۱۷٬۷۰۴
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
مفسران شیعه با تکیه بر آیات معاد در [[قرآن]] به رد نظریه تناسخ پرداختهاند.<ref>ذهبی، «تناسخ در جهان اسلام»، ص۱۸۱.</ref> آنان استدلالهای ارائهشده از سوی برخی معتقدان تناسخ با استفاده از آیات قرآن را نقد کردهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ۱۳۹۳ق، ص۳۱۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۵.</ref> متکلمان شیعه برای رد تناسخ دلایلی ارائه کردهاند.<ref>شیخ صدوق، الإعتقادات، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۶۳؛ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۴۱۳ق، ص۸۷-۹۰؛ سبحانی، الالهیات، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۰۵-۳۱۲.</ref> همچنین، آنان دلایل طرحشده برای پذیرش تناسخ از سوی معتقدان به تناسخ را نقد و رد کردهاند؛<ref>سید مرتضی، الذخیرة، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۴-۲۳۸؛ مفید، مسائل السرویه، ص۴۷-۴۹. </ref> برای نمونه، [[شیخ طوسی]] حکمت رنج انسان در دنیا را منحصر در [[ثواب و عقاب|عقاب]] ندانسته و به این طریق استدلال معتقدان به تناسخ مبنی بر اینکه رنج انسانهای بیگناه در این دنیا بهدلیل [[گناه]] در زندگی قبلی آنان است را رد کرده است.<ref>طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۰ق، ص۸۷-۸۸.</ref> | مفسران شیعه با تکیه بر آیات معاد در [[قرآن]] به رد نظریه تناسخ پرداختهاند.<ref>ذهبی، «تناسخ در جهان اسلام»، ص۱۸۱.</ref> آنان استدلالهای ارائهشده از سوی برخی معتقدان تناسخ با استفاده از آیات قرآن را نقد کردهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ۱۳۹۳ق، ص۳۱۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۵.</ref> متکلمان شیعه برای رد تناسخ دلایلی ارائه کردهاند.<ref>شیخ صدوق، الإعتقادات، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۶۳؛ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۴۱۳ق، ص۸۷-۹۰؛ سبحانی، الالهیات، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۰۵-۳۱۲.</ref> همچنین، آنان دلایل طرحشده برای پذیرش تناسخ از سوی معتقدان به تناسخ را نقد و رد کردهاند؛<ref>سید مرتضی، الذخیرة، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۴-۲۳۸؛ مفید، مسائل السرویه، ص۴۷-۴۹. </ref> برای نمونه، [[شیخ طوسی]] حکمت رنج انسان در دنیا را منحصر در [[ثواب و عقاب|عقاب]] ندانسته و به این طریق استدلال معتقدان به تناسخ مبنی بر اینکه رنج انسانهای بیگناه در این دنیا بهدلیل [[گناه]] در زندگی قبلی آنان است را رد کرده است.<ref>طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۰ق، ص۸۷-۸۸.</ref> | ||
=== | === آیا رجعت همان تناسخ است؟ === | ||
برخی از عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، تناسخ را با عقیده [[رجعت]] در باور [[شیعه]] یکی دانستهاند<ref>مقدسی، البدء و التاريخ، مکتبة الثقافة الدينية، ج۵، ص۱۳۰.</ref> و به همین دلیل آنان را از معتقدان به تناسخ دانستهاند.<ref>امین، احمد، فجر الاسلام، ۱۹۶۹م، ص۲۷۷.</ref> بعضی عالمان شیعه با تلاش برای روشنکردن تفاوت میان رجعت و تناسخ این باور را رد کردهاند؛ برای نمونه، [[جعفر سبحانی]] معتقد است که رجعت دو خصوصیت اصلی تناسخ، که موجب محالبودن آن است، را ندارد: اول، رجعت مانند تناسخ سیر قهقرایی [[نفس|نفس انسانی]] به نفس حیوانی، نباتی و جمادی نیست؛ دوم، رجعت مانند تناسخ موجب تعدد بدن برای یک نفس نمیشود.<ref>سبحانی، الفكر الخالد في بيان العقائد، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۲۲۸-۲۲۹.</ref> از نظر سبحانی، رجعت چیزی جز زندهکردن مردگان نیست که در ضمن آن روح انسان به بدن سابق خود باز میگردد، بدون آنکه از جایگاه وجودی خود تنزل کرده باشد.<ref>سبحانی، الفكر الخالد في بيان العقائد، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۲۲۸-۲۲۹.</ref> او رجعت را امری مانند معجزه حضرت عیسی(ع) در زندهکردن مردگان بر میشمرد که کسی از [[مسلمان|مسلمانان]] و مسیحیان آن را از سنخ تناسخ ندانسته است.<ref>سبحانی، الفكر الخالد في بيان العقائد، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۲۲۸.</ref> | برخی از عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، تناسخ را با عقیده [[رجعت]] در باور [[شیعه]] یکی دانستهاند<ref>مقدسی، البدء و التاريخ، مکتبة الثقافة الدينية، ج۵، ص۱۳۰.</ref> و به همین دلیل آنان را از معتقدان به تناسخ دانستهاند.<ref>امین، احمد، فجر الاسلام، ۱۹۶۹م، ص۲۷۷.</ref> بعضی عالمان شیعه با تلاش برای روشنکردن تفاوت میان رجعت و تناسخ این باور را رد کردهاند؛ برای نمونه، [[جعفر سبحانی]] معتقد است که رجعت دو خصوصیت اصلی تناسخ، که موجب محالبودن آن است، را ندارد: اول، رجعت مانند تناسخ سیر قهقرایی [[نفس|نفس انسانی]] به نفس حیوانی، نباتی و جمادی نیست؛ دوم، رجعت مانند تناسخ موجب تعدد بدن برای یک نفس نمیشود.<ref>سبحانی، الفكر الخالد في بيان العقائد، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۲۲۸-۲۲۹.</ref> از نظر سبحانی، رجعت چیزی جز زندهکردن مردگان نیست که در ضمن آن روح انسان به بدن سابق خود باز میگردد، بدون آنکه از جایگاه وجودی خود تنزل کرده باشد.<ref>سبحانی، الفكر الخالد في بيان العقائد، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۲۲۸-۲۲۹.</ref> او رجعت را امری مانند معجزه حضرت عیسی(ع) در زندهکردن مردگان بر میشمرد که کسی از [[مسلمان|مسلمانان]] و مسیحیان آن را از سنخ تناسخ ندانسته است.<ref>سبحانی، الفكر الخالد في بيان العقائد، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۲۲۸.</ref> | ||
ویرایش