confirmed، protected، templateeditor
۱٬۷۸۱
ویرایش
(ویکی سازی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| دیگر فعالیتها =یاران امام علی(ع)• یاران امام حسن مجتبی{{سخ}} [[بیعت]] با [[عبدالله بن زبیر]] | | دیگر فعالیتها =یاران امام علی(ع)• یاران امام حسن مجتبی{{سخ}} [[بیعت]] با [[عبدالله بن زبیر]] | ||
| آثار =}} | | آثار =}} | ||
'''عبدالله بن جعفر بن ابیطالب''' (درگذشت [[سال ۸۰ هجری قمری|۸۰ق]]) همسر [[حضرت زینب(س)]]. | '''عبدالله بن جعفر بن ابیطالب''' (درگذشت [[سال ۸۰ هجری قمری|۸۰ق]]) همسر [[حضرت زینب سلام الله علیها|حضرت زینب(س)]]. | ||
عبدالله نخستین مولود [[اسلام|مسلمانان]] در [[حبشه]] بود و در سال هفتم قمری به همراه پدر و مادرش به مدینه مهاجرت کرد. عبدالله در حمایت از [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]] و [[جنگ صفین|صفین]] شرکت کرد. | عبدالله نخستین مولود [[اسلام|مسلمانان]] در [[حبشه]] بود و در سال هفتم قمری به همراه پدر و مادرش به مدینه مهاجرت کرد. عبدالله در حمایت از [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]] و [[جنگ صفین|صفین]] شرکت کرد. | ||
وی تا زمان [[صلح امام حسن | وی تا زمان [[صلح امام حسن(ع)|صلح امام حسن(ع) با معاویه]]، با آن حضرت همراه بود. او در دوره حکومت [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] و [[یزید]] عطایای آنها را میپذیرفت و در [[واقعه کربلا]] حضور نداشت؛ اما همسرش زینب(س) در این واقعه اسیر شد و دو تن از فرزندانش به نامهای [[عون بن عبدالله بن جعفر|عون]] و [[محمد بن عبدالله بن جعفر|محمد]] در [[روز عاشورا]] در کربلا به شهادت رسیدند. | ||
==جایگاه== | ==جایگاه== | ||
عبدالله بن جعفر بن ابیطالب، از [[صحابه|صحابه پیامبر(ص)]] فرزند [[جعفر بن ابیطالب|جعفر طَیّار]] و [[اسماء دختر عمیس|اسماء دختر عُمَیس]] بود.<ref>ابناثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۴.</ref> پدرش جعفر از صحابه پیامبر(ص) بود که در [[جنگ موته]] به شهادت رسید. پیامبر(ص) پس از شهادت جعفر، عبدالله را مورد نوازش قرار داد.<ref> واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۶۶ـ۷۶۷.</ref> عبدالله با استناد به حدیث پیامبر(ص) که «جعفر را دیدم که در بهشت با ملائکه پرواز میکند»<ref> نگاه کنید به ابنحجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۹۳.</ref>، ابنذیالجناحین (فرزند کسی که دو بال داشت) نیز خوانده میشد.<ref> نگاه کنید به ابنحجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۹۴.</ref> | عبدالله بن جعفر بن ابیطالب، از [[صحابه|صحابه پیامبر(ص)]] فرزند [[جعفر بن ابیطالب|جعفر طَیّار]] و [[اسماء دختر عمیس|اسماء دختر عُمَیس]] بود.<ref>ابناثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۴.</ref> پدرش جعفر از صحابه پیامبر(ص) بود که در [[جنگ موته]] به شهادت رسید. پیامبر(ص) پس از شهادت جعفر، عبدالله را مورد نوازش قرار داد.<ref> واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۶۶ـ۷۶۷.</ref> عبدالله با استناد به حدیث پیامبر(ص) که «جعفر را دیدم که در بهشت با ملائکه پرواز میکند»<ref> نگاه کنید به ابنحجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۹۳.</ref>، ابنذیالجناحین (فرزند کسی که دو بال داشت) نیز خوانده میشد.<ref> نگاه کنید به ابنحجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۹۴.</ref> | ||
