بهشت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Sultanmoradi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{معاد-عمودی}} | {{معاد-عمودی}} | ||
'''بهشت''' یا '''جنت'''، جایگاهی در جهان [[آخرت]] که بندگان درستکار و سعادتمند در آن ساکن | '''بهشت''' یا '''جنت'''، جایگاهی در جهان [[آخرت]] که بندگان درستکار و سعادتمند در آن ساکن و از نعمتهای الهی برخوردار میشوند. محل سکونت [[آدم (پیامبر)| حضرت آدم]] و [[حوا]]، پیش از [[هبوط]] به زمین نیز [[بهشت آدم]] خوانده شده است. | ||
بیش از دویست [[آیه]] در [[قرآن]] و همچنین بسیاری از روایات [[معصومان]]، درباره بهشت و ویژگیهای آن است؛ ویژگیهایی مانند اندازه و گستره و مکان، تعداد بهشتها، انواع نعمتها، اوصاف ثبوتی و سلبی نعمتها و اشیای موجود در بهشت، غرض از آفرینش، ویژگیهای بهشتیان، صفات و کارهایی که انسانها را شایسته بهشت میکند، محرومان از بهشت و روابط ساکنان بهشت با یکدیگر. | بیش از دویست [[آیه]] در [[قرآن]] و همچنین بسیاری از روایات [[چهارده معصوم|معصومان]]، درباره بهشت و ویژگیهای آن است؛ ویژگیهایی مانند اندازه و گستره و مکان، تعداد بهشتها، انواع نعمتها، اوصاف ثبوتی و سلبی نعمتها و اشیای موجود در بهشت، غرض از آفرینش، ویژگیهای بهشتیان، صفات و کارهایی که انسانها را شایسته بهشت میکند، محرومان از بهشت و روابط ساکنان بهشت با یکدیگر. | ||
با آنکه اعتقاد به وجود بهشت، از آموزههای قطعی اسلامی است، اما درباره اینکه آیا بهشت، در هنگام وقوع آخرت خلق میشود یا از ابتدا خلق شده، اختلافاتی بین [[کلام|متکلمان]] مسلمان وجود دارد. علاوه بر این، جسمانی یا روحانی بودن بهشت و نعمتهای آن نیز، از دیگر اختلافات در میان عالمان مسلمان، چه [[شیعه]] و چه [[اهل سنت|سنی]] است. | با آنکه اعتقاد به وجود بهشت، از آموزههای قطعی اسلامی است، اما درباره اینکه آیا بهشت، در هنگام وقوع آخرت خلق میشود یا از ابتدا خلق شده، اختلافاتی بین [[کلام اسلامی|متکلمان]] مسلمان وجود دارد. علاوه بر این، جسمانی یا روحانی بودن بهشت و نعمتهای آن نیز، از دیگر اختلافات در میان عالمان مسلمان، چه [[شیعه]] و چه [[اهل سنت و جماعت|سنی]] است. | ||
==مفهوم و واژههای مرتبط== | ==مفهوم و واژههای مرتبط== | ||
بهشت، جایگاهی در [[جهان آخرت]] که بندگان درستکار و سعادتمند در آن ساکن شده و از نعمتهای الهی برخوردار میشوند.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۱، ذیل مدخل جنت.</ref> در قرآن کریم، واژه جنت (= بهشت) در معانی متفاوتی به کار رفتهاست؛ مفسران بر اساس عبارت «جنتان» که در آیه ۴۶ سوره الرحمن آمده، و همچنین با بهرهگیری از تفاسیر موجود در روایات اهل بیت، چهار احتمال درباره «جنتان» (دو بهشت) دادهاند که بر اساس این آیه، به اهل اخلاص و خضوع اختصاص دارد: | بهشت، جایگاهی در [[آخرت|جهان آخرت]] که بندگان درستکار و سعادتمند در آن ساکن شده و از نعمتهای الهی برخوردار میشوند.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۱، ذیل مدخل جنت.</ref> در قرآن کریم، واژه جنت (= بهشت) در معانی متفاوتی به کار رفتهاست؛ مفسران بر اساس عبارت «جنتان» که در آیه ۴۶ سوره الرحمن آمده، و همچنین با بهرهگیری از تفاسیر موجود در روایات اهل بیت، چهار احتمال درباره «جنتان» (دو بهشت) دادهاند که بر اساس این آیه، به اهل اخلاص و خضوع اختصاص دارد: | ||
