Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۲۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
'''[[سعدی]]''':{{شعر}}{{ب|موسی طور عشقم در وادی تمنا|مجروح لن ترانی چون خود هزار دارم }}{{پایان شعر}}<ref>https://ganjoor.net/</ref> | '''[[سعدی]]''':{{شعر}}{{ب|موسی طور عشقم در وادی تمنا|مجروح لن ترانی چون خود هزار دارم }}{{پایان شعر}}<ref>https://ganjoor.net/</ref> | ||
==آیات مشهور== | ==آیات مشهور== | ||
آیاتی همچون آیه ۴۶ درباره [[اصحاب اعراف]]، [[آیه سخره|آیه ۵۴]] درباره مسخر بودن همه اشیاء تحت اراده خداوند، [[آیه ۱۴۲ سوره اعراف|آیه ۱۴۲]] درباره میقات حضرت موسی(ع) با خداوند و آیه ۱۷۲ با نام [[آیه میثاق]] از آیات مشهور سوره اعراف به شمار میروند. | |||
===آیه وزن در قیامت=== | ===آیه وزن در قیامت=== | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۵: | ||
«ميزان»، وسيلهى سنجش است و هر چيزى وسيلهى سنجش خاصّى دارد، مثلًا ديوار را با شاقول، گرمى و سردى هوا را با دماسنج، ميوه را با كيلو و پارچه را با متر مىسنجند، همان گونه كه وسيلهى سنجش انسانهاى عادّى، انسانهاى كامل مىباشند. <ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۳ش. چاپ۱۱</ref> [[سید محمدحسین حسینی تهرانی |علامه طهرانی]] نیز در توضیح این آیه تاکید دارد که اعمال بد اصولاً وزن و ثقل و سنگينی ندارند و آنچه در بين عوامّ مردم معروف است كه در روز قيامت در يك كفّه از ترازو اعمال خوب را میگذارند و در كفّه ديگر اعمال بد را میگذارند، و اگر كفّه اعمال خوب سنگينی كرد و پائين آمد انسان را به بهشت میبرند، و چنانچه كفّه اعمال بد سنگينی كرد او را به جهنّم میبرند؛ يك حرف بی اساس و ساخته و پرداخته خود آنهاست، و در اين باره نه آيهای هست و نه روايتی. [[میزان]] مردم در روز قيامت آن چيزی است كه قدر هر انسانی را و قيمت او را بر حسب عقيده و اخلاق و كردارش مشخّص كند و معيّن نمايد؛ و اين معيار همان انبياء و اوصياء آنان ـ عليهم السّلام ـ هستند زيرا كه قدر و قيمت مردم و مقدار خوبیها و بدیهای آنان فقط بر حسب اندازهگيری با آنها، و با متابعت شرايع آنان و پيروی از آثارشان، و ترك متابعت و پيروی از آنها روش میشود.در نتیجه ميزان هر امّتی پيامبر آن امّت، و وصّی آن پيامبر، و شريعتی است كه آن پيامبر آورده است. پس كسانی كه حسنات آنان سنگين و بسيار باشد آنها رستگارانند، و كسانی كه حسناتشان سبك و اندك است آنان کسانی هستند كه با تکذیب پیامبران و جانشینانشان به خویشتن ستم و ظلم روا داشتهاند و نفوس خویش را تباه و فاسد و ضايع كردهاند<ref>.طهرانی، سید محمدحسین، معاد شناسی، ج۸، ص۱۱۸-۱۲۰</ref> | «ميزان»، وسيلهى سنجش است و هر چيزى وسيلهى سنجش خاصّى دارد، مثلًا ديوار را با شاقول، گرمى و سردى هوا را با دماسنج، ميوه را با كيلو و پارچه را با متر مىسنجند، همان گونه كه وسيلهى سنجش انسانهاى عادّى، انسانهاى كامل مىباشند. <ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۳ش. چاپ۱۱</ref> [[سید محمدحسین حسینی تهرانی |علامه طهرانی]] نیز در توضیح این آیه تاکید دارد که اعمال بد اصولاً وزن و ثقل و سنگينی ندارند و آنچه در بين عوامّ مردم معروف است كه در روز قيامت در يك كفّه از ترازو اعمال خوب را میگذارند و در كفّه ديگر اعمال بد را میگذارند، و اگر كفّه اعمال خوب سنگينی كرد و پائين آمد انسان را به بهشت میبرند، و چنانچه كفّه اعمال بد سنگينی كرد او را