عبدالله با [[زینب | عبدالله با [[حضرت زینب سلام الله علیها|حضرت زینب(س)]] ازدواج کرد. ثمره این ازدواج چهار فرزند پسر (علی، عباس، [[عون بن عبدالله بن جعفر|عون]]، [[محمد بن عبدالله بن جعفر|محمد]]) و دختری به نام امکلثوم بود.<ref> ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۳۴۰.</ref> او همچنین در زمان حیات زینب، با [[لیلی دختر مسعود|لیلا دختر مسعود]] نیز ازدواج کرد.<ref> ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۳۴۰.</ref> و پس از درگذشت زینب(س) با [[امکلثوم دختر امام علی(ع)|امکلثوم]] خواهر او ازدواج کرد.<ref> ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۳۳۸.</ref> | ||
{{شجره نامه بنی هاشم}} | {{شجره نامه بنی هاشم}} | ||
==ولادت در حبشه و هجرت به مدینه== | ==ولادت در حبشه و هجرت به مدینه== | ||
عبدالله در [[حبشه]] به دنیا آمد. در هجرت جعفر بن ابیطالب به حبشه، همسرش اسماء بنت عمیس نیز همراه او بود<ref> ابنهشام، السیرة النبویة، دارالمعرفه، ج۱، ص۳۲۳.</ref> و عبدالله، بهعنوان نخستین مولود [[اسلام|مسلمانان]]، در آنجا متولد شد.<ref> ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۸۸۰ـ۸۸۱.</ref> او در [[سال | عبدالله در [[حبشه]] به دنیا آمد. در هجرت جعفر بن ابیطالب به حبشه، همسرش اسماء بنت عمیس نیز همراه او بود<ref> ابنهشام، السیرة النبویة، دارالمعرفه، ج۱، ص۳۲۳.</ref> و عبدالله، بهعنوان نخستین مولود [[اسلام|مسلمانان]]، در آنجا متولد شد.<ref> ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۸۸۰ـ۸۸۱.</ref> او در [[سال ۷ هجری قمری|سال هفتم هجرت]]، پس از [[غزوه خیبر]]، به همراه خانوادهاش به [[مدینه]] نزد پیامبر(ص) رفت.<ref> ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۴۲.</ref> | ||
==در دوران خلفا== | ==در دوران خلفا== | ||
بنابر کتاب [[فتوح الشام (کتاب)|فتوح الشام]]، عبدالله در فتوحات شام که در زمان خلافت [[عمر بن خطاب]] رخ داد، مشارکت کرد.<ref> نگاه کنید به واقدی، فتوحالشام، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۴.</ref> او در دورۀ خلافت [[عثمان]]، هنگام تبعید [[ابوذر]] به [[ربذه|رَبَذِه]]، به تبعیت از علی(ع)، ابوذر را تا بیرون مدینه بدرقه کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۷۲.</ref> | بنابر کتاب [[فتوح الشام (کتاب)|فتوح الشام]]، عبدالله در فتوحات شام که در زمان خلافت [[عمر بن خطاب]] رخ داد، مشارکت کرد.<ref> نگاه کنید به واقدی، فتوحالشام، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۴.</ref> او در دورۀ خلافت [[عثمان]]، هنگام تبعید [[ابوذر غفاری|ابوذر]] به [[ربذه|رَبَذِه]]، به تبعیت از علی(ع)، ابوذر را تا بیرون مدینه بدرقه کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۷۲.</ref> | ||
به گفته [[ابنابیالحدید]] هنگامی که [[ولید بن عقبه]] والی عثمان در [[کوفه]] به شرابخواری متهم شد، عبدالله بهدستور علی(ع) بر ولید [[حد]] جاری کرد.<ref> ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۷، ص۲۳۲ و۲۳۴.</ref> | به گفته [[ابنابیالحدید]] هنگامی که [[ولید بن عقبه]] والی عثمان در [[کوفه]] به شرابخواری متهم شد، عبدالله بهدستور علی(ع) بر ولید [[حد]] جاری کرد.<ref> ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۷، ص۲۳۲ و۲۳۴.</ref> | ||
===حضور در جنگهای دروه خلافت امام علی(ع) === | ===حضور در جنگهای دروه خلافت امام علی(ع)=== | ||