# یک بهشت روحانی و یک بهشت جسمانی؛ یکی برای انسانها و دیگری برای جنّیان؛ یکی بهمثابه پاداش فرمانبری، و دیگری بهمثابه پاداش ترک نافرمانی. | # یک بهشت روحانی و یک بهشت جسمانی؛ یکی برای انسانها و دیگری برای جنّیان؛ یکی بهمثابه پاداش فرمانبری، و دیگری بهمثابه پاداش ترک نافرمانی. | ||
# یک بهشت پاداش و یک بهشت ناشی از فضل الهی.<ref>رجوع کنید به طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره الرحمن، آیه ۴۶.</ref>{{یاد|این احتمال را ممکن است از آیه۳۵سوره ق لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَلَدَيْنا مَزِيدٌ ترجمه:هر چه بخواهند در آنجا برای آنها هست، و نزد ما نعمتهای بیشتری است (که به فکر هیچ کس نمیرسد)برداشت کرد. }} | # یک بهشت پاداش و یک بهشت ناشی از فضل الهی.<ref>رجوع کنید به طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره الرحمن، آیه ۴۶.</ref>{{یاد|این احتمال را ممکن است از آیه۳۵سوره ق لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَلَدَيْنا مَزِيدٌ ترجمه:هر چه بخواهند در آنجا برای آنها هست، و نزد ما نعمتهای بیشتری است (که به فکر هیچ کس نمیرسد)برداشت کرد. }} | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
[[دار السلام]]، یکی از تعبیرات ناظر به بهشت، و یکی از اوصاف آن خوانده شدهاست؛ به باور برخی مفسران، از آنجا که [[سلام (نام خداوند)|سلام]] از نامهای [[خدا|خداست]]، پس دارالسّلام یعنی خانه خدا و این، تعبیری است برای بیان شرافت و ارجمندی بهشت.<ref>ابونُعَیم اصفهانی، صفة الجنة، ج ۱، ص ۳۴؛ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ذیل سوره انعام، آیه ۱۲۷.</ref> | [[دار السلام]]، یکی از تعبیرات ناظر به بهشت، و یکی از اوصاف آن خوانده شدهاست؛ به باور برخی مفسران، از آنجا که [[سلام (نام خداوند)|سلام]] از نامهای [[خدا|خداست]]، پس دارالسّلام یعنی خانه خدا و این، تعبیری است برای بیان شرافت و ارجمندی بهشت.<ref>ابونُعَیم اصفهانی، صفة الجنة، ج ۱، ص ۳۴؛ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ذیل سوره انعام، آیه ۱۲۷.</ref> | ||
از [[ابن عباس]] نقل شده که هر یک از تعبیرات جنّة | از [[ابن عباس]] نقل شده که هر یک از تعبیرات [[جنة المأوی|جنّة المأوی]]، جنّة النعیم، دارالخلد یا [[جنة الخلد]]، دارالسّلام، [[بهشت فردوس|جنّة الفردوس]]، [[جنات عدن|جنّة عدْن]] و دارالجلال، به یک بهشت خاص اشاره دارد.<ref>رجوع کنید به قرطبی، التذکرة فی احوال الموتی و امور الاخرة، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص ۱۷۵؛ بحرانی، معالم الزلفی فی معارف النشأه الاولی و الاخری، ۱۳۸۲ش، ج ۳، ص ۱۶۹، با این تفاوت که به جای دارالجلال، جنّه النور آوردهاست.</ref> | ||
[[محمدباقر مجلسی]] در [[بحارالانوار]]،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، «باب الجنة و نعیمها»، صص ۷۱-۱۱۶.</ref> بنا به روش خود در این جامع حدیثی، ابتدا آیات مرتبط با موضوع جنّت (حدود ۲۷۵ آیه) را به ترتیب سورهها، درج و تفسیر آنها را، به طور عمده از [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]]، [[فخر رازی]] و [[بیضاوی]] نقل کردهاست. | [[محمدباقر مجلسی]] در [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]]،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، «باب الجنة و نعیمها»، صص ۷۱-۱۱۶.</ref> بنا به روش خود در این جامع حدیثی، ابتدا آیات مرتبط با موضوع جنّت (حدود ۲۷۵ آیه) را به ترتیب سورهها، درج و تفسیر آنها را، به طور عمده از [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]]، [[فخر رازی]] و [[بیضاوی]] نقل کردهاست. برخی از محققان برای بهشت سه درجه و رتبه کلی قائل شده اند که عبارتند از:۱- جنّت اعمال ، که برای صاحبان عمل صالح است.۲- جنّت صفات، که برای صاحبان ملکات و صفات نیکوست. اینها مرتبه ی قبل را هم دارند.۳- جنّت ذات، که برای صاحبان ذاتهای مطهّر و پاک میباشد. اینها دو مرتبهی قبل را دارا میباشند. جنّت ذات ، همان مقام فناء فی الله و لقاء الله می باشد. این بهشت را مراتبی است که اوج آن برای رسول الله (ص) و اهل بیت بزرگوارش میباشد؛ و مرتبهی پایین آن برای برخی اولیاء الهی است. [[محی الدین عربی]] بهشت را به بهشت حسی و معنوی تقسیم کرده و بهشت معنوی را محصول فرح الهی دانسته است و بهشت محسوس را مانند جسم و بهشت معنوی را مانند روح برای آن دانسته است. <ref>محی الدین، فتوحات، الناشر | ||
