۱۷٬۱۹۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
|مرتبط = | |مرتبط = | ||
}} | }} | ||
'''عَبْهَلَة بن کعب بن حارث بن عمرو العَنْسی'''، معروف به '''اَسوَد عَنْسی''' از مدعیان دروغین پیامبری، در زمان [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] بود.<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۱.</ref> ماوَردی و [[محمد بن جریر بن رستم طبری|طَبری]] از مفسران | '''عَبْهَلَة بن کعب بن حارث بن عمرو العَنْسی'''، معروف به '''اَسوَد عَنْسی''' از مدعیان دروغین پیامبری، در زمان [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] بود.<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۱.</ref> ماوَردی و [[محمد بن جریر بن رستم طبری|طَبری]] از مفسران اهلسنت معتقدند که [[آیه ۹۳ سوره انعام]] درباره [[مسیلمه کذاب|مُسَیًلَمه کذّاب]] و اسود عنسی نازل شده است.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۱۸۱-۱۸۲؛ ماوردی، تفسیر ماوردی، بیروت، ج۲، ص۱۴۳-۱۴۴.</ref> به گفته [[ابوالفتوح رازی]]، مفسر شیعه، اسود مردی کاهِن و شُعبدهباز بود و با سخنوری و شعبدهبازی و [[کهانت|کِهانت]] مردم را فریب میداد.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۲.</ref> وی ادعا داشت که سَحیق و شَقیق دو [[فرشته|مَلَک]] هستند که از طریق آنها به وی [[وحی]] میشود.<ref>مقدسی، البدء و التاریخ، قاهره، ج۵، ص۱۵۴.</ref> | ||
نام اسود عنسی، عبهله بود که به خاطر سیاهی چهره به اسود شهرت داشت.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵.</ref> وی اهل [[یمن]] و از بزرگان بنیعنس از تیرههای | نام اسود عنسی، عبهله بود که به خاطر سیاهی چهره به اسود شهرت داشت.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵.</ref> وی اهل [[یمن]] و از بزرگان بنیعنس از تیرههای [[قبیله مذحج|قبیله مَذحِج]] بود.<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱۹، ص۴۹؛ مسعودی، التنبیه و الإشراف، قاهره، ج۱، ص۲۴۰.</ref> اسود در غار خَبّان در نزدیکی [[نجران]] متولد شد و ادعای پیامبری و شورش وی در [[سال ۱۰ هجری قمری|سال دهم هجری]] نیز از همانجا آغاز شد.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۶۷؛ المؤتلف و المختلف، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۴۳۳؛ ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱۹، ص۵۰.</ref> اسود خودش را رحمان یمن مینامید.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۲.</ref> به اسود ذوحِمار، به معنای صاحب الاغ آموزشدیده،<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۲.</ref> و همچنین ذوخِمار، به معنای کسی که همیشه صورت خود را میپوشانده، لقب دادهاند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵؛ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱۹، ص۴۹.</ref> | ||
پس از ادعای پیامبری، بزرگان قوم عنس و افراد دیگری از غیر طایفه عنس | پس از ادعای پیامبری، بزرگان قوم عنس و افراد دیگری از غیر طایفه عنس با اسود [[بیعت]] کردند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵.</ref> اسود و یارانش ده روز پس از خروج از غار خبان و ادعای پیامبری نجران و بیست و پنج روز بعد صنعا و یمن را به تصرف خود درآورد.<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱۹، ص۵۰؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۳۹۸ق، ج۶، ص۳۰۷؛نویری، نهایة الارب، ۱۹۲۹-۱۹۹۲م، ج۱۹، ص۵۱.</ref> اسود، شَهْر بن باذام حاکم ایرانی صنعا که منصوب پیامبر(ص) بود را به قتل رساند و همسر وی مرزبانه را به اجبار به همسری خود درآورد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵.</ref> | ||