عبدالله با علی(ع) [[بیعت]] کرد<ref> مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۱۰۷.</ref> و در بیشتر حوداث دوران [[خلافت علی(ع)]] حضور داشت{{مدرک}} او به طرفداری از علی(ع) در [[جنگ جمل]] شرکت کرد{{مدرک}} و در [[جنگ صفین]] نیز در سپاه امام علی(ع) بود و بر قبایل [[قریش]]، [[بنیاسد|اَسَد]] و [[قبیله کنانه|کنانه]] ریاست داشت<ref> ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۲۷۲.</ref> و به کمک [[مسلم بن عقیل]] پیادگانِ سَمت راست سپاه امام را فرماندهی میکرد.<ref> ابناعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۲۴.</ref> بنا به نقلی علی(ع) علت پذیرش [[ماجرای حکمیت|حَکَمیت]] را زنده ماندن افرادی همچون عبدالله بن جعفر دانست.<ref> منقری، وقعة الصفین، ۱۳۸۲ق، ص۵۳۰</ref> عبدالله از کسانی بود که به پایبندی [[عراق|عراقیان]] بر عهدنامه حکمیت گواهی داد.<ref>منقری، وقعة صفین، ۱۳۸۲ق، ص۵۰۷.</ref> | عبدالله با علی(ع) [[بیعت]] کرد<ref> مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۱۰۷.</ref> و در بیشتر حوداث دوران [[حکومت امام علی(ع)|خلافت علی(ع)]] حضور داشت{{مدرک}} او به طرفداری از علی(ع) در [[جنگ جمل]] شرکت کرد{{مدرک}} و در [[جنگ صفین]] نیز در سپاه امام علی(ع) بود و بر قبایل [[قبیله قریش|قریش]]، [[بنیاسد|اَسَد]] و [[قبیله کنانه|کنانه]] ریاست داشت<ref> ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۲۷۲.</ref> و به کمک [[مسلم بن عقیل]] پیادگانِ سَمت راست سپاه امام را فرماندهی میکرد.<ref> ابناعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۲۴.</ref> بنا به نقلی علی(ع) علت پذیرش [[ماجرای حکمیت|حَکَمیت]] را زنده ماندن افرادی همچون عبدالله بن جعفر دانست.<ref> منقری، وقعة الصفین، ۱۳۸۲ق، ص۵۳۰</ref> عبدالله از کسانی بود که به پایبندی [[عراق|عراقیان]] بر عهدنامه حکمیت گواهی داد.<ref>منقری، وقعة صفین، ۱۳۸۲ق، ص۵۰۷.</ref> | ||
علی(ع) به پیشنهاد او [[محمد بن ابیبکر]] (برادر مادری عبدالله) را به جای [[قیس بن سعد]] به ولایت [[مصر]] منصوب کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۵۵۴-۵۵۵.</ref> به گفتۀ [[ابنابیالحدید]]، علی(ع) میخواست عبدالله را به سبب [[تبذیر]]، از تصرف در اموالش منع کند، ازاینرو او با [[زبیر بن عوام|زُبیر بن عَوام]] شریک شد و امام دیگر او را [[محجور]] نکرد.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۵۳.</ref> | علی(ع) به پیشنهاد او [[محمد بن ابیبکر]] (برادر مادری عبدالله) را به جای [[قیس بن سعد بن عباده|قیس بن سعد]] به ولایت [[مصر]] منصوب کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۵۵۴-۵۵۵.</ref> به گفتۀ [[ابنابیالحدید]]، علی(ع) میخواست عبدالله را به سبب [[تبذیر]]، از تصرف در اموالش منع کند، ازاینرو او با [[زبیر بن عوام|زُبیر بن عَوام]] شریک شد و امام دیگر او را [[محجور]] نکرد.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۵۳.</ref> | ||
===قصاص ابنملجم=== | ===قصاص ابنملجم=== | ||
