پرش به محتوا

تجسس: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۵ بایت اضافه‌شده ،  ۱۷ آوریل
اصلاح نویسه‌های عربی
(اصلاح نویسه‌های عربی)
 
خط ۲: خط ۲:
است و فقها به [[حرام|حرمت]] آن [[فتوا]] داده‌اند. به نظر [[فقها]]، تجسس اگر موجب خسارت شود، فرد خطاکننده باید خسارت را جبران کند. تنهایی و فاش شدن عیوب و اسرار از پیامدهای تجسس در دنیا و [[آخرت]] شمرده شده است.  
است و فقها به [[حرام|حرمت]] آن [[فتوا]] داده‌اند. به نظر [[فقها]]، تجسس اگر موجب خسارت شود، فرد خطاکننده باید خسارت را جبران کند. تنهایی و فاش شدن عیوب و اسرار از پیامدهای تجسس در دنیا و [[آخرت]] شمرده شده است.  


در [[آیه غیبت|آیه ۱۲ سوره حجرات]] تجسس به‌همراه [[غیبت]] و سوءظن، تقبیح شده است. [[مفسران]] ذیل این آیه، حرمت تجسس در زندگی خصوصی افراد را تا جایی می‌دانند که با زندگی دیگران و کیان جامعه ارتباطی نداشته باشد. به‌گفته [[مکارم شیرازی]]، بر اساس آیه مذکور، گمان بد، منشأ تجسس و تجسسْ موجب افشای عیوب پنهانی و آگاهی بر عیوب، سبب [[غیبت]] می‌شود؛ به‌همین دلیل در [[دین اسلام]] از همه این علت و معلول‌ها نهی کرده است.
در [[آیه غیبت|آیه ۱۲ سوره حجرات]] تجسس به‌همراه [[غیبت]] و [[سوء‌ظن|سوءظن]]، تقبیح شده است. [[مفسران]] ذیل این آیه، حرمت تجسس در زندگی خصوصی افراد را تا جایی می‌دانند که با زندگی دیگران و کیان جامعه ارتباطی نداشته باشد. به‌گفته [[مکارم شیرازی]]، بر اساس آیه مذکور، گمان بد، منشأ تجسس و تجسسْ موجب افشای عیوب پنهانی و آگاهی بر عیوب، سبب [[غیبت]] می‌شود؛ به‌همین دلیل در [[دین اسلام]] از همه این علت و معلول‌ها نهی کرده است.


تجسس در انتخاب همسر، گزینش کارمندان و یا آگاهی از نقشه‌ها و تحرکات دشمن از حکم حرمت تجسس استثناء شده است. خبرنگاری از شرح حوادث آشکار در سطح جامعه نیز از حکم حرمت تجسس مستثنا است. درمان تجسس با از بین بردن ریشه‌های آن مانند بدگمانی، [[حسادت]] و [[تکبر]] امکان‌پذیر است.
تجسس در انتخاب همسر، گزینش کارمندان و یا آگاهی از نقشه‌ها و تحرکات دشمن از حکم حرمت تجسس استثناء شده است. خبرنگاری از شرح حوادث آشکار در سطح جامعه نیز از حکم حرمت تجسس مستثنا است. درمان تجسس با از بین بردن ریشه‌های آن مانند بدگمانی، [[حسادت]] و [[تکبر]] امکان‌پذیر است.
خط ۳۶: خط ۳۶:


