هند: تفاوت میان نسخهها
تصحیح اطلاعات و لینکهای مربوط به بهمن شاهیان
جز (ویکی سازی) |
(تصحیح اطلاعات و لینکهای مربوط به بهمن شاهیان) |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| آداب و رسوم = عزاداری، بندمحنت، تعزیه، جلوس | | آداب و رسوم = عزاداری، بندمحنت، تعزیه، جلوس | ||
| وقایع تاریخی = | | وقایع تاریخی = | ||
| حکومتها = [[غزنویان]]، [[عادلشاهیان]]، [[قطبشاهیان]]، بهمنیان، | | حکومتها = [[غزنویان]]، [[عادلشاهیان]]، [[قطبشاهیان]]، بهمنیان، اَوَده | ||
| احزاب = | | احزاب = | ||
| فرق = [[امامیه]]، [[بهره]]، [[خوجه]]، [[اسماعیلیه]] | | فرق = [[امامیه]]، [[بهره]]، [[خوجه]]، [[اسماعیلیه]] | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
از سال ۶۰۲ق قطبالدین ایبک که از سوی غوریان بر دهلی حاکم بود، اعلام استقلال نموده و نخستین دولت اسلامی هند را با نام "ممالیک" بنا کرد، ایلتتمش جانشین ایبک قدرت خود را در هند توسعه داد و خلیفه [[بغداد]] نیز حکومت وی را به رسمیت شناخت. حکومت ممالیک و یک سلسله از حکومتهای مسلمان دیگر که تا قرن دهم قمری جانشین آن شدند به سلاطین دهلی معروف هستند، از جمله این سلاطین میتوان به خلجیان(۶۸۹-۷۲۰ق)، تغلقشاهیان(۷۲۰-۸۱۵ق)، خضرخانها(۸۱۷-۸۴۷ق)، لودیها(۸۵۵-۹۳۲ق)، افغانان(۹۴۷-۹۳۶ق) اشاره کرد. | از سال ۶۰۲ق قطبالدین ایبک که از سوی غوریان بر دهلی حاکم بود، اعلام استقلال نموده و نخستین دولت اسلامی هند را با نام "ممالیک" بنا کرد، ایلتتمش جانشین ایبک قدرت خود را در هند توسعه داد و خلیفه [[بغداد]] نیز حکومت وی را به رسمیت شناخت. حکومت ممالیک و یک سلسله از حکومتهای مسلمان دیگر که تا قرن دهم قمری جانشین آن شدند به سلاطین دهلی معروف هستند، از جمله این سلاطین میتوان به خلجیان(۶۸۹-۷۲۰ق)، تغلقشاهیان(۷۲۰-۸۱۵ق)، خضرخانها(۸۱۷-۸۴۷ق)، لودیها(۸۵۵-۹۳۲ق)، افغانان(۹۴۷-۹۳۶ق) اشاره کرد. | ||
در سایر نواحی هندوستان نیز حکومتهای مسلمانی تشکیل شد که از آن میان باید به پادشاهان دکن مانند بهمنیان(۷۴۸- | در سایر نواحی هندوستان نیز حکومتهای مسلمانی تشکیل شد که از آن میان باید به پادشاهان دکن مانند [[بهمنیان]](۷۴۸-۹۳۲ق)، عمادشاهیان(۸۹۶-۹۸۳ق)، [[نظامشاهیان]](۸۹۶-۱۰۰۸ق)، [[عادلشاهیان]](۸۹۵-۱۰۹۷ق)و [[قطب شاهیان]](۹۱۸-۱۰۹۸ق.)اشاره کرد. حکومت مغولان(۹۳۲-۱۲۷۵ق) که در سده دهم هجری به دست ظهیرالدین بابر یکی از نوادگان [[تیمور گورکانی]]، تاسیس شد، در دوران اوج قدرت خود بر بیشتر نواحی هندوستان سلطه یافت. حکومت مغولان دوره رواج و گسترش اسلام در هندوستان و نیز دوره پرشکوه فرهنگ و هنر اسلامی در این سرزمین بود.<ref>لین پل، تاریخ دولتهای اسلامی و خاندانهای حکومتگر، ۵۰۵-۵۳۶</ref> | ||
===مسلمانان و استقلال هند=== | ===مسلمانان و استقلال هند=== | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
