پرش به محتوا

امکان فقری: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۸: خط ۲۸:
{| class="{{جدول واکنش‌گرا/کلاس پیشفرض}}"
{| class="{{جدول واکنش‌گرا/کلاس پیشفرض}}"
! ردیف !! امکان فقری !! امکان ماهوی
! ردیف !! امکان فقری !! امکان ماهوی
|-style="font-size:۸۵%; background:#CFFFFC;"
|-
| ۱|| معنایش وجودی است (وابستگی وجودی معلول به علت)||| معنایش سلبی است (سلب ضرورت وجود و عدم از ماهیت)<ref>غرویان، «امکان وجودی فقری در فلسفه»، ص۷۷.</ref>
| ۱|| معنایش وجودی است (وابستگی وجودی معلول به علت)||| معنایش سلبی است (سلب ضرورت وجود و عدم از ماهیت)<ref>غرویان، «امکان وجودی فقری در فلسفه»، ص۷۷.</ref>
|-style="font-size:۸۵%; background:#CFFFFC;"
|-
| ۲|| وصف وجود است||| وصف ماهیت است و مجازاً به وجودات امکانی نسبت داده می‌شود<ref>جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱۳۸۶ش، ج۱-۴، ص۴۸۵؛ غرویان، «امکان وجودی فقری در فلسفه»، ص۷۷.</ref>
| ۲|| وصف وجود است||| وصف ماهیت است و مجازاً به وجودات امکانی نسبت داده می‌شود<ref>جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱۳۸۶ش، ج۱-۴، ص۴۸۵؛ غرویان، «امکان وجودی فقری در فلسفه»، ص۷۷.</ref>
|-style="font-size:۸۵%; background:#CFFFFC;"
|-
| ۳|| مساوق{{یاد|در «مساوقت»، افزون بر وحدتِ مصداق که در «مساوات» نیز هست، وحدتِ جهتِ صدق نیز شرط است؛ در نتیجه، «مساوقت» أخص از «مساوات» است. ازاین‌رو کسی که علم و وجود را مساوق می‌داند، هم مصادیق آنها را یکی می‌داند و هم جهتِ صدق آنها بر مصادیق را یکی می‌داند. (نبویان، جستارهایی در فلسفه اسلامی: مشتمل بر آراء اختصاصی آیت‌الله فیاضی، ۱۳۹۷ش، ج۳، ص۲۷)}} با وجود است نه لازمه آن||| لازمه ماهیت است<ref>جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱۳۸۶ش، ج۱-۴، ص۴۸۳.</ref>
| ۳|| مساوق{{یاد|در «مساوقت»، افزون بر وحدتِ مصداق که در «مساوات» نیز هست، وحدتِ جهتِ صدق نیز شرط است؛ در نتیجه، «مساوقت» أخص از «مساوات» است. ازاین‌رو کسی که علم و وجود را مساوق می‌داند، هم مصادیق آنها را یکی می‌داند و هم جهتِ صدق آنها بر مصادیق را یکی می‌داند. (نبویان، جستارهایی در فلسفه اسلامی: مشتمل بر آراء اختصاصی آیت‌الله فیاضی، ۱۳۹۷ش، ج۳، ص۲۷)}} با وجود است نه لازمه آن||| لازمه ماهیت است<ref>جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱۳۸۶ش، ج۱-۴، ص۴۸۳.</ref>
|-style="font-size:۸۵%; background:#CFFFFC;"
|-
| ۴|| متناسب با [[اصالت وجود]] است||| متناسب با اصالت ماهیت{{یاد|به نظر [[غلامرضا فیاضی]]، چون موضوع امکان ماهوی، ماهیت من حیث هی است و ماهیت من حیث هی -خواه بر مبنای [[اصالت وجود]] و خواه بر مبنای اصالت ماهیت- مفهومی اعتباری است (چرا که طرفداران اصالت ماهیت، ماهیت خارجی را اصیل می‌دانند نه ماهیت عقلی من حیث هی) پس امکان ماهوی که لازمه آن است نیز مفهومی اعتباری است و از این منظر، حاجت ممکن به علت نیز اعتباری است. (طباطبائی، نهایة الحکمه، تعلیقات غلامرضا فیاضی، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۴۶-۲۴۷)}} است<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۶، ص۶۶۸-۶۶۹.</ref>