==درمان==
==درمان==
درمان تجسس از طریق از بین بردن ریشه‌های آن امکان‌پذیر است.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۱.</ref> اولین ریشه تجسس بدگمانی<ref name=":1">الهامی‌نیا، فقه مدیریت، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع)،ص۱۰۴.</ref> و چاره آن هم خوش‌بینی و اعتماد به افراد دیگر خصوصا زیردستان است.<ref name=":1" /> [[حسد]]، [[کینه‌توزی]]، دشمنی و [[تکبر]] نیز از ریشه‌های تجسس دانسته شده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۸.</ref>[[مکارم شیرازی]] سوء ظن درباره اعمال خصوصى مردم را از عوامل  تجسّس برشمرده که سبب آگاهى بر عيوب پنهانى و به دنبال آن سرچشمه [[غیبت]] مى‌شود. وی بر این باور است که به همین دلیل در آيه۱۲ [[سوره حجرات]] نخست از گمانِ دور بد، و در مرحله بعد از تجسّس و در مرحله سوم از غيبت نهى شده است.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۲۳.</ref>
درمان تجسس از طریق از بین بردن ریشه‌های آن امکان‌پذیر است.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۱.</ref> اولین ریشه تجسس بدگمانی<ref name=":1">الهامی‌نیا، فقه مدیریت، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع)،ص۱۰۴.</ref> و چاره آن هم خوش‌بینی و اعتماد به افراد دیگر خصوصا زیردستان است.<ref name=":1" /> [[حسد]]، [[کینه‌توزی]]، دشمنی و [[تکبر]] نیز از ریشه‌های تجسس دانسته شده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۸.</ref>[[مکارم شیرازی]] [[سوء‌ظن|سوءظن]] درباره اعمال خصوصى مردم را از عوامل  تجسّس برشمرده که سبب آگاهى بر عيوب پنهانى و به دنبال آن سرچشمه [[غیبت]] مى‌شود. وی بر این باور است که به همین دلیل در آيه۱۲ [[سوره حجرات]] نخست از گمانِ دور بد، و در مرحله بعد از تجسّس و در مرحله سوم از غيبت نهى شده است.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۲۳.</ref>


[[ملا احمد نراقی|نراقی]] در [[معراج السعاده]] نقل کرده که [[پیامبر(ص)|پیامبر]] با همسرش [[صفیه دختر حیی بن اخطب|صفیه]] شب هنگام در حال حرکت بود که مردی از [[انصار]] گذر کرد پیامبر او را صدا زد و فرمود: این زنِ من صفیه است. مرد انصاری گفت هرگز که من بر شما گمان بد ببرم پیامبر فرمود: [[شیطان]] در رگ و خون بنى آدم جا دارد ترسيدم بر شما داخل شود و باعث هلاک شما شود. نراقی پس از نقل این داستان، یادآور شده که در این کار پیامبر دو ارشاد عظيم از براى امت است: يکى اینکه باید از ظن بد کرد دوری کرد و دوم اینکه هر کسى اگر چه مثل پیامبر خدا باشد باید خود را از محل [[تهمت]] دور نگاه دارد.<ref>نراقی، معراج السعاده، موسسه انتشارات هجرت، ص۲۳۴.</ref>
[[ملا احمد نراقی|نراقی]] در [[معراج السعاده]] نقل کرده که [[پیامبر(ص)|پیامبر]] با همسرش [[صفیه دختر حیی بن اخطب|صفیه]] شب هنگام در حال حرکت بود که مردی از [[انصار]] گذر کرد پیامبر او را صدا زد و فرمود: این زنِ من صفیه است. مرد انصاری گفت هرگز که من بر شما گمان بد ببرم پیامبر فرمود: [[شیطان]] در رگ و خون بنى آدم جا دارد ترسيدم بر شما داخل شود و باعث هلاک شما شود. نراقی پس از نقل این داستان، یادآور شده که در این کار پیامبر دو ارشاد عظيم از براى امت است: يکى اینکه باید از ظن بد کرد دوری کرد و دوم اینکه هر کسى اگر چه مثل پیامبر خدا باشد باید خود را از محل [[تهمت]] دور نگاه دارد.<ref>نراقی، معراج السعاده، موسسه انتشارات هجرت، ص۲۳۴.</ref>
confirmed، protected، templateeditor
۳٬۷۶۰

ویرایش