به گزارش ابنسعد و [[علی بن حسین مسعودی]]، عبدالله پس از [[شهادت امام علی(ع)]]، [[ابنملجم مرادی]] را [[قصاص]] کرد.<ref>ابنسعد، الطبقاتالکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۸-۲۹؛ مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۱۴-۴۱۶.</ref> البته این گفته خلاف عبارت دیگری از مسعودی است که میگوید: «و قَتل الحسنُ عبدَالرحمن بن ملجمَ علی حسب ما ذکرنا».<ref>مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۲۶.</ref> طبق نقل شیخ مفید [[امام حسن مجتبی(ع)]] دستور داد که ابنملجم قصاص شود.<ref> مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۲.</ref> | به گزارش ابنسعد و [[علی بن حسین مسعودی]]، عبدالله پس از [[شهادت امام علی(ع)]]، [[ابنملجم مرادی]] را [[قصاص]] کرد.<ref>ابنسعد، الطبقاتالکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۸-۲۹؛ مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۱۴-۴۱۶.</ref> البته این گفته خلاف عبارت دیگری از مسعودی است که میگوید: «و قَتل الحسنُ عبدَالرحمن بن ملجمَ علی حسب ما ذکرنا».<ref>مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۲۶.</ref> طبق نقل شیخ مفید [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن مجتبی(ع)]] دستور داد که ابنملجم قصاص شود.<ref> مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۲.</ref> | ||
عبدالله در [[صلح امام حسن با معاویه]] در سپاه امام حسن(ع) بود.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۵.</ref> به گفته [[ابنابیالحدید]]، هنگامی که [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن(ع)]] به [[شهادت]] رسید، [[مروان بن حکم]] از [[دفن]] وی در کنار مرقد [[پیامبر(ص)]] جلوگیری کرد. عبدالله، [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] را [[سوگند]] داد تا از مشاجره با مروان بپرهیزد.<ref> ابنابیالحدید، ج۱۶، ص۵۰</ref> | عبدالله در [[صلح امام حسن(ع)|صلح امام حسن با معاویه]] در سپاه امام حسن(ع) بود.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۵.</ref> به گفته [[ابنابیالحدید]]، هنگامی که [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن(ع)]] به [[شهادت]] رسید، [[مروان بن حکم]] از [[دفن]] وی در کنار مرقد [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] جلوگیری کرد. عبدالله، [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] را [[سوگند]] داد تا از مشاجره با مروان بپرهیزد.<ref> ابنابیالحدید، ج۱۶، ص۵۰</ref> | ||
==ارتباط با دربار معاویه== | ==ارتباط با دربار معاویه== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
عبدالله در حکومت معاویه، با دربار او در [[دمشق]] ارتباط برقرار کرد و به نزد او در دمشق رفت.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۰۰ق، ج۵، ص۸۸.</ref> معاویه ۱.۰۰۰.۰۰۰ درهم مقرری سالیانه برای وی تعیین کرد و یزید آن را به ۲.۰۰۰.۰۰۰ درهم افزایش داد.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۴۵.</ref> گفته شده که عبدالله بن جعفر به خواهش و عطای معاویه نام یکی از فرزندان خود را معاویه نامید.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۴۲۸.</ref> | عبدالله در حکومت معاویه، با دربار او در [[دمشق]] ارتباط برقرار کرد و به نزد او در دمشق رفت.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۰۰ق، ج۵، ص۸۸.</ref> معاویه ۱.۰۰۰.۰۰۰ درهم مقرری سالیانه برای وی تعیین کرد و یزید آن را به ۲.۰۰۰.۰۰۰ درهم افزایش داد.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۴۵.</ref> گفته شده که عبدالله بن جعفر به خواهش و عطای معاویه نام یکی از فرزندان خود را معاویه نامید.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۴۲۸.</ref> | ||
