۵٬۳۴۱
ویرایش
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
===آیه وزن در قیامت=== | ===آیه وزن در قیامت=== | ||
{{قرآن جدید|اعراف|۸}} {{قرآن جدید|اعراف|۸|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
آیه ۸ سوره اعراف درباره معیار سنجش اعمال درقیامت است واین که ميزانِِ روز قيامت حقّ و حقيقت است. در آن روز هم حاكميّت با حقّ است، «هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِله الْحَقِّ»[[سوره کهف]] آیه ۴۴ و هم روز حقّ است، «ذلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ» [[سوره نبأ]] آیه ۳۹ و هم ميزانِ سنجش، حقّ است. «وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ» سوره اعراف. | آیه ۸ سوره اعراف درباره معیار سنجش اعمال درقیامت است واین که ميزانِِ روز قيامت حقّ و حقيقت است. در آن روز هم حاكميّت با حقّ است، «هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِله الْحَقِّ»[[سوره کهف]] آیه ۴۴ و هم روز حقّ است، «ذلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ» [[سوره نبأ]] آیه ۳۹ و هم ميزانِ سنجش، حقّ است. «وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ» سوره اعراف. | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۲۹: | ||
===آیه اَجَل و سرآمد داشتن امتها=== | ===آیه اَجَل و سرآمد داشتن امتها=== | ||
{{قرآن جدید|اعراف|۳۴}} {{قرآن جدید|اعراف|۳۴|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
[[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] بر این باور است که ملتهای جهان(به تعبیر آیه امّتها) همانند افراد، دارای مرگ و حیاتند، ملتهایی از صفحه زمین برچیده میشوند، و به جای آنها ملتهای دیگری قرار میگیرند، قانون مرگ و حیات مخصوص افراد انسان نیست، بلکه اقوام و جمعیتها و جامعهها را نیز در بر میگیرد با این تفاوت که مرگ ملتها غالبا بر اثر انحراف از مسیر حق و عدالت و روی آوردن به ظلم و ستم و غرق شدن در دریای شهوات و فرو رفتن در امواج تجمل پرستی و تنپروری میباشد.هنگامی که ملتهای جهان در چنین مسیرهایی گام بگذارند، و از قوانین مسلم آفرینش منحرف گردند، سرمایههای هستی خود را یکی پس از دیگری از دست خواهند داد و سر انجام سقوط میکنند.<ref>برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعی از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش | [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] بر این باور است که ملتهای جهان(به تعبیر آیه امّتها) همانند افراد، دارای مرگ و حیاتند، ملتهایی از صفحه زمین برچیده میشوند، و به جای آنها ملتهای دیگری قرار میگیرند، قانون مرگ و حیات مخصوص افراد انسان نیست، بلکه اقوام و جمعیتها و جامعهها را نیز در بر میگیرد با این تفاوت که مرگ ملتها غالبا بر اثر انحراف از مسیر حق و عدالت و روی آوردن به ظلم و ستم و غرق شدن در دریای شهوات و فرو رفتن در امواج تجمل پرستی و تنپروری میباشد.هنگامی که ملتهای جهان در چنین مسیرهایی گام بگذارند، و از قوانین مسلم آفرینش منحرف گردند، سرمایههای هستی خود را یکی پس از دیگری از دست خواهند داد و سر انجام سقوط میکنند.<ref>برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعی از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش | ||
</ref> برخی از محققان به این آیه درباره ظهور و سقوط تمدن ها استشهاد کردهاند. <ref>بی آزار شیرازی، عبدالکریم، طلوع وغروب تمد ن ها، ۱۳۵۸ش. | </ref> برخی از محققان به این آیه درباره ظهور و سقوط تمدن ها استشهاد کردهاند. <ref>بی آزار شیرازی، عبدالکریم، طلوع وغروب تمد ن ها، ۱۳۵۸ش. | ||
</ref> | </ref> | ||
===آیه ۴۳=== | ===آیه ۴۳=== | ||
{{قرآن جدید|اعراف|۴۳|از کلمه= وَقَالُوا|تا کلمه=لولا أن هدانا الله}} ﴿میگویند ستایش خدایی را که ما را بدین [راه] هدایت نمود و اگر خدا ما را رهبری نمیکرد ما خود هدایت نمییافتیم ٣٤﴾ | |||
خداوند این گفتار را از قول بهشتیانی ذکر کرده که در بهشت هیچ گونه کینهای از یکدیگر در قلوب آنها نیست و میان آنها صلح و صفا و محبت برقرار است و در کنار نهرهای پر آبی در بهشت زندگی میکنند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۶۷.</ref> این گفتار شکری است بر نعمتهای الهی و به همین جهت مشهور شده است.<ref>مغنیه، تفسیر الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۲۹.</ref> | خداوند این گفتار را از قول بهشتیانی ذکر کرده که در بهشت هیچ گونه کینهای از یکدیگر در قلوب آنها نیست و میان آنها صلح و صفا و محبت برقرار است و در کنار نهرهای پر آبی در بهشت زندگی میکنند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۶۷.</ref> این گفتار شکری است بر نعمتهای الهی و به همین جهت مشهور شده است.<ref>مغنیه، تفسیر الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۲۹.</ref> | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
