پرش به محتوا

آیه ۶۲ سوره نمل: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
| آیات مرتبط    =
| آیات مرتبط    =
}}
}}
'''آیه ۶۲ سوره نمل''' [[خدا|خداوند]] را تنهامرجع [[استجابت دعا]] و رفع گرفتاری‌های انسان معرفی می‌کند. خداوند در این آیه و چند آیه قبل و بعدش، دلائل [[توحید]] را بیان کرده است.
'''آیه ۶۲ سوره نمل''' [[خدا|خداوند]] را مرجع [[استجابت دعا]] و رفع گرفتاری‌های انسانِ «مُضطَر» معرفی می‌کند و از خلافت در زمین سخن می‌گوید. در فرهنگ عمومی، از بخش نخست این آیه که با نام «[[آیه امن یجیب|آیه اَمَّن یُجیب»]] شناخته می‌شود با عنوان «دعا» یاد می‌شود و به خواندن آن هنگام گرفتاری توصیه شده است.


براساس روایاتی از [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] و [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]]، آیه ۶۲ [[سوره نمل]] در شأن [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(عج)]] نازل شده و او مضطر واقعی دانسته شده است که خداوند، دعایش را مستجاب و او را در زمین [[خلیفةالله|خلیفه]] قرار می‌دهد. [[شرف‌الدین استرابادی]] در [[تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة (کتاب)|تأویل الآیات]]، [[حدیث|روایت]] دیگری از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] ذکر کرده که کلام خداوند در آیه امن یجیب، درباره [[قیام امام مهدی(عج)|قیام حضرت مهدی(عج)]] است.
برخی عالمان [[شیعه]]، با استناد به روایاتی از [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیت]]، [[اسباب نزول|شأن نزول]] آیه را [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(عج)]] می‌دانند و می‌گویند در روایات، او مضطر واقعی دانسته شده است که خداوند دعایش را مستجاب می‌کند و او را در زمین [[خلیفةالله|خلیفه]] قرار می‌دهد. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، از مفسران شیعه، این شأن نزول را از باب مصداق دانسته و گفته است واژه «مُضطَر»ِ موجود در آیه همه افراد درمانده را شامل می‌شود.


[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] و [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] از مفسران شیعه، [[اسباب نزول|شأن نزول]] در روایت را از باب مصداق دانسته‌اند؛ زیرا آیه ازنظر آن‌ها درباره عموم افراد مضطر نازل شده است. [[میرزا جواد ملکی تبریزی]] (درگذشته [[سال ۱۳۰۴ هجری شمسی|۱۳۰۴ش]]) برای شخصی که [[رمضان|ماه رمضان]] را بدون تغییری در حالاتش گذراند، توصیه کرده است که با زبان حال آیه امن یجیب را بخواند. این آیه گرچه در زبان عموم مردم از آن به‌عنوان [[دعا]] تعبیر شده و حتی مراسمی به‌عنوان ختم امن یجیب مرسوم است؛ اما سبک و سیاق دعایی ندارد و توصیه شده که به‌صورت «یا مَنْ یجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ» یا «يَا مَنْ يُجِيبُ دُعَاءَ الْمُضْطَرِّ» خوانده شود.
درباره عبارت «خُلَفاءَ الاَرض» (جانشینان زمین) هم بحث میان [[مفسران]] بسیار است. بیشتر مفسران شیعه و [[اهل سنت و جماعت|سنی]] مراد از این عبارت را آن می‌دانند که خداوند در هر عصری، گروهی از مردم را جانشین گروه دیگری در زمین می‌کند؛ اما کسانی نیز بر این باورند که منظور خلافت همه انسان‌ها در زمین است؛ یعنی اینکه خدا به انسان قدرت تصرف در زمین و هرچه روی آن است را داده است.