معاویه عبدالله بن جعفر را سیدِ بنیهاشم لقب داد، اما او چنین لقبی را مختص به [[حسنین(ع)]] میدانست.<ref> ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۹۷.</ref> برخی احترام معاویه به عبدالله بن جعفر را برخاسته از تلاش وی برای جذب بزرگان و سران قبایل، و شاید برای کاستن از مقام فرزندان امام علی(ع) دانستهاند.<ref> مهدویان، «عبدالله جعفر بن ابیطالب»، ص۳۶.</ref> | معاویه عبدالله بن جعفر را سیدِ بنیهاشم لقب داد، اما او چنین لقبی را مختص به [[حسنین|حسنین(ع)]] میدانست.<ref> ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۹۷.</ref> برخی احترام معاویه به عبدالله بن جعفر را برخاسته از تلاش وی برای جذب بزرگان و سران قبایل، و شاید برای کاستن از مقام فرزندان امام علی(ع) دانستهاند.<ref> مهدویان، «عبدالله جعفر بن ابیطالب»، ص۳۶.</ref> | ||
در مجالس معاویه بین [[یزید]] با عبدالله بن جعفر مفاخراتی صورت گرفته است<ref> ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۲۶۵ـ۲۶۶، ۲۶۸؛ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۹۵ـ۲۹۷، ج۱۵، ص۲۲۹.</ref> در یکی از این مجالس، که حسنین(ع) نیز حضور داشتند، بین معاویه و عبدالله مشاجرهای رخ داد؛ عبدالله به بیان [[فضیلت علی(ع)]] و خاندانش پرداخت و با ذکر نام [[امامان دوازدهگانه]] به [[امامت]] آنان نیز اشاره کرد.<ref> طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۱۳۷ـ۱۳۸</ref> | در مجالس معاویه بین [[یزید بن معاویه|یزید]] با عبدالله بن جعفر مفاخراتی صورت گرفته است<ref> ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۲۶۵ـ۲۶۶، ۲۶۸؛ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۹۵ـ۲۹۷، ج۱۵، ص۲۲۹.</ref> در یکی از این مجالس، که حسنین(ع) نیز حضور داشتند، بین معاویه و عبدالله مشاجرهای رخ داد؛ عبدالله به بیان [[فضایل امام علی(ع)|فضیلت علی(ع)]] و خاندانش پرداخت و با ذکر نام [[امامان شیعه|امامان دوازدهگانه]] به [[امامت]] آنان نیز اشاره کرد.<ref> طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۱۳۷ـ۱۳۸</ref> | ||
==همراهی نکردن امام حسین(ع) در واقعه کربلا== | ==همراهی نکردن امام حسین(ع) در واقعه کربلا== | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
عبدالله در واقعه کربلا حضور نداشت؛ اما دو فرزندش در [[روز عاشورا]] به شهادت رسیدند.<ref> نگاه کنید به طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۶.</ref> همسرش زینب(س) در این واقعه حضور داشت و به اسارت رفت.{{مدرک}} | عبدالله در واقعه کربلا حضور نداشت؛ اما دو فرزندش در [[روز عاشورا]] به شهادت رسیدند.<ref> نگاه کنید به طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۶.</ref> همسرش زینب(س) در این واقعه حضور داشت و به اسارت رفت.{{مدرک}} | ||
درباره علت غیبت عبدالله در [[واقعه کربلا]] اختلاف است. محمدحسین رجبی دوانی (زاده ۱۳۳۹ش) پژوهشگر تاریخ اسلام، وی را به جهت غیبت در کربلا سرزنش کرده و بههمینجهت وی را شایسته همسری [[حضرت زینب]] نمیداند.<ref> رجبی دوانی، «[https://www.yjc.ir/fa/news/5499008 چرا همسر حضرت زینب(س) ایشان را در کربلا همراهی نکرد؟]»، پایگاه خبری باشگاه خبرنگاران جوان.</ref> در مقابل، احتمالهایی مانند کهولت سن، نابینایی و احتمال مأموریتداشتن وی در [[مدینه]] از جانب امام حسین(ع) به عنوان علت عدم همراهی وی بیان شده است<ref>عرب ابوزیدآبادی، «عبداللهبن جعفر و قيام كربلا»، ۱۵۵-۱۵۶.</ref> البته گفته شده که این احتمالها بر اساس حدس و گمان است و شواهد تاریخی آنها را تأیید نمیکند.<ref> عرب ابوزیدآبادی، «عبدالله بن جعفر و قیام کربلا»، ص۱۵۵-۱۵۶.