===آیه اعراف=== | ===آیه اعراف=== | ||
{{اصلی|آیه اعراف|اعراف}} | {{اصلی|آیه اعراف|اعراف}} | ||
{{قرآن جدید|اعراف|۴۶}} {{قرآن جدید|اعراف|۴۶|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
اعراف را منطقهای حد فاصل [[بهشت]] و [[دوزخ]] معرفی کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۸۴.</ref> در این آیه از انسانهایی سخن به میان آمده است که بر فراز اعراف قرار دارند و مشرف بر دوزخیان و بهشتیان هستند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۱۲۱.</ref> | اعراف را منطقهای حد فاصل [[بهشت]] و [[دوزخ]] معرفی کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۸۴.</ref> در این آیه از انسانهایی سخن به میان آمده است که بر فراز اعراف قرار دارند و مشرف بر دوزخیان و بهشتیان هستند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۱۲۱.</ref> | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
===آیه سخره=== | ===آیه سخره=== | ||
{{اصلی|آیه سخره}} | {{اصلی|آیه سخره}} | ||
{{قرآن جدید|اعراف|۵۴}} {{قرآن جدید|اعراف|۵۴|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
آیه سخره بر مسخر بودن همه اشیاء تحت اراده خداوند دلالت دارد؛ به همین دلیل به این نام معروف شده است.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۲، ص۳۱۷.</ref> در روایات برای خواندن این آیه خواصی همچون آرامش قلبی، دفع [[وسوسه]] و حفظ از ساحران و [[شیاطین]] ذکر شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۳۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۲۹۴؛ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۷۱.</ref> خواندن آیه سخره بعد از [[نماز صبح]]، هنگام رسیدن حاجی به [[عرفات]] و هنگام ورود به [[مسجد]]، [[مستحب]] است.<ref>طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۴؛ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۴۱۰.</ref> | آیه سخره بر مسخر بودن همه اشیاء تحت اراده خداوند دلالت دارد؛ به همین دلیل به این نام معروف شده است.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۲، ص۳۱۷.</ref> در روایات برای خواندن این آیه خواصی همچون آرامش قلبی، دفع [[وسوسه]] و حفظ از ساحران و [[شیاطین]] ذکر شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۳۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۲۹۴؛ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۷۱.</ref> خواندن آیه سخره بعد از [[نماز صبح]]، هنگام رسیدن حاجی به [[عرفات]] و هنگام ورود به [[مسجد]]، [[مستحب]] است.<ref>طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۴؛ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۴۱۰.</ref> | ||
===آیه نزول برکات=== | ===آیه نزول برکات=== | ||
{{قرآن جدید|اعراف|۹۶}} {{قرآن جدید|اعراف|۹۶|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
آیه ۹۶ سوره اعراف را نتیجهگیری آیات گذشته درباره سرگذشت اقوامی چون [[قوم هود]]، [[قوم صالح|صالح]]، [[قوم شعیب|شعیب]] و [[قوم نوح|نوح]] دانستهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> در این [[آیه]] به صراحت نزول برکات آسمان و زمین و دوری از خشم [[خدا|خداوند]] را در نتیجه پرهیزکاری و [[تقوای الهی]] دانسته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> [[علامه طباطبایی]] نزول برکات( انواع خیرات فراوان) را در نتیجه [[ایمان]] و تقوای همه مردم دانسته نه ایمان افراد محدودی در جامعه؛ چراکه به نظر وی [[کفر]] و فسق بیشتر افراد جامعه، با ایمان و تقوای چند نفر محدود تاثیر چندانی نخواهد داشت.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۲۰۱.</ref> | آیه ۹۶ سوره اعراف را نتیجهگیری آیات گذشته درباره سرگذشت اقوامی چون [[قوم هود]]، [[قوم صالح|صالح]]، [[قوم شعیب|شعیب]] و [[قوم نوح|نوح]] دانستهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> در این [[آیه]] به صراحت نزول برکات آسمان و زمین و دوری از خشم [[خدا|خداوند]] را در نتیجه پرهیزکاری و [[تقوای الهی]] دانسته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> [[علامه طباطبایی]] نزول برکات( انواع خیرات فراوان) را در نتیجه [[ایمان]] و تقوای همه مردم دانسته نه ایمان افراد محدودی در جامعه؛ چراکه به نظر وی [[کفر]] و فسق بیشتر افراد جامعه، با ایمان و تقوای چند نفر محدود تاثیر چندانی نخواهد داشت.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۲۰۱.</ref> | ||