به جهنّم میبرند؛ يك حرف بی اساس و ساخته و پرداخته خود آنهاست، و در اين باره نه آيهای هست و نه روايتی. [[میزان]] مردم در روز قيامت آن چيزی است كه قدر هر انسانی را و قيمت او را بر حسب عقيده و اخلاق و كردارش مشخّص كند و معيّن نمايد؛ و اين معيار همان انبياء و اوصياء آنان ـ عليهم السّلام ـ هستند زيرا كه قدر و قيمت مردم و مقدار خوبیها و بدیهای آنان فقط بر حسب اندازهگيری با آنها، و با متابعت شرايع آنان و پيروی از آثارشان، و ترك متابعت و پيروی از آنها روش میشود.در نتیجه ميزان هر امّتی پيامبر آن امّت، و وصّی آن پيامبر، و شريعتی است كه آن پيامبر آورده است. پس كسانی كه حسنات آنان سنگين و بسيار باشد آنها رستگارانند، و كسانی كه حسناتشان سبك و اندك است آنان کسانی هستند كه با تکذیب پیامبران و جانشینانشان به خویشتن ستم و ظلم روا داشتهاند و نفوس خویش را تباه و فاسد و ضايع كردهاند<ref>.طهرانی، سید محمدحسین، معاد شناسی، ج۸، ص۱۱۸-۱۲۰</ref> | ||
===آیه اَجَل و سرآمد داشتن | ===آیه اَجَل و سرآمد داشتن امتها=== | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۳: | ||
</ref> برخی از محققان به این آیه درباره ظهور و سقوط تمدن ها استشهاد کردهاند. <ref>بی آزار شیرازی، عبدالکریم، طلوع وغروب تمد ن ها، ۱۳۵۸ش. | </ref> برخی از محققان به این آیه درباره ظهور و سقوط تمدن ها استشهاد کردهاند. <ref>بی آزار شیرازی، عبدالکریم، طلوع وغروب تمد ن ها، ۱۳۵۸ش. | ||
</ref> | </ref> | ||
===آیه ۴۳=== | ===آیه ۴۳=== | ||
<div style="text-align: center;"><noinclude> | <div style="text-align: center;"><noinclude> | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۱: | ||
خداوند این گفتار را از قول بهشتیانی ذکر کرده که در بهشت هیچ گونه کینهای از یکدیگر در قلوب آنها نیست و میان آنها صلح و صفا و محبت برقرار است و در کنار نهرهای پر آبی در بهشت زندگی میکنند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۶۷.</ref> این گفتار شکری است بر نعمتهای الهی و به همین جهت مشهور شده است.<ref>مغنیه، تفسیر الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۲۹.</ref> | خداوند این گفتار را از قول بهشتیانی ذکر کرده که در بهشت هیچ گونه کینهای از یکدیگر در قلوب آنها نیست و میان آنها صلح و صفا و محبت برقرار است و در کنار نهرهای پر آبی در بهشت زندگی میکنند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۶۷.</ref> این گفتار شکری است بر نعمتهای الهی و به همین جهت مشهور شده است.<ref>مغنیه، تفسیر الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۲۹.</ref> | ||
===آیه اعراف | ===آیه اعراف=== | ||
{{اصلی|آیه اعراف|اعراف}} | {{اصلی|آیه اعراف|اعراف}} | ||
<div style="text-align: center;"><noinclude> | <div style="text-align: center;"><noinclude> | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۲: | ||