</ref> | درباره علت غیبت عبدالله در [[واقعه کربلا]] اختلاف است. محمدحسین رجبی دوانی (زاده ۱۳۳۹ش) پژوهشگر تاریخ اسلام، وی را به جهت غیبت در کربلا سرزنش کرده و بههمینجهت وی را شایسته همسری [[حضرت زینب سلام الله علیها|حضرت زینب]] نمیداند.<ref> رجبی دوانی، «[https://www.yjc.ir/fa/news/5499008 چرا همسر حضرت زینب(س) ایشان را در کربلا همراهی نکرد؟]»، پایگاه خبری باشگاه خبرنگاران جوان.</ref> در مقابل، احتمالهایی مانند کهولت سن، نابینایی و احتمال مأموریتداشتن وی در [[مدینه]] از جانب امام حسین(ع) به عنوان علت عدم همراهی وی بیان شده است<ref>عرب ابوزیدآبادی، «عبداللهبن جعفر و قيام كربلا»، ۱۵۵-۱۵۶.</ref> البته گفته شده که این احتمالها بر اساس حدس و گمان است و شواهد تاریخی آنها را تأیید نمیکند.<ref> عرب ابوزیدآبادی، «عبدالله بن جعفر و قیام کربلا»، ص۱۵۵-۱۵۶.</ref> | ||
در [[واقعه حره]] ([[سال ۶۳ هجری قمری|۶۳ق]] )، عبدالله بن جعفر درباره مردم [[مدینه]] با [[یزید]] مذاکره کرد و کوشید یزید را از خشونت با مردم مدینه بازدارد. یزید خواست وی را، در صورت اطاعت اهالی مدینه، پذیرفت. عبدالله برای عدهای از سران مدینه نامه نوشت و از آنان خواست که متعرض سپاه یزید نشوند.{{مدرک}} | در [[واقعه حره]] ([[سال ۶۳ هجری قمری|۶۳ق]] )، عبدالله بن جعفر درباره مردم [[مدینه]] با [[یزید بن معاویه|یزید]] مذاکره کرد و کوشید یزید را از خشونت با مردم مدینه بازدارد. یزید خواست وی را، در صورت اطاعت اهالی مدینه، پذیرفت. عبدالله برای عدهای از سران مدینه نامه نوشت و از آنان خواست که متعرض سپاه یزید نشوند.{{مدرک}} | ||
در واقعه حرّه، سپاه یزید دو پسر عبدالله، ابوبکر و عون اصغر، را کشتند.<ref>تستری، قاموس الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۲۸۷</ref> | در واقعه حرّه، سپاه یزید دو پسر عبدالله، ابوبکر و عون اصغر، را کشتند.<ref>تستری، قاموس الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۲۸۷</ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
==بیعت با عبدالله بن زبیر== | ==بیعت با عبدالله بن زبیر== | ||
[[پرونده:نقشه بقیع.jpg|بندانگشتی|250px|جایگاه قبر عبدالله بن جعفر بن ابیطالب در [[قبرستان بقیع]]]] | [[پرونده:نقشه بقیع.jpg|بندانگشتی|250px|جایگاه قبر عبدالله بن جعفر بن ابیطالب در [[قبرستان بقیع]]]] | ||
به گزارش احمد بن یحیی بلاذُری عبدالله بعد از مرگ [[یزید]] با [[عبدالله بن زبیر]] [[بیعت]] کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، ص۳۹۱.</ref> وی به دربار [[عبدالملک بن مروان]] در [[دمشق]] نیز رفتوآمد داشت<ref> نگاه کنید به ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۲۴۸.</ref> اما مورد بیمهری او قرار گرفت و در اواخر عمر به تنگدستی گرفتار شد.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۲۵۵.</ref> | به گزارش احمد بن یحیی بلاذُری عبدالله بعد از مرگ [[یزید بن معاویه|یزید]] با [[عبدالله بن زبیر]] [[بیعت]] کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، ص۳۹۱.</ref> وی به دربار [[عبدالملک بن مروان]] در [[دمشق]] نیز رفتوآمد داشت<ref> نگاه کنید به ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۲۴۸.</ref> اما مورد بیمهری او قرار گرفت و در اواخر عمر به تنگدستی گرفتار شد.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۲۵۵.</ref> | ||