===آیه «وواعدنا موسی»=== | ===آیه «وواعدنا موسی»=== | ||
{{قرآن جدید|اعراف|۱۴۲}} {{قرآن جدید|اعراف|۱۴۲|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
آیه ۱۴۲ و آیات بعدی را اشاره به یکی دیگر از صحنههای زندگی [[بنیاسرائیل]] و درگیری آنان با موسی دانستهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۳۳۹.</ref> در این آیه به ماجرای رفتن موسی به میعادگاه پروردگار در کوه طور و گرفتن احکام [[تورات]] از طریق [[وحی]] و تکلم با خدا و آوردن جمعی از بزرگان بنیاسرائیل برای مشاهده این جریان و اثبات اینکه خداوند را با چشم نمیتوان دید و به دنبال آن به گوسالهپرستی و انحراف از مسیر [[توحید]] اشاره میکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۳۳۹.</ref> | آیه ۱۴۲ و آیات بعدی را اشاره به یکی دیگر از صحنههای زندگی [[بنیاسرائیل]] و درگیری آنان با موسی دانستهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۳۳۹.</ref> در این آیه به ماجرای رفتن موسی به میعادگاه پروردگار در کوه طور و گرفتن احکام [[تورات]] از طریق [[وحی]] و تکلم با خدا و آوردن جمعی از بزرگان بنیاسرائیل برای مشاهده این جریان و اثبات اینکه خداوند را با چشم نمیتوان دید و به دنبال آن به گوسالهپرستی و انحراف از مسیر [[توحید]] اشاره میکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۳۳۹.</ref> | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
===آیه میثاق=== | ===آیه میثاق=== | ||
{{اصلی|آیه میثاق}} | {{اصلی|آیه میثاق}} | ||
{{قرآن جدید|اعراف|۱۷۲}} {{قرآن جدید|اعراف|۱۷۲|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | |||
به این آیه، آیه اخذ میثاق<ref>جمعی از محققان، فرهنگنامه علوم قرآنی، ۱۳۹۴ش، ص۱۸۳. </ref> و آیه ذر<ref>طیب حسینی، دانشنامه علوم قرآنی، ۱۳۹۶ش، ص۸۳.</ref> نیز گفتهاند؛ زیرا به پیمان و میثاقی گرفته شده از انسانها،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۶۵.</ref> مبنی بر [[ربوبیت]]<ref>طیب حسینی، دانشنامه علوم قرآنی، ۱۳۹۶ش، ص۸۳.</ref> و یا [[توحید|وحدانیت]] خداوند،<ref>جوادی آملی، بررسی آیه میثاق، شماره ۵۹، آذر و دی ۱۳۶۵.</ref> اشاره دارد. در این آیه از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] خواسته شده، یادآور میثاق میان انسانها با [[خدا|خداوند]] باشد که تنها او را پروردگار خویش بدانند و بههمین دلیل [[قیامت|روز قیامت]] هیچ توجیهی از ایشان پذیرفته نخواهد شد و این پیمان روشن شاید زمینه بازگشت ایشان را فراهم سازد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۶۵.</ref> به این پیمان، [[عهد الست|پیمان الست]] و به عالمی که پیمان در آن صورت گرفته، [[عالم ذر]] گفته میشود.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۲۱۶.</ref> | به این آیه، آیه اخذ میثاق<ref>جمعی از محققان، فرهنگنامه علوم قرآنی، ۱۳۹۴ش، ص۱۸۳. </ref> و آیه ذر<ref>طیب حسینی، دانشنامه علوم قرآنی، ۱۳۹۶ش، ص۸۳.</ref> نیز گفتهاند؛ زیرا به پیمان و میثاقی گرفته شده از انسانها،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۶۵.</ref> مبنی بر [[ربوبیت]]<ref>طیب حسینی، دانشنامه علوم قرآنی، ۱۳۹۶ش، ص۸۳.</ref> و یا [[توحید|وحدانیت]] خداوند،<ref>جوادی آملی، بررسی آیه میثاق، شماره ۵۹، آذر و دی ۱۳۶۵.</ref> اشاره دارد. در این آیه از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] خواسته شده، یادآور میثاق میان انسانها با [[خدا|خداوند]] باشد که تنها او را پروردگار خویش بدانند و بههمین دلیل [[قیامت|روز قیامت]] هیچ توجیهی از ایشان پذیرفته نخواهد شد و این پیمان روشن شاید زمینه بازگشت ایشان را فراهم سازد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۶۵.</ref> به این پیمان، [[عهد الست|پیمان الست]] و به عالمی که پیمان در آن صورت گرفته، [[عالم ذر]] گفته میشود.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۲۱۶.</ref> |