با شروع حملات اسود عنسی به مناطق | به گزارش ابنکثیر، با شروع حملات اسود عنسی به مناطق یمن، نجران و [[حضرموت]] بسیاری از گماشتگان پیامبر در این مناطق همچون [[معاذ بن جبل]]، [[ابوموسی اشعری]]، عمر بن حرام و [[خالد بن سعید|خالد بن سعید بن عاص]] از مناطق تحت کنترل خود به قبایل اطراف یا به [[مدینه]] فرار کردند.<ref>ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۳۹۸ق، ج۶، ص۳۰۶.</ref> | ||
پس از شورش اسود، پیامبر(ص)، [[جریر بن عبدالله بجلی|جَریر بن عبدالله بَجَلی]] را به یمن فرستاد؛ نماینده پیامبر ابتدا وی را به اسلام دعوت کرد که اسود نپذیرفت.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵.</ref> پس از آن پیامبر(ص)، قِیس بن هُبَیْره را جهت سرکوب شورش اسود به یمن فرستاد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵.</ref> به گفته بَلاذُری، پس از رسیدن قیس به یمن خبر [[رحلت پیامبر(ص)]] و خلافت [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] به قیس رسید.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵.</ref> قیس پس از همراه کردن قبیلههای [[قبیله مذحج|مذحج]] و [[قبیله همدان|همدان]] به کمک فیروز دیلمی که از ایرانیان بود و همچنین داذِوَیْه از فرزندان شَهر بن باذام به جنگ اسود رفتند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵.</ref> آنها با همدستی مَرزبانه، همسر ایرانی اسود، شبانه او را در اقامتگاهش به قتل رساندند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵.</ref> | پس از شورش اسود، پیامبر(ص)، [[جریر بن عبدالله بجلی|جَریر بن عبدالله بَجَلی]] را به یمن فرستاد؛ نماینده پیامبر ابتدا وی را به پذیرش [[اسلام|دین اسلام]] دعوت کرد که اسود نپذیرفت.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵.</ref> پس از آن پیامبر(ص)، قِیس بن هُبَیْره را جهت سرکوب شورش اسود به یمن فرستاد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵.</ref> به گفته بَلاذُری، پس از رسیدن قیس به یمن خبر [[رحلت پیامبر(ص)]] و خلافت [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] به قیس رسید.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵.</ref> قیس پس از همراه کردن قبیلههای [[قبیله مذحج|مذحج]] و [[قبیله همدان|همدان]] به کمک فیروز دیلمی که از ایرانیان بود و همچنین داذِوَیْه از فرزندان شَهر بن باذام به جنگ اسود رفتند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵.</ref> آنها با همدستی مَرزبانه، همسر ایرانی اسود، شبانه او را در اقامتگاهش به قتل رساندند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۱۲۵.</ref> | ||
ابناثیر معتقد است که اسود عنسی در زمان حیات پیامبر(ص) به قتل رسید و این خبر از طریق وحی به پیامبر(ص) الهام شد.<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۱.</ref> پیامبر(ص)، چند روز قبل از رحلت، با اعلام خبر کشته شدن اسود، فرمود: اسود توسط [[فیروز دیلمی]] از مردان صالح خدا کشته شده است.<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۱.</ref> فیروز دیلمی پس از کشته شدن اسود توانست صنعا را تصرف کند.<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱۹، ص۵۹.</ref> شورش اسود از زمان خروج از غار خبّان تا کشته شدن سه ماه به طول انجامید.<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱۹، ص۵۹.</ref> | ابناثیر معتقد است که اسود عنسی در زمان حیات پیامبر(ص) به قتل رسید و این خبر از طریق وحی به پیامبر(ص) الهام شد.<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۱.</ref> پیامبر(ص)، چند روز قبل از رحلت، با اعلام خبر کشته شدن اسود، فرمود: اسود توسط [[فیروز دیلمی]] از مردان صالح خدا کشته شده است.<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۱.</ref> فیروز دیلمی پس از کشته شدن اسود توانست صنعا را تصرف کند.<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱۹، ص۵۹.</ref> شورش اسود از زمان خروج از غار خبّان تا کشته شدن سه ماه به طول انجامید.<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱۹، ص۵۹.</ref> |
ویرایش