برخی از محققان برای بهشت سه درجه و رتبه کلی قائل شده اند که عبارتند از:۱- جنّت اعمال ، که برای صاحبان عمل صالح است.۲- جنّت صفات، که برای صاحبان ملکات و صفات نیکوست. اینها مرتبه ی قبل را هم دارند.۳- جنّت ذات، که برای صاحبان ذاتهای مطهّر و پاک میباشد. اینها دو مرتبهی قبل را دارا میباشند. جنّت ذات ، همان مقام فناء فی الله و لقاء الله می باشد. این بهشت را مراتبی است که اوج آن برای رسول الله (ص) و اهل بیت بزرگوارش میباشد؛ و مرتبهی پایین آن برای برخی اولیاء الهی است. [[محی الدین عربی]] بهشت را به بهشت حسی و معنوی تقسیم کرده و بهشت معنوی را محصول فرح الهی دانسته است و بهشت محسوس را مانند جسم و بهشت معنوی را مانند روح برای آن دانسته است. <ref>محی الدین، فتوحات، الناشر | |||
موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، ج۱، ص۳۱۷.</ref>برخی از محققان «جنتی» در آیه ۳۰ سوره فجر(وَادْخُلِي جَنَّتِي) را همان جنت ذات دانستهاند.<ref>http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_85794/کتاب/معاد_از_دیدگاه_امام_خمینی_س_/جنّت_خداوند | موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، ج۱، ص۳۱۷.</ref>برخی از محققان «جنتی» در آیه ۳۰ سوره فجر(وَادْخُلِي جَنَّتِي) را همان جنت ذات دانستهاند.<ref>http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_85794/کتاب/معاد_از_دیدگاه_امام_خمینی_س_/جنّت_خداوند | ||
</ref> | </ref> | ||
'''معانی و تعابیر مختلف بهشت در روایات'''{{سخ}} | '''معانی و تعابیر مختلف بهشت در روایات'''{{سخ}}در برخی احادیث نقل شده از معصومان، قرآن اسامی بهشت را توضیح دادهاست؛ از جمله: | ||
در برخی احادیث نقل شده از معصومان، قرآن اسامی بهشت را توضیح دادهاست؛ از جمله: | |||
#جنة المأوی، در حدیثی نبوی، نام رودی در بهشت معرفی شده و جنّت عدْن و جنّت فردوس، نام دو بهشت در میانه دو بهشت دیگر دانسته شدهاست.<ref>رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۱۱۷ و ۱۹۶.</ref> | #جنة المأوی، در حدیثی نبوی، نام رودی در بهشت معرفی شده و جنّت عدْن و جنّت فردوس، نام دو بهشت در میانه دو بهشت دیگر دانسته شدهاست.<ref>رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۱۱۷ و ۱۹۶.</ref> | ||
#در حدیثی از [[امام باقر (ع)]] آمدهاست که قرآن از چهار جنّت عَدْن، فردوس، نعیم، و مأوی نام برده که شمار زیادی بهشت، در اطراف این چهار مورد قرار گرفتهاست.<ref>رجوع کنید به بحرانی، معالم الزلفی فی معارف النشأه الاولی و الاخری، ۱۳۸۲ش، ج ۳، ص ۸۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۱۶۱.</ref> | #در حدیثی از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر (ع)]] آمدهاست که قرآن از چهار جنّت عَدْن، فردوس، نعیم، و مأوی نام برده که شمار زیادی بهشت، در اطراف این چهار مورد قرار گرفتهاست.<ref>رجوع کنید به بحرانی، معالم الزلفی فی معارف النشأه الاولی و الاخری، ۱۳۸۲ش، ج ۳، ص ۸۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۱۶۱.</ref> | ||