عبدالله بن جعفر چند سال از عمر خود را در [[بصره]]، [[کوفه]] و [[شام]] به سر برد و سرانجام در [[مدینه]] اقامت گزید.{{مدرک}} | عبدالله بن جعفر چند سال از عمر خود را در [[بصره]]، [[کوفه]] و [[شام]] به سر برد و سرانجام در [[مدینه]] اقامت گزید.{{مدرک}} | ||
==سخاوت== | ==سخاوت== | ||
عبدالله ملقب به بحرالجود بود<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۸۸۱.</ref> و نام او را در زمره چهار بخشنده{{یاد| [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن(ع)]]، [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]]، [[عبدالله بن جعفر بن ابیطالب|عبدالله بن جعفر]] و [[عبدالله بن عباس]]. ابن عنبه، عمدة الطّالب في أنساب آل أبي طالب، ج۱، ص۳۶}}[[بنیهاشم|هاشمی]] ذکر کردهاند.<ref>ابنعنبه، عمدة الطالب، ۱۴۱۷ق، ص۳۶.</ref> به گزارش [[ | عبدالله ملقب به بحرالجود بود<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۸۸۱.</ref> و نام او را در زمره چهار بخشنده{{یاد| [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن(ع)]]، [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]]، [[عبدالله بن جعفر بن ابیطالب|عبدالله بن جعفر]] و [[عبدالله بن عباس]]. ابن عنبه، عمدة الطّالب في أنساب آل أبي طالب، ج۱، ص۳۶}}[[بنیهاشم|هاشمی]] ذکر کردهاند.<ref>ابنعنبه، عمدة الطالب، ۱۴۱۷ق، ص۳۶.</ref> به گزارش [[احمد بن ابییعقوب]] تاریخنگار قرن سوم وی یکبار جامههای تن خود را به فردی مستحق داد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۷۷.</ref> همچنین بلاذری پس از نقل مقرری سالانه او از طرف یزید و معاویه گفته است که بذل و بخشش وی چنان بود که قبل از پایان سال بلکه بدهکار میشد.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ۱۳۹۴ق، ص۴۵.</ref> | ||
در منابع تاریخی است كه فرزندان عبد الله بن جعفر پدر خود را به خاطر بخشش بسيار ملامت و سرزنش می کردند. واو در پاسخشان میگفت:اى فرزندان من، خداى بزرگ به من داده و من هم به بندگانش مىبخشم، و اگر نبخشم مىترسم خداوند بخشش را از من قطع نماید. وی هم چنین روزى به يکى از باغ هاى خود وارد شد و ديد يكى از غلامان همسايهاش هر سه قرص نان خودش را به سگی داد و وقتی عبدالله دلیل کارش راپرسید گفت: اى عبدالله اين سگ هم غريب است و هم گرسنه به اين جهت او را بر خود مقدّم داشتم، عبدالله گفت: مرا به [[سخاوت]] زياد سرزنش مىکنند، امّا اين غلام از من سخىتر است، پس او را خريد و در راه خدا آزادش نمود. <ref>دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب، ج۱، ص۳۶۸.</ref> | در منابع تاریخی است كه فرزندان عبد الله بن جعفر پدر خود را به خاطر بخشش بسيار ملامت و سرزنش می کردند. واو در پاسخشان میگفت:اى فرزندان من، خداى بزرگ به من داده و من هم به بندگانش مىبخشم، و اگر نبخشم مىترسم خداوند بخشش را از من قطع نماید. وی هم چنین روزى به يکى از باغ هاى خود وارد شد و ديد يكى از غلامان همسايهاش هر سه قرص نان خودش را به سگی داد و وقتی عبدالله دلیل کارش راپرسید گفت: اى عبدالله اين سگ هم غريب است و هم گرسنه به اين جهت او را بر خود مقدّم داشتم، عبدالله گفت: مرا به [[سخاوت]] زياد سرزنش مىکنند، امّا اين غلام از من سخىتر است، پس او را خريد و در راه خدا آزادش نمود. <ref>دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب، ج۱، ص۳۶۸.</ref> | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
==راویان== | ==راویان== | ||
