۵٬۳۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
در روضه مجلس یزید، به مصائبی که در این مجلس اتفاق افتاده اشاره میشود. [[روضهخوانی (آیین)|روضهخوان]]، اهانت یزید به سر [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] با چوب خیزران و اعتراض برخی حاضرین را یادآوری میکند.<ref>اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص۱۸۸.</ref> گاهی داستان [[هنده همسر یزید]] در این مجلس خوانده میشود.<ref>اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص ۲۱۳.</ref> شرح [[خطبه امام سجاد در شام|خطبه امام سجاد(ع)]] و گریز آن به [[روضه شهادت امام حسین]] هم بخشی از محتوای این روضه است.<ref>اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۵.</ref> | در روضه مجلس یزید، به مصائبی که در این مجلس اتفاق افتاده اشاره میشود. [[روضهخوانی (آیین)|روضهخوان]]، اهانت یزید به سر [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] با چوب خیزران و اعتراض برخی حاضرین را یادآوری میکند.<ref>اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص۱۸۸.</ref> گاهی داستان [[هنده همسر یزید]] در این مجلس خوانده میشود.<ref>اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص ۲۱۳.</ref> شرح [[خطبه امام سجاد در شام|خطبه امام سجاد(ع)]] و گریز آن به [[روضه شهادت امام حسین]] هم بخشی از محتوای این روضه است.<ref>اشعری، ۷۲مجلس در عزای مظلوم، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۵.</ref> | ||
==نمونه اشعار== | ==نمونه اشعار== | ||
[[عبدالجواد جودی خراسانی]] شاعر [[قرن چهاردم قمری|قرن چهاردم قمری]] | {{شعر جدید | ||
|شاعر = [[عبدالجواد جودی خراسانی]] | |||
|عنوان = شاعر [[قرن چهاردم قمری|قرن چهاردم قمری]] | |||
تیر اَلم به جان پیمبر مزن یزید | |چوب ستم بر این سر اَنوَر مزن یزید\\تیر اَلم به جان پیمبر مزن یزید | ||
این سر که نیست از زدنش بر تو واهمه\\بودی مدام زینت آغوش فاطمه | |||
بودی مدام زینت آغوش فاطمه | باشد هنوز لعل لب او چو کَهربا\\از بس کشید تشنگی این سر به کربلا | ||
تنها همین نه از تو به این سر عتاب شد\\از هر سری به این سر بیکس عذاب شد | |||
از بس کشید تشنگی این سر به کربلا | از ضرب سنگ کینۀ این قوم پور کین\\این سر بسی ز نیزه فتاده است بر زمین | ||
این سر که آفتاب از او کرده کسب نور\\خولی نهاده است به خاکستر تنور | |||
از هر سری به این سر بیکس عذاب شد | این سر که داده بوسه بر او سید اَنام\\آویختند بر درِ دروازههای شام | ||
این سر که دیده این همه جور مُعاندین\\او را رواست چوب زدن در کدام دین؟! | |||
این سر بسی ز نیزه فتاده است بر زمین | بنما ز کردگار، تو آزُرمیای یزید!\\از روی جدّ او بنما شرمیای یزید! | ||
زینب چو دید کِشت امیدش ثمر نکرد\\آهش به آن ستمگرِ دل سخت اثر نکرد | |||
خولی نهاده است به خاکستر تنور | آخر به طعنه گفت بزن خوب میزنی\\ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی<ref>جودی، دیوان جودی، ناصر خسرو، ص۱۳۶.</ref>}} | ||
آویختند بر درِ دروازههای شام | |||
او را رواست چوب زدن در کدام دین؟! | |||
از روی جدّ او بنما شرمیای یزید! | |||
آهش به آن ستمگرِ دل سخت اثر نکرد | |||
ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی<ref>جودی، دیوان جودی، ناصر خسرو، ص۱۳۶.</ref> | |||
محمدحسین آغولی متخلص به [[ترکی شیرازی]] | {{شعر جدید | ||
|شاعر = محمدحسین آغولی متخلص به [[ترکی شیرازی]] | |||
| عنوان = شاعر قرن چهاردهم قمری | |||
در شام شد خرابه مکان و مقامشان | |بردند پس ز کرب و بلا سوی شامشان\\در شام شد خرابه مکان و مقامشان | ||
کردند بر کنیزیشان خواهش ای دریغ\\آنان که جبرئیل امین بد غلامشان | |||
آنان که جبرئیل امین بد غلامشان | آنانکه پاس حرمتش داشت جبرئیل\\از مرد و زن نکرد کسی احترامشان | ||
آنانکه بود عزتشان نزد کردگار\\گردون فکند قرعهٔ ذلت به نامشان | |||
از مرد و زن نکرد کسی احترامشان | آنانکه آفتاب فلک سایشان ندید\\بردند پا برهنه به بزم عوامشان | ||
در مجلس یزید، شنیدند ناسزا\\آنانکه کردگار رساندی سلامشان | |||
گردون فکند قرعهٔ ذلت به نامشان | کس آب و نان نداد بر آن داغدیدگان\\خون دل آب و لخت جگر شد طعامشان | ||
ناحق شدند در کف مروانیان اسیر\\آنان که می نبود به جز حق، کلامشان<ref>ترکی شیرازی، «[https://ganjoor.net/torki/divan/f4/sh2 دوازده بند ولایی و عاشورایی]»، وبسیات گنجور.</ref>}} | |||
بردند پا برهنه به بزم عوامشان | |||
آنانکه کردگار رساندی سلامشان | |||
خون دل آب و لخت جگر شد طعامشان | |||
آنان که می نبود به جز حق، کلامشان<ref>ترکی شیرازی، «[https://ganjoor.net/torki/divan/f4/sh2 دوازده بند ولایی و عاشورایی]»، وبسیات گنجور.</ref> | |||
مجموعه [[کاروان شعر عاشورا]] | {{شعر جدید | ||
| عنوان = مجموعه [[کاروان شعر عاشورا]] | |||
| خوفم ز بى پناهى طفلان خُرد نيست\\بر رحمت عميم و عظيم توام رجاست | |||
از بهر كاروان اسيران اهل بيت\\بر درگه حفاظ توام دست التجاست | |||
بر رحمت عميم و عظيم توام رجاست | در مجلس يزيد، ز دلهاى داغدار\\تيغ زبان زينب كبرى گرهگشاست | ||
خوش روضهاىست قبر حسين از رياض خلد\\خرّم دلى كه از دم اين روضه باصفاست<ref>مجاهدی، كاروان شعر عاشورا، ۱۳۸۶ش، ص۶۷۲.</ref>}} | |||
بر درگه حفاظ توام دست التجاست | |||
تيغ زبان زينب كبرى گرهگشاست | |||
خرّم دلى كه از دم اين روضه باصفاست<ref>مجاهدی، كاروان شعر عاشورا، ۱۳۸۶ش، ص۶۷۲.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == |