پرش به محتوا

غلو: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۳
خط ۲۸: خط ۲۸:


===غلو در اوصاف و فضایل===
===غلو در اوصاف و فضایل===
غول در اوصاف و فضایل یعنی نسبت دادن صفت، فعل یا فضیلتی به شخصی است که او در حد و اندازه آن نیست.<ref>صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref> برخی از موارد این نوع غلو نسبت به پیشوایان دین، پیامبر و امامان معصوم به شرح زیر است:
غلو در اوصاف و فضایل یعنی نسبت دادن صفت، فعل یا فضیلتی به شخصی است که او در حد و اندازه آن نیست.<ref>صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref> برخی از موارد این نوع غلو نسبت به پیشوایان دین، پیامبر و امامان معصوم به شرح زیر است:
*اعتقاد به نفی [[سهو النبی]]:<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۶۰.</ref> به‌گفته محققان، معرکه اصلی نزاع در صفات و فضایلی که به ائمه(ع) نسبت داده می‌شود، به‌ویژه اعتقاد به سهو النبی یا عدم اعتقاد به آن، بین [[مکتب کلامی قم]] و [[مکتب کلامی بغداد]] در قرن‌های سوم و چهارم بوده است.<ref>صفری فروشانی، «جریان‌شناسی غلو»، ص۱۲۲.</ref> [[شیخ صدوق]] از استادش [[ابن ولید قمی]] نقل می‌کند که اولین درجه غلو، نفی باور به سهو النبی است و کسی که نسبت سهو به پیامبر را نمی‌پذیرد در شمار غالیان است.<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۶۰.</ref> در مقابل این دیدگاه، [[شیخ مفید]]، از متکلمان مکتب بغداد قرار دارد.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۵.</ref> شیخ مفید سهو النبی را رد می‌کند و کسانی که به آن معتقدند را به کوتاهی در دین و پایین آوردن شأن ائمه(ع) از جایگاه‌شان متهم می‌کند.<ref>شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۳۵.</ref> او فقط نسبت دادن الوهیت به ائمه(ع) و قدیم بودن آن‌ها را نشانه غلو دانسته است.<ref>شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۳۶.</ref>
*اعتقاد به نفی [[سهو النبی]]:<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۶۰.</ref> به‌گفته محققان، معرکه اصلی نزاع در صفات و فضایلی که به ائمه(ع) نسبت داده می‌شود، به‌ویژه اعتقاد به سهو النبی یا عدم اعتقاد به آن، بین [[مکتب کلامی قم]] و [[مکتب کلامی بغداد]] در قرن‌های سوم و چهارم بوده است.<ref>صفری فروشانی، «جریان‌شناسی غلو»، ص۱۲۲.</ref> [[شیخ صدوق]] از استادش [[ابن ولید قمی]] نقل می‌کند که اولین درجه غلو، نفی باور به سهو النبی است و کسی که نسبت سهو به پیامبر را نمی‌پذیرد در شمار غالیان است.<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۶۰.</ref> در مقابل این دیدگاه، [[شیخ مفید]]، از متکلمان مکتب بغداد قرار دارد.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۵.</ref> شیخ مفید سهو النبی را رد می‌کند و کسانی که به آن معتقدند را به کوتاهی در دین و پایین آوردن شأن ائمه(ع) از جایگاه‌شان متهم می‌کند.<ref>شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۳۵.</ref> او فقط نسبت دادن الوهیت به ائمه(ع) و قدیم بودن آن‌ها را نشانه غلو دانسته است.<ref>شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۳۶.</ref>
*اعتقاد به علم غیب مطلق:<ref>حیدری، غلو، حقیقت و اقسام آن، ۱۳۹۱ش، ص۳۷.</ref> برخی متکلمان شیعه به علم غیب امامان معصوم قائل بوده و بر این نظرند که آن‌ها علاوه بر علم به احکام کلی اسلام، به همه حوادث جزئی عالَم و آنچه بوده و هست علم دارند.<ref>طباطبایی، «رسالة فی علم النبی(ص) و الامام(ع) بالغیب»، ص۴۷؛ صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۵.</ref> شیخ مفید نسبت دادن [[علم غیب]] به امامان را اندیشه‌ای غلوآمیز و قائلان به این دیدگاه را غالی دانسته و بر این نظر است که این وصف تنها به خدا اختصاص دارد.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۶۷.</ref> البته برخی نیز ادعای علم غیب داشتن آنان به‌صورت مستقل و بدون تعلیم الهی را ادعایی غلوآمیز دانسته‌اند و بر این باورند این نوع علم غیب فقط به خداوند اختصاص دارد و همه علوم و معارف نزد پیامبران و امامان به اذن و تعلیم الهی است.<ref>حیدری، غلو، حقیقت و اقسام، ۱۳۹۱ش، ص۳۷.</ref>
*اعتقاد به علم غیب مطلق:<ref>حیدری، غلو، حقیقت و اقسام آن، ۱۳۹۱ش، ص۳۷.</ref> برخی متکلمان شیعه به علم غیب امامان معصوم قائل بوده و بر این نظرند که آن‌ها علاوه بر علم به احکام کلی اسلام، به همه حوادث جزئی عالَم و آنچه بوده و هست علم دارند.<ref>طباطبایی، «رسالة فی علم النبی(ص) و الامام(ع) بالغیب»، ص۴۷؛ صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۵.</ref> شیخ مفید نسبت دادن [[علم غیب]] به امامان را اندیشه‌ای غلوآمیز و قائلان به این دیدگاه را غالی دانسته و بر این نظر است که این وصف تنها به خدا اختصاص دارد.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۶۷.</ref> البته برخی نیز ادعای علم غیب داشتن آنان به‌صورت مستقل و بدون تعلیم الهی را ادعایی غلوآمیز دانسته‌اند و بر این باورند این نوع علم غیب فقط به خداوند اختصاص دارد و همه علوم و معارف نزد پیامبران و امامان به اذن و تعلیم الهی است.<ref>حیدری، غلو، حقیقت و اقسام، ۱۳۹۱ش، ص۳۷.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۹۰

ویرایش