آیه سخره بر مسخر بودن همه اشیاء تحت اراده خداوند دلالت دارد؛ به همین دلیل به این نام معروف شده است.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۲، ص۳۱۷.</ref> در روایات برای خواندن این آیه خواصی همچون آرامش قلبی، دفع [[وسوسه]] و حفظ از ساحران و [[شیاطین]] ذکر شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۳۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۲۹۴؛ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۷۱.</ref> خواندن آیه سخره بعد از [[نماز صبح]]، هنگام رسیدن حاجی به [[عرفات]] و هنگام ورود به [[مسجد]]، [[مستحب]] است.<ref>طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۴؛ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۴۱۰.</ref> | آیه سخره بر مسخر بودن همه اشیاء تحت اراده خداوند دلالت دارد؛ به همین دلیل به این نام معروف شده است.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۲، ص۳۱۷.</ref> در روایات برای خواندن این آیه خواصی همچون آرامش قلبی، دفع [[وسوسه]] و حفظ از ساحران و [[شیاطین]] ذکر شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۳۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۲۹۴؛ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۷۱.</ref> خواندن آیه سخره بعد از [[نماز صبح]]، هنگام رسیدن حاجی به [[عرفات]] و هنگام ورود به [[مسجد]]، [[مستحب]] است.<ref>طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۴؛ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۴۱۰.</ref> | ||
===آیه نزول برکات | ===آیه نزول برکات=== | ||
<div style="text-align: center;"><noinclude> | <div style="text-align: center;"><noinclude> | ||
{{عربی|«'''وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَـٰكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا یكْسِبُونَ'''﴿۹۶﴾»<br /> | {{عربی|«'''وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَـٰكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا یكْسِبُونَ'''﴿۹۶﴾»<br /> | ||
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۰: | ||
آیه ۹۶ سوره اعراف را نتیجهگیری آیات گذشته درباره سرگذشت اقوامی چون [[قوم هود]]، [[قوم صالح|صالح]]، [[قوم شعیب|شعیب]] و [[قوم نوح|نوح]] دانستهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> در این [[آیه]] به صراحت نزول برکات آسمان و زمین و دوری از خشم [[خدا|خداوند]] را در نتیجه پرهیزکاری و [[تقوای الهی]] دانسته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> [[علامه طباطبایی]] نزول برکات( انواع خیرات فراوان) را در نتیجه [[ایمان]] و تقوای همه مردم دانسته نه ایمان افراد محدودی در جامعه؛ چراکه به نظر وی [[کفر]] و فسق بیشتر افراد جامعه، با ایمان و تقوای چند نفر محدود تاثیر چندانی نخواهد داشت.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۲۰۱.</ref> | آیه ۹۶ سوره اعراف را نتیجهگیری آیات گذشته درباره سرگذشت اقوامی چون [[قوم هود]]، [[قوم صالح|صالح]]، [[قوم شعیب|شعیب]] و [[قوم نوح|نوح]] دانستهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> در این [[آیه]] به صراحت نزول برکات آسمان و زمین و دوری از خشم [[خدا|خداوند]] را در نتیجه پرهیزکاری و [[تقوای الهی]] دانسته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> [[علامه طباطبایی]] نزول برکات( انواع خیرات فراوان) را در نتیجه [[ایمان]] و تقوای همه مردم دانسته نه ایمان افراد محدودی در جامعه؛ چراکه به نظر وی [[کفر]] و فسق بیشتر افراد جامعه، با ایمان و تقوای چند نفر محدود تاثیر چندانی نخواهد داشت.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۲۰۱.</ref> | ||
===آیه «وواعدنا موسی» | ===آیه «وواعدنا موسی»=== | ||
<div style="text-align: center;"><noinclude> | <div style="text-align: center;"><noinclude> | ||