#در حدیثی که [[سعید بن جناح|سُعید بن جناح]] از امام باقر (ع) روایت کرده، آیه ۴۶ و ۶۲ [[سوره الرحمن]]، شاهدی بر وجود چهار بهشت ذکر شدهاست؛ با این توضیح که دو بهشت ذکر شده در آیه نخست، یکی حاصل ترک [[گناه]] و دیگری ثمره «خدا را مراقب خویش دیدن» (خافَ مقامَ ربّه) و برای مقربان است و دو بهشت ذکر شده در آیه ۶۲ سوره الرحمن (نعیم و مأوی) برای [[اصحاب یمین]] است و از حیث مزایا، نه از لحاظ قرب، فروتر است.<ref>رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۲۱۸ </ref> | #در حدیثی که [[سعید بن جناح|سُعید بن جناح]] از امام باقر (ع) روایت کرده، آیه ۴۶ و ۶۲ [[سوره الرحمن]]، شاهدی بر وجود چهار بهشت ذکر شدهاست؛ با این توضیح که دو بهشت ذکر شده در آیه نخست، یکی حاصل ترک [[گناه]] و دیگری ثمره «خدا را مراقب خویش دیدن» (خافَ مقامَ ربّه) و برای مقربان است و دو بهشت ذکر شده در آیه ۶۲ سوره الرحمن (نعیم و مأوی) برای [[اصحاب یمین]] است و از حیث مزایا، نه از لحاظ قرب، فروتر است.<ref>رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۲۱۸ </ref> | ||
#در حدیث نقل شده از [[امام صادق (ع)]]، آیه ۶۲ سوره الرحمن، دلیل وجود بهشتهای متعدد، و همچنین تعبیر «درجات»، حاکی از تفاوت مراتب اهل بهشت دانسته شدهاست.<ref>رجوع کنید به طبرسی، ذیل رحمن: ۶۲؛ با اندکی تفاوت در مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۹۸.</ref> | #در حدیث نقل شده از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]]، آیه ۶۲ سوره الرحمن، دلیل وجود بهشتهای متعدد، و همچنین تعبیر «درجات»، حاکی از تفاوت مراتب اهل بهشت دانسته شدهاست.<ref>رجوع کنید به طبرسی، ذیل رحمن: ۶۲؛ با اندکی تفاوت در مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۹۸.</ref> | ||
#بنابر مضمون برخی احادیث شیعه و سنی، یکی از بهشتها را خدا به دست خود ساخته و نهال درختانش را نشاندهاست؛ دیدنیهای آن را هیچ کس ندیده و هیچ کس از نعمتهای آن مطلع نیست. مفسران، آیه ۱۷ سوره سجده را اشارهای به این بهشت دانستهاند. در حدیثی از امام صادق (ع)، ابتدا از «تجلی» خدا بر اهل بهشت سخن به میان آمده و در پایان، به این جنّت خاص اشاره شدهاست.<ref>رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref> در بسیاری از آثار حدیثی شیعه و اهل سنت، احادیثی مبنی بر وجود بهشتی که نعمتهایی فراتر از تصور انسان دارد، ذکر شدهاست.<ref>برای نمونه رجوع کنید به بغوی، مصابیح السنة، ۱۴۰۷ق، ج ۳، ص ۵۵۵؛ منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ۱۴۰۷ق، ج ۴، ص ۵۰۲-۵۰۶؛ ابن قیم جوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، ۱۴۰۹ق، ص ۳۰۸-۳۱۱، ۳۱۹-۳۲۵.</ref> | #بنابر مضمون برخی احادیث شیعه و سنی، یکی از بهشتها را خدا به دست خود ساخته و نهال درختانش را نشاندهاست؛ دیدنیهای آن را هیچ کس ندیده و هیچ کس از نعمتهای آن مطلع نیست. مفسران، آیه ۱۷ سوره سجده را اشارهای به این بهشت دانستهاند. در حدیثی از امام صادق (ع)، ابتدا از «تجلی» خدا بر اهل بهشت سخن به میان آمده و در پایان، به این جنّت خاص اشاره شدهاست.<ref>رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref> در بسیاری از آثار حدیثی شیعه و اهل سنت، احادیثی مبنی بر وجود بهشتی که نعمتهایی فراتر از تصور انسان دارد، ذکر شدهاست.<ref>برای نمونه رجوع کنید به بغوی، مصابیح السنة، ۱۴۰۷ق، ج ۳، ص ۵۵۵؛ منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ۱۴۰۷ق، ج ۴، ص ۵۰۲-۵۰۶؛ ابن قیم جوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، ۱۴۰۹ق، ص ۳۰۸-۳۱۱، ۳۱۹-۳۲۵.</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۵: | ||