ریشههای تاریخی گسترش تشیع در هندوستان را [[هجرت|مهاجرت]] بسیاری از ایرانیان به این سرزمین، در سالهای بعد از حمله مغولان به ایران دانستهاند.<ref>رئیس السادات، مروری بر تاریخ تشیع در هند، ۵۸۲-۵۸۳</ref> تشیع در سده نهم هجری و در پی افزایش مهاجرت ایرانیان و [[سادات]] به دکن، در این منطقه رشد فراوان یافت. همزمان که شیعیان با نفوذ در حکومتهای محلی دکن نقش سیاسی و اجتماعی بارزی مییافتند در ایران پادشاهان صفوی قدرت را در دست گرفتند و تشیع را مذهب رسمی ایران کردند. در سده دهم هجری چند حکومت شیعه در مناطق مختلف دکن تاسیس شد که در برابر حکومت مغولان هند، چشم به حمایت پادشاهان صفوی داشتند و روابط گستردهای با صفویان برقرار کردند. حضور پر رنگ ایرانیان در مناصب مهم این حکومتها و مهاجرت بسیاری از علما و شاعران شیعی ایرانی به این مناطق بسیاری از مظاهر فرهنگ ایرانی و شیعی را در این مناطق رواج داد. | ریشههای تاریخی گسترش تشیع در هندوستان را [[هجرت|مهاجرت]] بسیاری از ایرانیان به این سرزمین، در سالهای بعد از حمله مغولان به ایران دانستهاند.<ref>رئیس السادات، مروری بر تاریخ تشیع در هند، ۵۸۲-۵۸۳</ref> تشیع در سده نهم هجری و در پی افزایش مهاجرت ایرانیان و [[سادات]] به دکن، در این منطقه رشد فراوان یافت. همزمان که شیعیان با نفوذ در حکومتهای محلی دکن نقش سیاسی و اجتماعی بارزی مییافتند در ایران پادشاهان صفوی قدرت را در دست گرفتند و تشیع را مذهب رسمی ایران کردند. در سده دهم هجری چند حکومت شیعه در مناطق مختلف دکن تاسیس شد که در برابر حکومت مغولان هند، چشم به حمایت پادشاهان صفوی داشتند و روابط گستردهای با صفویان برقرار کردند. حضور پر رنگ ایرانیان در مناصب مهم این حکومتها و مهاجرت بسیاری از علما و شاعران شیعی ایرانی به این مناطق بسیاری از مظاهر فرهنگ ایرانی و شیعی را در این مناطق رواج داد. | ||
====بهمنیان==== | ====[[بهمنیان]]==== | ||
{{اصلی|بهمنشاهیان}}[[پرونده:باقی مانده مدرسه محمود گاوان.JPG|300px|بندانگشتی|چپ| مدرسه محمود گاوان]] | {{اصلی|بهمنشاهیان}}[[پرونده:باقی مانده مدرسه محمود گاوان.JPG|300px|بندانگشتی|چپ| مدرسه محمود گاوان]] | ||
حکومت شاهان بهمنی (۷۴۸-۹۳۲ق.) به دست حسن کنگو تاسیس شد. در دوره حکومت بهمن شاهان، مهاجران زیاد از [[ایران]] و [[سادات]] [[حجاز]] به این منطقه [[هجرت|مهاجرت]] کردند و این خود از عوامل رواج [[تشیع]] در این مناطق بود. به مهاجران، غریب یا «آفاقی» گفته میشد و افزایش آفاقیها که اغلب مناصب دولتی را در دست داشتند به درگیریهایی میان این گروه و مردمان بومی منجر شد. ایرانیان در سازمان نظامی و سیاسی حکومت بهمنیان نقش عمدهای داشتند. بخش بزرگی از سپاه بهمنیان را نیز سادات تشکیل میدادند. شاعران و علمای ایرانی نیز در دکن با روی گشوده استقبال میشدند.<ref>فراهانی منفرد، ایرانیان در دکن، ص۱۳۴، ۱۳۸؛ معصمومی، فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی دکن در دوره بهمنیان، ص۱۶۴</ref> | حکومت شاهان بهمنی (۷۴۸-۹۳۲ق.) به دست حسن کنگو تاسیس شد. در دوره حکومت بهمن شاهان، مهاجران زیاد از [[ایران]] و [[سادات]] [[حجاز]] به این منطقه [[هجرت|مهاجرت]] کردند و این خود از عوامل رواج [[تشیع]] در این مناطق بود. به مهاجران، غریب یا «آفاقی» گفته میشد و افزایش آفاقیها که اغلب مناصب دولتی را در دست داشتند به درگیریهایی میان این گروه و مردمان بومی منجر شد. ایرانیان در سازمان نظامی و سیاسی حکومت [[بهمنیان]] نقش عمدهای داشتند. بخش بزرگی از سپاه بهمنیان را نیز سادات تشکیل میدادند. شاعران و علمای ایرانی نیز در دکن با روی گشوده استقبال میشدند.<ref>فراهانی منفرد، ایرانیان در دکن، ص۱۳۴، ۱۳۸؛ معصمومی، فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی دکن در دوره بهمنیان، ص۱۶۴</ref> | ||
