سربداران: تفاوت میان نسخهها
←وجیه الدین مسعود
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
[[وجیه الدین مسعود]] (۷۴۵-۷۳۸ قمری) میدانست اهالی سبزوار تحت تاثیر عقاید [[شیخ حسن جوری]] هستند، به همین دلیل برای بهرهگیری از وجود شیخ حسن و مریدان او عدهای از سپاهیان و مریدان او را برای نجات وی فرستاد. آنها شیخ حسن را نجات دادند و او را به سبزوار بردند و مقتدای خود کردند. از این زمان به بعد حکومت سربداران دارای دو گروه شیخیان و سربداران گردید.<ref>پطروشفسکی، نهضت سربداران خراسان، ۱۳۵۱ش، ص۴۵.</ref> | [[وجیه الدین مسعود]] (۷۴۵-۷۳۸ قمری) میدانست اهالی سبزوار تحت تاثیر عقاید [[شیخ حسن جوری]] هستند، به همین دلیل برای بهرهگیری از وجود شیخ حسن و مریدان او عدهای از سپاهیان و مریدان او را برای نجات وی فرستاد. آنها شیخ حسن را نجات دادند و او را به سبزوار بردند و مقتدای خود کردند. از این زمان به بعد حکومت سربداران دارای دو گروه شیخیان و سربداران گردید.<ref>پطروشفسکی، نهضت سربداران خراسان، ۱۳۵۱ش، ص۴۵.</ref> | ||
این دو گروه با یاری همدیگر [[نیشابور]] را در سال ۷۳۹ قمری از دست اعمال ارغونشاه در آوردند و | این دو گروه با یاری همدیگر [[نیشابور]] را در سال ۷۳۹ قمری از دست اعمال ارغونشاه در آوردند و طُغاتیمور(تغاتیمور) و برادر او علی گاوَن را در سال ۷۴۱ قمری مغلوب کردند و با این پیروزی بر اعتبار سربداران افزوده شد. امیر مسعود و شیخ حسن پس از تصرف خراسان به فکر تصرف [[هرات]] افتادند که پایگاه آل کرت بود. آنها با سپاهی عازم هرات شدند و در سال ۷۴۳ قمری بین آنها و ملک حسین کَرْت در محل زاوِه جنگی درگرفت و در نهایت به شکست و کشتهشدن شیخ حسن، البته با اشاره امیر مسعود انجامید و از این به بعد در حکومت سربداران شکاف ایجاد شد و تا آخر ادامه یافت. امیر مسعود پس از جنگ زاوه، توجه خود را به [[مازندران]] معطوف داشت. او در ۱۸ ذیقعده ۷۴۳ق. وارد [[آمل]] شد اما در جنگ با جلاالدوله اسکندر شکست خورد و کشته شد.<ref>اسمیت، خروج و عروج سربداران، ۱۳۶۱ش، ص۶۸.</ref> | ||
===جانشینان مسعود=== | ===جانشینان مسعود=== |