برخی از اوصاف بهشت، در قرآن کریم و روایات معصومین ذکر شده است. بهشت بر اساس قرآن، محل زندگی بعد از دنیای نیکبختان (الذین سُعِدوا)<ref>سوره هود، آیه ۱۰۸.</ref> است؛ باغ یا باغهایی با درختان بسیار و سرسبز و سایهگستر،<ref>سوره رعد، آیه ۳۵؛ سوره یس، آیه ۵۶؛ سوره الرحمن، آیه ۴۸ و ۶۴؛ سوره واقعه، آیه ۳۰؛ سوره انسان، آیه ۱۴.</ref> با نهرهای روان (بر اساس تعبیر «تجری مِنْ تحتها الانهار»)،<ref>۳۵بار و برخی تعبیرات دیگر </ref> چشمههای جوشان و جاری<ref>سوره یس، آیه ۳۴؛ سوره ذاریات، آیه ۱۵؛ سوره الرحمن، آیه ۵۰ و ۶۶؛ سوره انسان، آیه ۶ و ۱۸؛ سوره مطففین، آیه ۲۸.</ref> و سرشار از میوههای مختلف،<ref>سوره ص، آیه ۵۱؛ سوره زخرف، آیه ۷۳؛ سوره دخان، آیه ۵۵.</ref> و همچنین با دمایی معتدل.<ref>سوره انسان، آیه ۱۳؛ نیز رجوع کنید به تفاسیر، از جمله طبری، تفسیر طبری؛ طبرسی، مجمع البیان؛ فخر رازی، تفسیر کبیر؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل همین آیه.</ref> | برخی از اوصاف بهشت، در قرآن کریم و روایات معصومین ذکر شده است. بهشت بر اساس قرآن، محل زندگی بعد از دنیای نیکبختان (الذین سُعِدوا)<ref>سوره هود، آیه ۱۰۸.</ref> است؛ باغ یا باغهایی با درختان بسیار و سرسبز و سایهگستر،<ref>سوره رعد، آیه ۳۵؛ سوره یس، آیه ۵۶؛ سوره الرحمن، آیه ۴۸ و ۶۴؛ سوره واقعه، آیه ۳۰؛ سوره انسان، آیه ۱۴.</ref> با نهرهای روان (بر اساس تعبیر «تجری مِنْ تحتها الانهار»)،<ref>۳۵بار و برخی تعبیرات دیگر </ref> چشمههای جوشان و جاری<ref>سوره یس، آیه ۳۴؛ سوره ذاریات، آیه ۱۵؛ سوره الرحمن، آیه ۵۰ و ۶۶؛ سوره انسان، آیه ۶ و ۱۸؛ سوره مطففین، آیه ۲۸.</ref> و سرشار از میوههای مختلف،<ref>سوره ص، آیه ۵۱؛ سوره زخرف، آیه ۷۳؛ سوره دخان، آیه ۵۵.</ref> و همچنین با دمایی معتدل.<ref>سوره انسان، آیه ۱۳؛ نیز رجوع کنید به تفاسیر، از جمله طبری، تفسیر طبری؛ طبرسی، مجمع البیان؛ فخر رازی، تفسیر کبیر؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل همین آیه.</ref> | ||
وسعت بهشت، در آیه ۱۳۳ [[سوره آل عمران]]، به پهنای آسمانها و زمین، و در آیه ۲۱ [[سوره حدید]]، به پهنایی مانند پهنای آسمانها و زمین تعبیر شده است. مفسرانی مانند طبرسی، فخر رازی و طباطبایی، با تکیه بر این آیات، تصور وسعت بهشت را خارج از قلمرو فهم و ذهن انسانها دانستهاند.<ref>رجوع کنید به طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره فصّلت، آیه ۱۲.</ref> | وسعت بهشت، در آیه ۱۳۳ [[سوره آلعمران|سوره آل عمران]]، به پهنای آسمانها و زمین، و در آیه ۲۱ [[سوره حدید]]، به پهنایی مانند پهنای آسمانها و زمین تعبیر شده است. مفسرانی مانند طبرسی، فخر رازی و طباطبایی، با تکیه بر این آیات، تصور وسعت بهشت را خارج از قلمرو فهم و ذهن انسانها دانستهاند.<ref>رجوع کنید به طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره فصّلت، آیه ۱۲.</ref> | ||
===مخلوق و جسمانی بودن=== | ===مخلوق و جسمانی بودن=== | ||
مخلوق بودن و همچنین خلق بهشت پیش از وقوع قیامت، از جمله موضوعهایی است که در احادیث معصومان به آنها اشاره شده و حتی یکی از اعتقادات شیعه معرفی شده است.<ref>ر.ک: مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۱۴۶، و ۱۹۶-۱۹۷.</ref> از [[امام رضا(ع)]] نقل شده است که مراد از مخلوق بودن بهشت، خلق تقدیری نیست، بلکه بهشت وجود خارجی دارد و [[پیامبر(ص)]]، در [[معراج]]، بهشت واقعی را دیده است و بنابراین، نفی مخلوق بودن بهشت، به منزله دروغگو خواندن پیامبر است.<ref>ر.ک: مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۱۱۹.</ref> | مخلوق بودن و همچنین خلق بهشت پیش از وقوع قیامت، از جمله موضوعهایی است که در احادیث معصومان به آنها اشاره شده و حتی یکی از اعتقادات شیعه معرفی شده است.<ref>ر.ک: مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۱۴۶، و ۱۹۶-۱۹۷.</ref> از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] نقل شده است که مراد از مخلوق بودن بهشت، خلق تقدیری نیست، بلکه بهشت وجود خارجی دارد و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، در [[معراج]]، بهشت واقعی را دیده است و بنابراین، نفی مخلوق بودن بهشت، به منزله دروغگو خواندن پیامبر است.<ref>ر.ک: مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۱۱۹.</ref> | ||