{{عربی|«'''وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِینَ لَیلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ'''﴿۱۴۲﴾»<br /> | {{عربی|«'''وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِینَ لَیلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ'''﴿۱۴۲﴾»<br /> | ||
خط ۱۷۲: | خط ۱۶۹: | ||
نکاتی در این آیه قابل تأمل است '''نخست''' این که تفاوت وقت و میقات در این است که وقت فقط نشانگر مقداری از زمان است ولی میقات همان وقت است ولی برای انجام کار یا کارهای معینی در آن بازه زمانی مانند مواقیت حج(مواقیت جمع میقات است) که برای انجام کار های عبادی مخصوص در ایام حج و در زمان هایی معین است. '''نکته دوم''' آن که موسی(ع) در میقات چهل شبانه روز توقف داشته ولی در آیه فقط به شب ها ( اربعین لیله) اشاره شده چون که میقات موسی برای تقرب و بندگی و مناجات بوده واین کارها با شب مناسبت بیشتری دارد؛ زیرا در شب انسان حواسش جمع تر و توجهش بیشتر است و آمادگی روحی اش برای اُنس با پرودرگار بیشتر است. '''نکته سوم''' این که از آنجا که [[هارون (پیامبر)|هارون]] برادر موسی پیامبری [[عصمت|معصوم]] است پس این که موسی به او می گوید:أَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ ترجمه: (راه صلاح پيش گير و به طريق مفسدان مرو) به این جهت است که در قوم موسی مفسدان دارای نفوذی بودند و موسی برادرش را نهی می کند و هشدار می دهد که مبادا به صلاحدید آنان عمل کند و جامعه را براساس نظر آنان مدیریت نکند و گرنه منظورش نهی کردن برادرش از [[کفر]] و [[گناه|معصیت]] نبوده است. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۲۳۶</ref> | نکاتی در این آیه قابل تأمل است '''نخست''' این که تفاوت وقت و میقات در این است که وقت فقط نشانگر مقداری از زمان است ولی میقات همان وقت است ولی برای انجام کار یا کارهای معینی در آن بازه زمانی مانند مواقیت حج(مواقیت جمع میقات است) که برای انجام کار های عبادی مخصوص در ایام حج و در زمان هایی معین است. '''نکته دوم''' آن که موسی(ع) در میقات چهل شبانه روز توقف داشته ولی در آیه فقط به شب ها ( اربعین لیله) اشاره شده چون که میقات موسی برای تقرب و بندگی و مناجات بوده واین کارها با شب مناسبت بیشتری دارد؛ زیرا در شب انسان حواسش جمع تر و توجهش بیشتر است و آمادگی روحی اش برای اُنس با پرودرگار بیشتر است. '''نکته سوم''' این که از آنجا که [[هارون (پیامبر)|هارون]] برادر موسی پیامبری [[عصمت|معصوم]] است پس این که موسی به او می گوید:أَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ ترجمه: (راه صلاح پيش گير و به طريق مفسدان مرو) به این جهت است که در قوم موسی مفسدان دارای نفوذی بودند و موسی برادرش را نهی می کند و هشدار می دهد که مبادا به صلاحدید آنان عمل کند و جامعه را براساس نظر آنان مدیریت نکند و گرنه منظورش نهی کردن برادرش از [[کفر]] و [[گناه|معصیت]] نبوده است. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۲۳۶</ref> | ||
