Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۳۰۴
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←جستارهای وابسته) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
=== پیروی از روش اولیای الهی(ع)=== | === پیروی از روش اولیای الهی(ع)=== | ||
برخی از صاحبنظران معتقدند سکوت ۲۵ ساله [[امام علی(ع)]] را در ادامه درنگ او در کشتن [[عمرو بن عبدود]]، جنگاور نامی عرب و دیگر رفتارهای [[امام اول شیعیان]] در همین باب جستجو کرد.<ref>بابایی، «تعامل فرهنگ با سایر مولفههای قدرت ملی از دیدگاه امام علی(ع)»، ص۶۸.</ref> [[امام علی(ع)]] در پاسخ به سوال مردم [[مدینه]] در خصوص علت جنگ با [[عایشه]]، [[طلحه]] و [[زبیر]] و سکوت در برابر [[خلفای سهگانه]]، دلیل سکوت ۲۵ ساله خود را بیان نموده است. حضرت علی(ع) علت سکوت خود را پیروی از روش ۶ [[پیامبر|پیامبر الهی(ع)]]، [[حضرت ابراهیم(ع)]] آن زمان که از قوم خود به دلیل نارواییهای آنان کناره گرفت،<ref>سوره مریم، آیه ۴۸.</ref> [[حضرت لوط(ع)]])آنجا که قدرتی در میان [[قوم لوط|قوم خود]] نداشت و مظلوم واقع شد،<ref>سوره هود، آیه ۸۰.</ref> [[حضرت یوسف(ع)]] هنگامی که زندان را بر انجام عملی که خداوند بر آن خشمگین میشد ترجیح داد،<ref>سوره یوسف، آیه۳۳.</ref> [[حضرت موسی(ع)]] به دلیل ترس از قومش از آنها گریخت،<ref>سوره شعرا، آیه ۲۱.</ref> [[حضرت هارون|حضرت هارون(ع)]] آنجا که در صدد قتلش برآمدند و [[حضرت محمد(ص)]] آنجا که از بیم جان، از قومش گریخت و به غار پناه برد و [[امام علی(ع)]] در بستر او خوابید([[لیلة المبیت]]).<ref>صدوق، علل الشرایع، ۱۴۰۸ق، ص۱۵۰.</ref> | برخی از صاحبنظران معتقدند سکوت ۲۵ ساله [[امام علی(ع)]] را در ادامه درنگ او در کشتن [[عمرو بن عبدود]]، جنگاور نامی عرب و دیگر رفتارهای [[امام اول شیعیان]] در همین باب جستجو کرد.<ref>بابایی، «تعامل فرهنگ با سایر مولفههای قدرت ملی از دیدگاه امام علی(ع)»، ص۶۸.</ref> [[امام علی(ع)]] در پاسخ به سوال مردم [[مدینه]] در خصوص علت جنگ با [[عایشه]]، [[طلحه]] و [[زبیر]] و سکوت در برابر [[خلفای سهگانه]]، دلیل سکوت ۲۵ ساله خود را بیان نموده است. حضرت علی(ع) علت سکوت خود را پیروی از روش ۶ [[پیامبر|پیامبر الهی(ع)]]، [[حضرت ابراهیم(ع)]] آن زمان که از قوم خود به دلیل نارواییهای آنان کناره گرفت،<ref>سوره مریم، آیه ۴۸.</ref> [[حضرت لوط(ع)]])آنجا که قدرتی در میان [[قوم لوط|قوم خود]] نداشت و مظلوم واقع شد،<ref>سوره هود، آیه ۸۰.</ref> [[حضرت یوسف(ع)]] هنگامی که زندان را بر انجام عملی که خداوند بر آن خشمگین میشد ترجیح داد،<ref>سوره یوسف، آیه۳۳.</ref> [[حضرت موسی(ع)]] به دلیل ترس از قومش از آنها گریخت،<ref>سوره شعرا، آیه ۲۱.</ref> [[حضرت هارون|حضرت هارون(ع)]] آنجا که در صدد قتلش برآمدند و [[حضرت محمد(ص)]] آنجا که از بیم جان، از قومش گریخت و به غار پناه برد و [[امام علی(ع)]] در بستر او خوابید([[لیلة المبیت]]).<ref>صدوق، علل الشرایع، ۱۴۰۸ق، ص۱۵۰.</ref> | ||
مهدوی دامغانی در پاسخ به این سوال که چرا [[امام علی(ع)]] جمله «دعونی و التمسوا غیری» (ترجمه: رهایم کنید و غیر مرا بخواهید<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۹۲.</ref>) را (که دلیل اصلی انکارکنندگان حق رهبری جامعه برای امام علی(ع) است) به زبان آورده؛ معتقد است: اول اینکه مردم به امتیازات [[عثمان]] و نحوه حکومت او عادت نموده بودند و همان انتظار را از [[امام علی(ع)]] داشتند؛ دوم اینکه روش و منش امام علی(ع) با روش اکثر مسئولین و استانداران زمان عثمان مخالف بود و تاریخ نیز نشان داد که این گروه علیه امام علی(ع) لشکرکشی کردند؛ و سوم اینکه در شرایطی که [[ابوبکر]] با وجود امام علی(ع) خود را اصلح نمیداند و در روایاتی وجود امام علی(ع) را دلیل عدم صلاحیت خود، نام برده است، به طور قطع امام علی(ع) لایقترین فرد برای تصدی مدیریت جامعه اسلامی بود، این جمله میبایست متواضعانه تعبیر شود، همانطور که مرسوم است. به همین دلیل، امام خود را بر سر دو راهی میدید: تسلیم نشدن در برابر بیعت مردم در آن شرایط بحرانی، یا تن دادن به بیعت و استقبال از طوفانها و بحرانها و امواج سهمگین اجتماعی.<ref>مهدوی دامغانی، جلوه تاریخ در شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۴۶۸.</ref> | مهدوی دامغانی در پاسخ به این سوال که چرا [[امام علی(ع)]] جمله «دعونی و التمسوا غیری» (ترجمه: رهایم کنید و غیر مرا بخواهید<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۹۲.</ref>) را (که دلیل اصلی انکارکنندگان حق رهبری جامعه برای امام علی(ع) است) به زبان آورده؛ معتقد است: اول اینکه مردم به امتیازات [[عثمان]] و نحوه حکومت او عادت نموده بودند و همان انتظار را از [[امام علی(ع)]] داشتند؛ دوم اینکه روش و منش امام علی(ع) با روش اکثر مسئولین و استانداران زمان عثمان مخالف بود و تاریخ نیز نشان داد که این گروه علیه امام علی(ع) لشکرکشی کردند؛ و سوم اینکه در شرایطی که [[ابوبکر]] با وجود امام علی(ع) خود را اصلح نمیداند و در روایاتی وجود امام علی(ع) را دلیل عدم صلاحیت خود، نام برده است، به طور قطع امام علی(ع) لایقترین فرد برای تصدی مدیریت جامعه اسلامی بود، این جمله میبایست متواضعانه تعبیر شود، همانطور که مرسوم است. به همین دلیل، امام خود را بر سر دو راهی میدید: تسلیم نشدن در برابر بیعت مردم در آن شرایط بحرانی، یا تن دادن به بیعت و استقبال از طوفانها و بحرانها و امواج سهمگین اجتماعی.<ref>مهدوی دامغانی، جلوه تاریخ در شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۴۶۸.</ref> | ||