در برخی از احادیث، تاکید شده است که برای هر کس، جایی در بهشت و همچنین جایی در [[دوزخ]] از پیش تعیین شده و کارهای هر فرد، به تدریج، اجزای آن مکان در بهشت یا دوزخ را تکمیل میکند. این احادیث، مستند موجود بودن [[بهشت]] و [[جهنم]] قرار گرفته است.<ref>رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۲۳، ۱۲۵، ۱۴۹؛ برای این بحث، با برخی تفاوتها، در منابع حدیثی اهل سنّت رجوع کنید به بیهقی، شعب الایمان، ۱۴۲۱ق، ج ۱، ص ۳۴۲ و ۳۴۶؛ قرطبی، التذکرة فی احوال الموتی و امور الاخرة، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص ۱۶۴-۱۶۵؛ ابنقیم جوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، ۱۴۰۹ق، ص۴۴-۵۱.</ref> | در برخی از احادیث، تاکید شده است که برای هر کس، جایی در بهشت و همچنین جایی در [[جهنم|دوزخ]] از پیش تعیین شده و کارهای هر فرد، به تدریج، اجزای آن مکان در بهشت یا دوزخ را تکمیل میکند. این احادیث، مستند موجود بودن [[بهشت]] و [[جهنم]] قرار گرفته است.<ref>رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۲۳، ۱۲۵، ۱۴۹؛ برای این بحث، با برخی تفاوتها، در منابع حدیثی اهل سنّت رجوع کنید به بیهقی، شعب الایمان، ۱۴۲۱ق، ج ۱، ص ۳۴۲ و ۳۴۶؛ قرطبی، التذکرة فی احوال الموتی و امور الاخرة، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص ۱۶۴-۱۶۵؛ ابنقیم جوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، ۱۴۰۹ق، ص۴۴-۵۱.</ref> | ||
قرآن کریم و احادیث معصومین، بر این نکته تاکید میکنند که بهشت و به طور کلی عالم آخرت، جسمانی است و بر همین اساس، دنیا و آخرت، در جسمانی بودن تفاوتی با هم ندارند، و تنها در ویژگیهای دیگر متفاوتاند. علامه مجلسی و سید نعمت الله جزایری، از یکی از احادیث نقل شده از امام رضا (ع)، برداشت کردهاند که بنابر نظر امام هشتم، احوال آخرت را باید با احوال دنیا سنجید و تاکید کردهاند که لازمه این گزاره، جسمانی بودن بهشت خواهد بود. امام رضا (ع) در پاسخ به یکی از [[مناظره امام رضا با عمران صابی|پرسشهای عمران صابی]] و در مقام استدلال بر رؤیتناپذیری خدا برای انسانها در بهشت، گفته است که استدلال برای آنچه در بهشت اتفاق میافتد، فقط با آنچه در دنیاست، ممکن میشود. این جمله، بنابر یکی از دو توضیح [[علامه مجلسی]]<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۱۰، ص ۳۱۶، ۳۲۷ </ref> و شاگردش [[سید نعمت الله جزایری]]،<ref>جزایری، نور البراهین، ۱۴۱۷ق، ج ۲، ص ۴۷۹.</ref> متضمن این «اصل» است که احوال [[آخرت]] را باید با احوال دنیا سنجید.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۱۱، ذیل مدخل جنت.</ref> | قرآن کریم و احادیث معصومین، بر این نکته تاکید میکنند که بهشت و به طور کلی عالم آخرت، جسمانی است و بر همین اساس، دنیا و آخرت، در جسمانی بودن تفاوتی با هم ندارند، و تنها در ویژگیهای دیگر متفاوتاند. علامه مجلسی و سید نعمت الله جزایری، از یکی از احادیث نقل شده از امام رضا (ع)، برداشت کردهاند که بنابر نظر امام هشتم، احوال آخرت را باید با احوال دنیا سنجید و تاکید کردهاند که لازمه این گزاره، جسمانی بودن بهشت خواهد بود. امام رضا (ع) در پاسخ به یکی از [[مناظره امام رضا با عمران صابی|پرسشهای عمران صابی]] و در مقام استدلال بر رؤیتناپذیری خدا برای انسانها در بهشت، گفته است که استدلال برای آنچه در بهشت اتفاق میافتد، فقط با آنچه در دنیاست، ممکن میشود. این جمله، بنابر یکی از دو توضیح [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]]<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۱۰، ص ۳۱۶، ۳۲۷ </ref> و شاگردش [[سید نعمتالله جزایری|سید نعمت الله جزایری]]،<ref>جزایری، نور البراهین، ۱۴۱۷ق، ج ۲، ص ۴۷۹.</ref> متضمن این «اصل» است که احوال [[آخرت]] را باید با احوال دنیا سنجید.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۱۱، ذیل مدخل جنت.</ref> | ||