با اینکه شاهان بهمنی مذهب [[حنفی]] داشتند، از شیعیان حمایت میکردند و طرفدار اندیشه تفضیل امام علی(ع) بر خلفا بودند. افراد و شخصیتهای شیعی مانند صدرالشریف و میر فضل الله اینجو در دربار آنان به مقام بالایی رسیدند. پادشاهان و افراد خاندان بهمنی کارهای عام المنفعهای در شهرهای شیعی مانند [[کربلا]] انجام میدادند. معروف است که مخدوم جهان همسر حسن کنگو در سفری که به [[مکه]] و [[مدینه]] داشت به سادات حجاز التفات کرد و موجبات ازدواج بسیاری از جوانان سادات را فراهم آورد.<ref> هالیستر، تشیع در هند، ص۱۱۹؛ معصومی، فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی در دکن در دوره بهمنیان، ص۱۶۳-۱۶۴؛ عالمی، ملوک بهمنی و جایگاه تشیع در دکن، ص۱۰۹</ref> | با اینکه شاهان بهمنی مذهب [[حنفی]] داشتند، از شیعیان حمایت میکردند و طرفدار اندیشه تفضیل امام علی(ع) بر خلفا بودند. افراد و شخصیتهای شیعی مانند صدرالشریف و میر فضل الله اینجو در دربار آنان به مقام بالایی رسیدند. پادشاهان و افراد خاندان بهمنی کارهای عام المنفعهای در شهرهای شیعی مانند [[کربلا]] انجام میدادند. معروف است که مخدوم جهان همسر حسن کنگو در سفری که به [[مکه]] و [[مدینه]] داشت به سادات حجاز التفات کرد و موجبات ازدواج بسیاری از جوانان سادات را فراهم آورد.<ref> هالیستر، تشیع در هند، ص۱۱۹؛ معصومی، فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی در دکن در دوره بهمنیان، ص۱۶۳-۱۶۴؛ عالمی، ملوک بهمنی و جایگاه تشیع در دکن، ص۱۰۹</ref> | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
{{اصلی|عادل شاهیان}} | {{اصلی|عادل شاهیان}} | ||
[[پرونده:گل گنبز.jpg|300px|بندانگشتی|چپ| گل گنبد، آرامگاه محمد عادلشاه در بیجاپور]] | [[پرونده:گل گنبز.jpg|300px|بندانگشتی|چپ| گل گنبد، آرامگاه محمد عادلشاه در بیجاپور]] | ||
رواج تشیع در پایان پادشاهی | رواج تشیع در پایان پادشاهی [[بهمنیان]]، منجر به تشکیل حکومتهایی شیعه شد. یکی از این حکومتها پادشاهی عادل شاهیان بود که بنیانگذار آن، [[یوسف عادلشاه]]، از دست پرودگان محمود گاوان وزیر شیعی بهمنیان بود. بنابر برخی روایات، یوسف، از شاهزادگان عثمانی است که از بیم کشته شدن به دست سلطان عثمانی به ایران گریخت و سپس در سال ۸۶۴ به همراه خواجه عمادالدین تاجر به دکن رفت.<ref>هالیستر، تشیع در هند، ص۱۲۶؛ اطهر رضوی، شیعه در هند، ج۱، ص۴۱۵</ref> محمود گاوان وزیر بهمنیان یوسف را به عنوان یکی از غلامان دربار بهمنیان پذیرفت و یوسف به سرعت رشد کرد و به مناصب نظامی دست یافت. بعد از مرگ محمود گاوان و سلطان محمد سوم بهمنی که به هرج و مرج در حکومت بهمنیان منجر شد، یوسف با همراه کردن گروهی از سران لشکری، با لقب عادل شاه در [[بیجاپور]] علم استقلال برافراشت و تشیع را مذهب رسمی در قلمرو خود اعلام کرد. بعد از مرگ یوسف در سال ۹۱۶ هشت تن از خاندان وی بر قلرو عادل شاهیان حکم راندند.<ref>صادقی علوی، تاسیس حکومت عادلشاهیان، ص۹۲-۹۴</ref> | ||
====قطب شاهیان==== | ====قطب شاهیان==== | ||
{{اصلی|قطب شاهیان}} | {{اصلی|قطب شاهیان}} | ||