== جایگاه آیه در فرهنگ عمومی ==
== جایگاه آیه در فرهنگ عمومی ==
خط ۶۰: خط ۶۰:
مفسران درباره اینکه منظور از عبارت «خُلَفاءَ الاَرض» (جانشنیان زمین) چیست، دیدگاه‌های متفاوتی بیان کرده‌اند. بسیاری از مفسران [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]] گفته‌اند مراد این است که [[خدا|خداوند]] در هر دوره‌ای، گروهی از مردمان زمین را جانشین گروه قبل از آنها می‌کند تا در زمین سکونت کنند و اداره آن را به‌عهده بگیرند. [[شیخ طوسی]]،<ref>شیخ طوسی، التبيان، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۱۱۰.</ref> [[فضل بن حسن طبرسی|طبرِسی]]،<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۳۵۸-۳۵۹.</ref> [[ابوالفتوح رازی]]،<ref>ابو‌الفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۱۵، ص۶۵.</ref> [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]]،<ref>فیض کاشانی، سير الصافی، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۷۱.</ref> محمد بن جریر طبری،<ref> طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۰، ص۴.</ref> ابْنِ‌کَثیر،<ref>ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> ثعلبی،<ref>ثعلبی، کشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۲۱۹.</ref> زمخشری،<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷-۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> و فخر رازی<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۶۵.</ref> از این گروه‌اند.  
مفسران درباره اینکه منظور از عبارت «خُلَفاءَ الاَرض» (جانشنیان زمین) چیست، دیدگاه‌های متفاوتی بیان کرده‌اند. بسیاری از مفسران [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]] گفته‌اند مراد این است که [[خدا|خداوند]] در هر دوره‌ای، گروهی از مردمان زمین را جانشین گروه قبل از آنها می‌کند تا در زمین سکونت کنند و اداره آن را به‌عهده بگیرند. [[شیخ طوسی]]،<ref>شیخ طوسی، التبيان، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۱۱۰.</ref> [[فضل بن حسن طبرسی|طبرِسی]]،<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۳۵۸-۳۵۹.</ref> [[ابوالفتوح رازی]]،<ref>ابو‌الفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۱۵، ص۶۵.</ref> [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]]،<ref>فیض کاشانی، سير الصافی، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۷۱.</ref> محمد بن جریر طبری،<ref> طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۰، ص۴.</ref> ابْنِ‌کَثیر،<ref>ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> ثعلبی،<ref>ثعلبی، کشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۲۱۹.</ref> زمخشری،<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷-۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> و فخر رازی<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۶۵.</ref> از این گروه‌اند.  


در مقابل، [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]] منظور از خلافت در آیه را قدرت تصرف انسان در زمین و هرچه روی آن است دانسته است. طبق این نظر، اگر  مشکلات و گرفتاری‌ها باعث اضطرار انسان شد، از خدا درخواست برطرف شدن گرفتاری می‌کند و اگر خداوند دعایش را مستجاب کند، در حقیقت خلافتی را که به انسان داده تکمیل کرده است. به گفته علامه طباطبایی، معانی دیگر با سیاق آیه مناسب نیستند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۱۵، ص۳۸۳.</ref> مکارم شیرازی نیز در قول دیگری با این نظر موافق است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۱۸.</ref>  
در مقابل، [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]] منظور از خلافت در آیه را قدرت تصرف انسان در زمین و هرچه روی آن است دانسته است. طبق این نظر، اگر  مشکلات و گرفتاری‌ها باعث اضطرار انسان شد، از خدا درخواست برطرف شدن گرفتاری می‌کند و اگر خداوند دعایش را مستجاب کند، در حقیقت خلافتی را که به انسان داده تکمیل کرده است. به گفته علامه طباطبایی، معانی دیگر با سیاق آیه مناسب نیستند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۱۵، ص۳۸۳.</ref>  


طبرِسی در احتمال دیگری که آن را ضعیف شمرده، روایتی از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] ذکر کرده است که در آن منظور از خلافت این است که خداوند، شما را جانشین [[کفر|کفار]] می‌کند و در سرزمین و بلادشان جای می‌دهد تا به‌جای کفر، از خداوند اطاعت کنید.<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۳۵۸-۳۵۹.</ref> علامه طباطبایی این احتمال دوم را نیز رد می‌کند؛ با این استدلال که  مخاطبِ آیه، اینجا کافران است؛ درحالی که بنا بر این احتمال، باید به [[ایمان|مؤمنان]] خطاب می‌شد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۱۵، ص۳۸۴.</ref>
طبرِسی در احتمال دیگری که آن را ضعیف شمرده، روایتی از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] ذکر کرده است که در آن منظور از خلافت این است که خداوند، شما را جانشین [[کفر|کفار]] می‌کند و در سرزمین و بلادشان جای می‌دهد تا به‌جای کفر، از خداوند اطاعت کنید.<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۳۵۸-۳۵۹.</ref> علامه طباطبایی این احتمال دوم را نیز رد می‌کند؛ با این استدلال که  مخاطبِ آیه، اینجا کافران است؛ درحالی که بنا بر این احتمال، باید به [[ایمان|مؤمنان]] خطاب می‌شد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۱۵، ص۳۸۴.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶

ویرایش