَد کتاب مشکل و نپذیرفتنی است، احادیثی در آن وجود دارد که برخی قرائن جعلی بودن در آن دیده می‌شود؛ مانند حدیث سحر شدن [[پیامبر(ص)]]، که دانشمندانی چون جَصّاص و [[شیخ محمد عبده|شیخ محمد عَبدُه]] آن را مردود دانسته‌اند و همین‌طور احادیث دیگر. برخی از [[شافعی|شافعیان]] و دیگر مذاهب [[اهل سنت]] بعضی از احادیث صحیحین را که در کتاب‌هایی مانند الانتصار ابن جوزی آمده، قابل استناد ندانسته‌اند.<ref>ابوریه، اضواء علی السنة المحمّدیة، ص۳۰۶</ref>


==نمونه‌هایی از روایات صحیح بخاری==
==روایات خاص==
با وجود اینکه صحیح بخاری در نزد اکثر اهل سنت برترین کتاب پس از قرآن است، روایاتی نیز در آن دیده می‌شود که قابل دفاع نیست. برای نمونه:
* [[حضرت محمد صلی الله علیه و اله|پیامبر(ص)]] در آغاز [[وحی]]، [[نبوت]] خود را باور نمی‌کرد تا اینکه [[ورقة بن نوفل]] مسیحی به او می‌گوید که پیامبر شده است.<ref>بخاری، صحیح بخاری، باب کان بدء الوحی، ج۱، ص۷</ref>
* [[پیامبر(ص)]] در آغاز وحی نبوتش را باور نمی‌کرد تا اینکه [[ورقة بن نوفل]] مسیحی به او می‌گوید که واقعا پیامبر شده است.<ref>بخاری، صحیح بخاری، باب کان بدء الوحی، ج۱، ص۷</ref>
* پیامبر بعضی از آیات را فراموش کرده و از [[قرآن]] جا انداخته بود تا اینکه با قرائت یکی از مسلمانان آن‌ها را به یاد می‌آورد.<ref>بخاری، صحیح بخاری، باب و قول الله و صل علیهم، ج۸، ص۷۳</ref>
* پیامبر بعضی از آیات را فراموش کرده و از [[قرآن]] جا انداخته بود تا اینکه با قرائت یکی از مسلمانان آن‌ها را به یاد می‌آورد.<ref>بخاری، صحیح بخاری، باب و قول الله و صل علیهم، ج۸، ص۷۳</ref>
* در [[قیامت]] از [[حضرت ابراهیم(ع)]] درخواست [[شفاعت]] می‌شود و او می‌گوید من سه بار دروغ گفته‌ام!! برای [[شفاعت]] نزد فرد دیگری بروید.<ref>بخاری، صحیح بخاری، باب ذریة من حملنا مع نوح، ج۶، ص۸۴</ref>
* در [[قیامت]] از [[حضرت ابراهیم(ع)]] درخواست [[شفاعت]] می‌شود و او می‌گوید من سه بار [[دروغ]] گفته‌ام!! برای شفاعت نزد فرد دیگری بروید.<ref>بخاری، صحیح بخاری، باب ذریة من حملنا مع نوح، ج۶، ص۸۴</ref>
* میمونی را به‌خاطر [[زنا]] کردن [[سنگسار]] کردند.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۲۳۸، باب بنیان الکعبه، باب القسامة فی الجاهلیه</ref>
* میمونی را به‌خاطر [[زنا]] کردن [[سنگسار]] کردند.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۲۳۸، باب بنیان الکعبه، باب القسامة فی الجاهلیه</ref>
* خداوند ملک الموت را برای قبض روح [[حضرت موسی(ع)]] می‌فرستد و جناب موسی به‌صورت او سیلی می‌زند!!<ref>أُرْسِلَ مَلَک المَوْتِ إِلَی مُوسَی عَلَیهِمَا السَّلاَمُ، فَلَمَّا جَاءَهُ صَکهُ، فَرَجَعَ إِلَی رَبِّهِ صحیح بخاری، باب وفات موسی، ج۴، ص۱۵۷</ref>
* خداوند [[عزرائیل|ملک الموت]] را برای گرفتن روح [[حضرت موسی(ع)]] فرستاد و موسی به‌صورت او سیلی زد.<ref>أُرْسِلَ مَلَک المَوْتِ إِلَی مُوسَی عَلَیهِمَا السَّلاَمُ، فَلَمَّا جَاءَهُ صَکهُ، فَرَجَعَ إِلَی رَبِّهِ صحیح بخاری، باب وفات موسی، ج۴، ص۱۵۷</ref>
* مورچه‌ای یکی از [[انبیاء]] الهی را گاز می‌گیرد و آن پیامبر دستور می‌دهد همه آن مورچه‌ها را بسوزانند، خداوند به خاطر این کار او را ملامت می‌کند.<ref>قَرَصَتْ نَمْلَةٌ نَبِیا مِنَ الأَنْبِیاءِ، فَأَمَرَ بِقَرْیةِ النَّمْلِ، فَأُحْرِقَتْ، فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیهِ: أَنْ قَرَصَتْک نَمْلَةٌ أَحْرَقْتَ أُمَّةً مِنَ الأُمَمِ تُسَبِّحُ صحیح بخاری، باب اذا حرق المشرک، ج۴، ص۶۲</ref> در سنن ترمذی این پیامبر [[حضرت موسی]] معرفی شده است.