====استدلالهای کلامی==== | ====استدلالهای کلامی==== | ||
در استدلال به مخلوق بودن بهشت، به چند آیه از قرآن کریم استناد شده است؛ آیه پنجم [[سوره نجم]] که گزارش عروج [[پیامبر(ص)]] است، آیات ۱۳۳ [[سوره | در استدلال به مخلوق بودن بهشت، به چند آیه از قرآن کریم استناد شده است؛ آیه پنجم [[سوره نجم]] که گزارش عروج [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] است، آیات ۱۳۳ [[سوره آلعمران|آلعمران]] و ۲۱ [[سوره حدید|حدید]] که در هر دو، تعبیر «اُعدَّت» (=آماده شده است) ذکر شده، و آیه ۱۰۰ [[سوره توبه|توبه]] که در آن واژه «اَعَدَّ» آمده<ref>همین دو تعبیر در آیه ۱۳۱ آلعمران و آیه ۵۷ احزاب برای دوزخ بهکار رفته </ref> و دلالت بر موجود بودن فعلی جنّت و دوزخ دارد.<ref>جوینی، العقیدة النظامیة، ۱۴۲۴ق، ص۲۴۹-۲۵۰؛ متولی شافعی، الغنیه فی اصول الدین، ۱۴۰۶ق، ص۱۶۷-۱۶۸؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج ۵، ص ۱۰۹؛ جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج ۸، ص ۳۰۱؛ سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنه و العقل، ۱۴۱۱ق، ج ۲، ص ۹۱۸-۹۱۹.</ref> | ||
در احادیث روایت شده از [[امامان شیعه]]، موجود بودن فعلی بهشت، به صراحت ذکر شده و [[امام رضا(ع)]] در این باره به [[معراج]] [[پیامبر اکرم]] استناد کرده است. ابن حزم<ref>ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ۱۹۹۵م، ج ۲، ص ۳۹۲.</ref> و ابن قیم جوزیه<ref>ابن قیم جوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، ص ۴۴، ۴۹-۵۰، ۸۱ </ref> نیز در استدلال بر مخلوق بودن بهشت، برخی گزارشهای معراج پیامبر اسلام را ذکر کردهاند.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۱۴، ذیل مدخل جنت.</ref> | در احادیث روایت شده از [[امامان شیعه]]، موجود بودن فعلی بهشت، به صراحت ذکر شده و [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] در این باره به [[معراج]] [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم]] استناد کرده است. ابن حزم<ref>ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ۱۹۹۵م، ج ۲، ص ۳۹۲.</ref> و ابن قیم جوزیه<ref>ابن قیم جوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، ص ۴۴، ۴۹-۵۰، ۸۱ </ref> نیز در استدلال بر مخلوق بودن بهشت، برخی گزارشهای معراج پیامبر اسلام را ذکر کردهاند.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۱۴، ذیل مدخل جنت.</ref> | ||
در مقابل، کسانی که معتقدند بهشت و جهنم خلق نشدهاند، به دلایل عقلی و نقلی استناد کردهاند. اولین و قدیمیترین دلیل عقلی، عبث بودن خلقت بهشت قبل از [[قیامت]] است.<ref>رجوع کنید به مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص ۱۲۴.</ref> پاسخ برخی متکلمان به این استدلال، این است که حکمت همه افعال الهی برای بندگان معلوم نیست و نمیتوان بر این اساس، رأی به عبث بودن خلق بهشت داد.<ref>سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنه و العقل، ۱۴۱۱ق، ج ۲، ص ۹۲۰.</ref> | در مقابل، کسانی که معتقدند بهشت و جهنم خلق نشدهاند، به دلایل عقلی و نقلی استناد کردهاند. اولین و قدیمیترین دلیل عقلی، عبث بودن خلقت بهشت قبل از [[قیامت]] است.<ref>رجوع کنید به مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص ۱۲۴.</ref> پاسخ برخی متکلمان به این استدلال، این است که حکمت همه افعال الهی برای بندگان معلوم نیست و نمیتوان بر این اساس، رأی به عبث بودن خلق بهشت داد.<ref>سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنه و العقل، ۱۴۱۱ق، ج ۲، ص ۹۲۰.</ref> | ||