[[پرونده:قبر منسوب به بلال حبشی در قبرستان باب الصغیر دمشق.jpg|بندانگشتی|قبر منسوب به [[بلال حبشی]] و مقام عبدالله بن جعفر در [[قبرستان بابالصغیر]] [[دمشق]]]] | [[پرونده:قبر منسوب به بلال حبشی در قبرستان باب الصغیر دمشق.jpg|بندانگشتی|قبر منسوب به [[بلال حبشی]] و مقام عبدالله بن جعفر در [[قبرستان بابالصغیر]] [[دمشق]]]] | ||
عبدالله از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] و مادر خود [[اسماء بنت عمیس]] روایت کرده است.<ref> ابناثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۴.</ref> عدهای همچون [[امام محمد باقر علیهالسلام|محمد بن علی بن حسین]] و عروة بن زبیر نیز از او روایت کردهاند.<ref> ابناثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۴.</ref> | عبدالله از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] و مادر خود [[اسماء دختر عمیس|اسماء بنت عمیس]] روایت کرده است.<ref> ابناثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۴.</ref> عدهای همچون [[امام محمد باقر علیهالسلام|محمد بن علی بن حسین]] و عروة بن زبیر نیز از او روایت کردهاند.<ref> ابناثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۴.</ref> | ||
او حدیثی دربارۀ نزول [[آیه تطهیر]] و درخواست [[زینب دختر جحش|زینب بنت جَحْش]] برای ورود به [[اهلبیت]] و ردّ آن توسط پیامبر روایت کرده است.<ref> کوفی، مناقب امیرالمؤمنین، ۱۴۱۲-۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۳۸.</ref> | او حدیثی دربارۀ نزول [[آیه تطهیر]] و درخواست [[زینب دختر جحش|زینب بنت جَحْش]] برای ورود به [[اهلبیت(ع)]] و ردّ آن توسط پیامبر روایت کرده است.<ref> کوفی، مناقب امیرالمؤمنین، ۱۴۱۲-۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۳۸.</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
دربارۀ زمان درگذشت عبدالله اختلاف وجود دارد. به گفته ابناثیر بنا به نظر بیشتر مورخان وی در [[سال ۸۰ هجری قمری|سال ۸۰ قمری]] درگذشته است<ref> ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۶.</ref> با این حال سال وفات او [[سال ۸۴ هجری قمری|۸۴]]، [[سال ۸۵ هجری قمری|۸۵]] و... نیز ذکر شده است.<ref> ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۶.</ref> [[ابان بن عثمان بن عفان|اَبان بن عثمان]]، که در آن زمان امیر [[مدینه]] بود، بر وی [[نماز میت|نماز]] خواند و او را در [[بقیع]] به خاک سپردند.<ref> ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۶.</ref> با این حال مقامی در [[قبرستان بابالصغیر]] دمشق نیز به او منسوب است.<ref> فهری، مراقد اهل البیت فی الشام، ۱۴۲۸ق، ص۳۷.</ref> | دربارۀ زمان درگذشت عبدالله اختلاف وجود دارد. به گفته ابناثیر بنا به نظر بیشتر مورخان وی در [[سال ۸۰ هجری قمری|سال ۸۰ قمری]] درگذشته است<ref> ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۶.</ref> با این حال سال وفات او [[سال ۸۴ هجری قمری|۸۴]]، [[سال ۸۵ هجری قمری|۸۵]] و... نیز ذکر شده است.<ref> ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۶.</ref> [[ابان بن عثمان بن عفان|اَبان بن عثمان]]، که در آن زمان امیر [[مدینه]] بود، بر وی [[نماز میت|نماز]] خواند و او را در [[بقیع]] به خاک سپردند.<ref> ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۶.</ref> با این حال مقامی در [[قبرستان بابالصغیر]] دمشق نیز به او منسوب است.<ref> فهری، مراقد اهل البیت فی الشام، ۱۴۲۸ق، ص۳۷.</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||