* مورچه‌ای یکی از [[انبیاء]] را گاز گرفت و آن پیامبر دستور داد همه مورچه‌های گروهش را بسوزانند، خداوند به خاطر این کار او را ملامت نمود.<ref>قَرَصَتْ نَمْلَةٌ نَبِیا مِنَ الأَنْبِیاءِ، فَأَمَرَ بِقَرْیةِ النَّمْلِ، فَأُحْرِقَتْ، فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیهِ: أَنْ قَرَصَتْک نَمْلَةٌ أَحْرَقْتَ أُمَّةً مِنَ الأُمَمِ تُسَبِّحُ صحیح بخاری، باب اذا حرق المشرک، ج۴، ص۶۲</ref> در سنن ترمذی این پیامبر [[حضرت موسی]] معرفی شده است.
* بخاری حدیثی را در کتاب التفسیر و کتاب الجنائز نقل کرده است. مضمون حدیث چنین است: وقتی عبدالله بن اُبی از دنیا رفت، فرزندش به خدمت [[رسول خدا]] رسید و از ایشان درخواست کرد که بر جنازه پدرش [[نماز]] بخواند. [[عمر بن خطاب|عمر]] به [[پیامبر اکرم(ص)]] اعتراض کرد که چرا بر جنازه این شخص [[نماز]] می‌خوانید؟ [[رسول خدا(ص)]] فرمود: [[خدا]] مرا مخیر کرده و فرموده است: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعینَ مَرَّةً فَلَنْ یغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ» (توبه/ ۸۰) در این هنگام آیه زیر نازل شد: «وَ لا تُصَلِّ عَلی أَحَد مِنْهُمْ ماتَ أَبَدًا وَلا تَقُمْ عَلی قَبْرِهِ» (توبه/۸۵). بر اساس این [[حدیث]] خداوند، پیامبرش را در مقابل عمر مغلوب کرده است! از این‌روی با این‌که بخاری این [[حدیث]] را در چند موضع از کتاب خویش آورده است، علمایی چون [[ابوبکر باقلانی]]، [[امام الحرمین جوینی]]، [[ابو حامد غزالی]]، امام داوودی و دیگران با خدشه در سند حدیث به بطلان آن تصریح کرده‌اند.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ج۸، ص۲۵۵-۲۵۶.</ref>
* بخاری در کتاب التفسیر و کتاب الجنائز نقل کرده: وقتی [[عبدالله بن ابی|عبدالله بن اُبی]] از دنیا رفت، فرزندش از رسول خدا درخواست کرد بر جنازه پدرش [[نماز میت|نماز]] بخواند. [[عمر بن خطاب|عمر]] به پیامبر اعتراض کرد چرا می‌خواهی بر جنازه این شخص نماز بخوانی؟ رسول خدا گفت: [[خدا]] مرا مخیر کرده و فرموده است: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعینَ مَرَّةً فَلَنْ یغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ» (توبه/ ۸۰) در این هنگام، آیه زیر در تایید حرف عمر نازل شد: «وَ لا تُصَلِّ عَلی أَحَد مِنْهُمْ ماتَ أَبَدًا وَلا تَقُمْ عَلی قَبْرِهِ» (توبه/۸۵) و پیامبر از نماز خواندن منصرف شد. [[ابوبکر باقلانی]]، [[امام الحرمین جوینی]]، [[ابو حامد غزالی]] و امام داوودی با خدشه در سند حدیث، به بطلان آن تصریح کرده‌اند.<ref>ابن حجر عسقلانی، هدی الساری مقدمة فتح الباری، ۱۴۰۸، ج۸، ص۲۵۵-۲۵۶.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
کاربر ناشناس