آیه ۱۴۲ سوره اعراف را در [[نماز دهه اول ذیالحجه]] که بین دو [[نماز مغرب]] و [[نماز عشاء|عشاء]] خوانده میشود بعد از [[سوره حمد]] و [[سوره توحید]] در هر [[رکعت]] میخوانند؛<ref>ابن طاووس، اقبال الاعمال، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۳۵.</ref> به همین جهت این آیه از آیات مشهور [[قرآن]] دانسته میشود. | آیه ۱۴۲ سوره اعراف را در [[نماز دهه اول ذیالحجه]] که بین دو [[نماز مغرب]] و [[نماز عشاء|عشاء]] خوانده میشود بعد از [[سوره حمد]] و [[سوره توحید]] در هر [[رکعت]] میخوانند؛<ref>ابن طاووس، اقبال الاعمال، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۳۵.</ref> به همین جهت این آیه از آیات مشهور [[قرآن]] دانسته میشود. | ||
===آیه میثاق=== | |||
===آیه میثاق | |||
{{اصلی|آیه میثاق}} | {{اصلی|آیه میثاق}} | ||
<div style="text-align: center;"><noinclude> | <div style="text-align: center;"><noinclude> | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۷۸: | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
به آیه | به آیه ۱۷۲ اعراف، آیه اخذ میثاق<ref>جمعی از محققان، فرهنگنامه علوم قرآنی، ۱۳۹۴ش، ص۱۸۳. </ref> و آیه ذر<ref>طیب حسینی، دانشنامه علوم قرآنی، ۱۳۹۶ش، ص۸۳.</ref> نیز گفتهاند؛ زیرا به پیمان و میثاقی گرفته شده از انسانها،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۶۵.</ref> مبنی بر [[ربوبیت]]<ref>طیب حسینی، دانشنامه علوم قرآنی، ۱۳۹۶ش، ص۸۳.</ref> و یا [[توحید|وحدانیت]] خداوند،<ref>جوادی آملی، بررسی آیه میثاق، شماره ۵۹، آذر و دی ۱۳۶۵.</ref> اشاره دارد. در این آیه از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] خواسته شده، یادآور میثاق میان انسانها با [[خدا|خداوند]] باشد که تنها او را پروردگار خویش بدانند و بههمین دلیل [[قیامت|روز قیامت]] هیچ توجیهی از ایشان پذیرفته نخواهد شد و این پیمان روشن شاید زمینه بازگشت ایشان را فراهم سازد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۶۵.</ref> به این پیمان، [[عهد الست|پیمان الست]] و به عالمی که پیمان در آن صورت گرفته، [[عالم ذر]] گفته میشود.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۲۱۶.</ref> | ||
هدف آیه میثاق، [[اتمام حجت]] با تمامی بندگان [[خدا|خداوند]] به شکلی روشن است.<ref>رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۲۹۱؛ جوادی آملی، بررسی آیه میثاق، ۱۳۶۵ش، شماره۵۹.</ref> با وجود این پیمان، انسانها نمیتوانند با بهانههایی همچون [[غفلت]] به عنوان عاملی درونی<ref>جوادی آملی، بررسی آیه میثاق، ۱۳۶۵ش، شماره ۶۰.</ref> و یا اثرپذیری از جامعه و پیروی از گذشتگان به عنوان سببی بیرونی،<ref>جوادی آملی، بررسی آیه میثاق، ۱۳۶۵ش، شماره ۶۰.</ref> پرودگار خویش را از یاد ببرند؛ بنابراین خداوند در [[قیامت|روز قیامت]] به استنادِ پیمان نخستین، ایشان را مورد بازخواست قرار خواهد داد.<ref>رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۲۹۱.</ref> | هدف آیه میثاق، [[اتمام حجت]] با تمامی بندگان [[خدا|خداوند]] به شکلی روشن است.<ref>رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۲۹۱؛ جوادی آملی، بررسی آیه میثاق، ۱۳۶۵ش، شماره۵۹.</ref> با وجود این پیمان، انسانها نمیتوانند با بهانههایی همچون [[غفلت]] به عنوان عاملی درونی<ref>جوادی آملی، بررسی آیه میثاق، ۱۳۶۵ش، شماره ۶۰.</ref> و یا اثرپذیری از جامعه و پیروی از گذشتگان به عنوان سببی بیرونی،<ref>جوادی آملی، بررسی آیه میثاق، ۱۳۶۵ش، شماره ۶۰.</ref> پرودگار خویش را از یاد ببرند؛ بنابراین خداوند در [[قیامت|روز قیامت]] به استنادِ پیمان نخستین، ایشان را مورد بازخواست قرار خواهد داد.<ref>رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۲۹۱.</ref> |