| ۴|| متناسب با [[اصالت وجود]] است||| متناسب با اصالت ماهیت{{یاد|به نظر [[غلامرضا فیاضی]]، چون موضوع امکان ماهوی، ماهیت من حیث هی است و ماهیت من حیث هی -خواه بر مبنای [[اصالت وجود]] و خواه بر مبنای اصالت ماهیت- مفهومی اعتباری است (چرا که طرفداران اصالت ماهیت، ماهیت خارجی را اصیل می‌دانند نه ماهیت عقلی من حیث هی) پس امکان ماهوی که لازمه آن است نیز مفهومی اعتباری است و از این منظر، حاجت ممکن به علت نیز اعتباری است. (طباطبائی، نهایة الحکمه، تعلیقات غلامرضا فیاضی، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۴۶-۲۴۷)}} است<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۶، ص۶۶۸-۶۶۹.</ref>
|-style="font-size:۸۵%; background:#CFFFFC;"
|-
| ۵|| عین وجود خارجی، و در نتیجه، قوی‌تر از معقولات اولیه و ثانیه است||| پایین‌تر از معقولات اول و در زمره معقولات ثانیه فلسفی است<ref>جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱۳۸۶ش، ج۱-۴، ص۴۸۵.</ref>
| ۵|| عین وجود خارجی، و در نتیجه، قوی‌تر از معقولات اولیه و ثانیه است||| پایین‌تر از معقولات اول و در زمره معقولات ثانیه فلسفی است<ref>جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱۳۸۶ش، ج۱-۴، ص۴۸۵.</ref>
|-style="font-size:۸۵%; background:#CFFFFC;"
|-
| ۶|| تقسیم موجودات به دو قسم مستقل (مانند [[واجب الوجود|واجب تعالی]]) و رابط (هر آنچه غیر از واجب تعالی)||| تقسیم موجودات به چهار قسم فی نفسه لنفسه بنفسه (مانند واجب تعالی)، فی نفسه لنفسه بغیره (مانند جوهر ممکن)، فی نفسه لغیره (مانند عرض ممکن) و فی غیره (مانند معانی حرفی)<ref>جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱۳۸۶ش، ج۱-۴، ص۴۸۴-۴۸۵.</ref>
| ۶|| تقسیم موجودات به دو قسم مستقل (مانند [[واجب الوجود|واجب تعالی]]) و رابط (هر آنچه غیر از واجب تعالی)||| تقسیم موجودات به چهار قسم فی نفسه لنفسه بنفسه (مانند واجب تعالی)، فی نفسه لنفسه بغیره (مانند جوهر ممکن)، فی نفسه لغیره (مانند عرض ممکن) و فی غیره (مانند معانی حرفی)<ref>جوادی آملی، رحیق مختوم، ۱۳۸۶ش، ج۱-۴، ص۴۸۴-۴۸۵.</ref>
|-style="font-size:۸۵%; background:#CFFFFC;"
|-
| ۷|| کارآیی در مباحث فلسفی فقط||| کارآیی داشتن در مباحث فلسفی و منطقی (مانند موجهات)(قضیه موجهه  قضیه‌ای است که  به جهت قضیه و ار تباط میان موضوع و محمول و تالی و مقدم تصریح شود.<ref>خوانساری، فرهنگ اصطلاحات منطقی،۱۳۷۶ش، ص۱۷۱</ref> )<ref>جوادی آملی، رحیق مختوم،۱۳۸۶ش، ج۱-۴، ص۴۸۵.</ref>
| ۷|| کارآیی در مباحث فلسفی فقط||| کارآیی داشتن در مباحث فلسفی و منطقی (مانند موجهات) (قضیه موجهه  قضیه‌ای است که  به جهت قضیه و ار تباط میان موضوع و محمول و تالی و مقدم تصریح شود.<ref>خوانساری، فرهنگ اصطلاحات منطقی،۱۳۷۶ش، ص۱۷۱</ref>)<ref>جوادی آملی، رحیق مختوم،۱۳۸۶ش، ج۱-۴، ص۴۸۵.</ref>
|}
|}
{{جدول واکنش‌گرا/پایان}}
{{جدول واکنش‌گرا/پایان}}