[[پرونده:چارمنار حیدرآباد.jpg|300px|بندانگشتی|چپ| بنای چارمنار در حیدرآباد]] | [[پرونده:چارمنار حیدرآباد.jpg|300px|بندانگشتی|چپ| بنای چارمنار در حیدرآباد]] | ||
یکی از این پادشاهیهای شیعه دکن که بعد از تجزیه قلمرو بهمنیان تشکیل شد، [[قطب شاهیان]] (۹۰۱-۱۰۹۸ق.) بودند. بنیانگذار این سلسله، سلطان قلی، یکی از شاهزادگاه قراقویونلو بود که در زمان سلطان یعقوب [[آق قویونلو]](۸۸۳-۸۹۶ق.) از خطر خشم سلطان گریخت و در سال ۸۸۳ در حالی که ۱۲ سال داشت همراه با عمویش الله قلی به دکن [[هجرت|مهاجرت]] کرد. وی در آنجا با استقبال و حمایت شاهان بهمنی روبرو شد. سلطان قلی در سال ۹۰۱ هنگامی که به سلطان محمود بهمنی(۸۸۷-۹۲۴ق.) در غلبه بر شورشیانی که در صدد قتلش بودند، یاری رساند و جان سلطان را از سوء قصد رهایی داد، نزد شاه مقامی والا یافت و از سوی وی حاکم منطقه تلنگ و گلگنده و ورنگل شد و لقب قطب الملک یافت.<ref>صادقی علوی، تاسیس حکومت شیعی قطب شاهیان در هند، ص۵۹-۶۱؛ خضری، تشیع در تاریخ، ص ۴۰۸</ref> | یکی از این پادشاهیهای شیعه دکن که بعد از تجزیه قلمرو [[بهمنیان]] تشکیل شد، [[قطب شاهیان]] (۹۰۱-۱۰۹۸ق.) بودند. بنیانگذار این سلسله، سلطان قلی، یکی از شاهزادگاه قراقویونلو بود که در زمان سلطان یعقوب [[آق قویونلو]](۸۸۳-۸۹۶ق.) از خطر خشم سلطان گریخت و در سال ۸۸۳ در حالی که ۱۲ سال داشت همراه با عمویش الله قلی به دکن [[هجرت|مهاجرت]] کرد. وی در آنجا با استقبال و حمایت شاهان بهمنی روبرو شد. سلطان قلی در سال ۹۰۱ هنگامی که به سلطان محمود بهمنی(۸۸۷-۹۲۴ق.) در غلبه بر شورشیانی که در صدد قتلش بودند، یاری رساند و جان سلطان را از سوء قصد رهایی داد، نزد شاه مقامی والا یافت و از سوی وی حاکم منطقه تلنگ و گلگنده و ورنگل شد و لقب قطب الملک یافت.<ref>صادقی علوی، تاسیس حکومت شیعی قطب شاهیان در هند، ص۵۹-۶۱؛ خضری، تشیع در تاریخ، ص ۴۰۸</ref> | ||
====میر محمد مومن استرآبادی==== | ====میر محمد مومن استرآبادی==== | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
====نظامشاهیان==== | ====نظامشاهیان==== | ||
{{اصلی|نظامشاهیان}} | {{اصلی|نظامشاهیان}} | ||
نظامشاهیان دیگر حاکمان شیعی بودند که از سال ۸۹۵ تا ۱۰۴۶ ق. در بخشی از دکن به مرکزیت شهرهای جنیر و احمد نگر حکومت میکردند. بنیانگذار این سلسله، احمد نظام شاه، نیز مانند موسسان سلسلههای پیشگفته از سوی | نظامشاهیان دیگر حاکمان شیعی بودند که از سال ۸۹۵ تا ۱۰۴۶ ق. در بخشی از دکن به مرکزیت شهرهای جنیر و احمد نگر حکومت میکردند. بنیانگذار این سلسله، احمد نظام شاه، نیز مانند موسسان سلسلههای پیشگفته از سوی [[بهمنیان]]، حاکم بر شهر جنیر بود و با اعلام استقلال و پیروزی بر سپاه بهمنی در سال ۸۹۵ق. حکومت مستقل نظامشاهی را تاسیس کرد. سلطان احمد خود شیعه نبود و نظام شاهیان در زمان جانشین او برهان اول شیعه شدند. در زمان برهان اول [[شاه طاهر جنیدی]] که از ایران آمده و نسب به [[فاطمیان]] میبرد، وزیر بود و زمام امور وی را در دست داشت. در سال ۹۴۴ شاه برهان تحت تاثیر تعالیم طاهر جنیدی اعلام تشیع کرد. نظامشاهیان بعد از آن، با پادشاهان صفوی ارتباط نزدیکی برقرار کردند.<ref>خضری، تشیع در تاریخ، ص۴۱۹-۴۲۲</ref> | ||
===نواب شیعه اوده در شمال هند=== | ===نواب شیعه اوده در شمال هند=== |