کاربر ناشناس
اعاده معدوم: تفاوت میان نسخهها
←در حکمت متعالیه
imported>Esmati (←فلاسفه) |
imported>Esmati |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
== در حکمت متعالیه == | == در حکمت متعالیه == | ||
صدرالدين شيرازي كه با طرح بحث اصالت وجود پارهاي از مسائل فلسفى را به صورت تازهاي تبيين كرده، بيش از ديگر فلاسفه به موضوع | صدرالدين شيرازي كه با طرح بحث اصالت وجود پارهاي از مسائل فلسفى را به صورت تازهاي تبيين كرده، بيش از ديگر فلاسفه به موضوع اعاده معدوم پرداخته است. وي تأكيد مىكند كه درك نادرست اين مفهوم ناشى از سيطرة ديدگاهى است كه براي ماهيت، اصالتى قائل است و وجود را عارض بر ماهيت و تحقق خارجى ماهيت مىپندارد، در صورتى كه بنا بر انديشة اصالت وجود، ماهيت اشياء صرفاً اموري اعتباري و منتزع از وجوداتند و به تنهايى از واقعيت و ثبوتى برخوردار نيستند. بنابراين، در حقيقت آنچه موجودات را از يكديگر متمايز مىسازد و ماية فرديت و تشخص هر يك از آنها مىشود، وجود خاص آنهاست، نه ماهيتشان. صدرالمتألهين بر مبناي انديشة اصالت وجود مىگويد: هويت هر چيز همان وجود آن است و عدم نيز هويتى جز رفع وجود ندارد. پس همچنانكه هر چيز تنها يك هويت دارد، به همين گونه وجود و عدم آن نيز يكى بيش نيست. بنابراين نمىتوان براي يك ذات و يك شخص واحد دو وجود يا دو عدم تصور كرد. معدوم عيناً اعادهپذير نيست، زيرا فرض بر اين است كه هويت شخصى آنچه اعاده شده است، همان هويت شىء معدوم باشد. در اين صورت بايد وجود آنها را نيز يكى دانست، در حالى كه لازمة مفهوم اعاده، دو وجود براي هويت واحد است (صدرالدين، الاسفار، 1/353). | ||
مسألة اعادة معدوم در آثار صدر الدين شيرازي از منظر ديگري نيز مورد بحث قرار گرفته است. هيچ چيزي در عالم هستى از گسترة علم خداوند بيرون نيست و وجود داشتن چيزي معلوم بودن آن نزد خداوند است. به همين دليل، نابود گشتن آن به معنى بيرون رفتن از علم الهى است، در حالى كه علم خداوند از آن حيث كه معلوم اوست، نمىتواند بدل به غير معلوم شود. بنابراين، چيزي كه موجود است، هرگز معدوم نمىگردد ( تفسير...، 79). | مسألة اعادة معدوم در آثار صدر الدين شيرازي از منظر ديگري نيز مورد بحث قرار گرفته است. هيچ چيزي در عالم هستى از گسترة علم خداوند بيرون نيست و وجود داشتن چيزي معلوم بودن آن نزد خداوند است. به همين دليل، نابود گشتن آن به معنى بيرون رفتن از علم الهى است، در حالى كه علم خداوند از آن حيث كه معلوم اوست، نمىتواند بدل به غير معلوم شود. بنابراين، چيزي كه موجود است، هرگز معدوم نمىگردد ( تفسير...، 79). |