'''تاویل بهشت جسمانی در دیدگاه باطنیه'''{{سخ}} | '''تاویل بهشت جسمانی در دیدگاه باطنیه'''{{سخ}} | ||
[[باطنیگری|باطنیه]] بر پایه روش فلسفی خود، به [[تأویل]] دادههای قرآنی درباره جسمانی بودن بهشت و دیگر ویژگیهای آن روی آورده و این موارد را رمزی و نمادین دانستهاند. [[ابوحامد محمد غزالی|غزالی]]<ref>غزالی، فضائح الباطنیه، ۱۳۸۳ق، ص۴۴-۴۶، ۴۸-۵۴، ۶۱.</ref> در نقدی صریح بر آنان، یکی از دلالتهای التزامی این رویکرد را نسبت دادن جهل به [[پیامبر(ص)]] یا دستکم گونهای مخالفت با صاحب شرع و در نتیجه خروج از دین دانسته است؛ بهویژه آنکه در قرآن، موارد زیادی در وصف بهشت و مجموعه عالم آخرت ذکر شده است.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۱۱، ذیل مدخل جنت.</ref> | [[باطنیگری|باطنیه]] بر پایه روش فلسفی خود، به [[تأویل]] دادههای قرآنی درباره جسمانی بودن بهشت و دیگر ویژگیهای آن روی آورده و این موارد را رمزی و نمادین دانستهاند. [[ابوحامد محمد غزالی|غزالی]]<ref>غزالی، فضائح الباطنیه، ۱۳۸۳ق، ص۴۴-۴۶، ۴۸-۵۴، ۶۱.</ref> در نقدی صریح بر آنان، یکی از دلالتهای التزامی این رویکرد را نسبت دادن جهل به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] یا دستکم گونهای مخالفت با صاحب شرع و در نتیجه خروج از دین دانسته است؛ بهویژه آنکه در قرآن، موارد زیادی در وصف بهشت و مجموعه عالم آخرت ذکر شده است.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۱۱، ذیل مدخل جنت.</ref> | ||
اعتقاد به وجود بهشت، با همان ویژگیهایی که از قرآن و مجموعه احادیث تلقی میشود، از ضروریات [[اسلام]] شمرده شده و حتی تأویل آیات قرآن به گونهای که موجب نفی جسمانی بودن بهشت شود، به منزله انکار اسلام شمرده شده است.<ref>رجوع کنید به تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج ۵، ص ۹۱-۹۳.</ref> | اعتقاد به وجود بهشت، با همان ویژگیهایی که از قرآن و مجموعه احادیث تلقی میشود، از ضروریات [[اسلام]] شمرده شده و حتی تأویل آیات قرآن به گونهای که موجب نفی جسمانی بودن بهشت شود، به منزله انکار اسلام شمرده شده است.<ref>رجوع کنید به تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج ۵، ص ۹۱-۹۳.</ref> | ||
خط ۸۳: | خط ۸۱: | ||
در فرهنگ اسلامی، رضوان خدا و برخورداری از خشنودی او، برترین نعمت بهشت دانسته شده است. علاوه بر این، نعمتهای مختلف بهشت، از خوردنیها و آشامیدنیها، خانهها و باغها و کاخها، پوشاک و موارد دیگر، در سورههای مختلف قرآن کریم ذکر شده است؛ از جمله در سه سوره [[سوره الرحمن|الرحمن]]،<ref>سوره الرحمن، آیه ۴۶ و ۷۶.</ref> [[سوره واقعه|واقعه]]،<ref>سوره واقعه، آیه ۱۰ و ۳۷.</ref> [[سوره انسان|انسان]]<ref>سوره انسان، ۵، ۶، ۱۲، ۲۲.</ref> و آیاتی از سورههای دیگر.<ref>مثلاً سوره صافات، آیه ۴۱ و ۴۹؛ زخرف، آیه ۷۰ و ۷۳؛ نبأ، آیه ۳۲ و ۳۵؛ مطففین، آیه ۲۲ و ۲۸؛ غاشیه، آیه ۱۰ و ۱۶.</ref> | در فرهنگ اسلامی، رضوان خدا و برخورداری از خشنودی او، برترین نعمت بهشت دانسته شده است. علاوه بر این، نعمتهای مختلف بهشت، از خوردنیها و آشامیدنیها، خانهها و باغها و کاخها، پوشاک و موارد دیگر، در سورههای مختلف قرآن کریم ذکر شده است؛ از جمله در سه سوره [[سوره الرحمن|الرحمن]]،<ref>سوره الرحمن، آیه ۴۶ و ۷۶.</ref> [[سوره واقعه|واقعه]]،<ref>سوره واقعه، آیه ۱۰ و ۳۷.</ref> [[سوره انسان|انسان]]<ref>سوره انسان، ۵، ۶، ۱۲، ۲۲.</ref> و آیاتی از سورههای دیگر.<ref>مثلاً سوره صافات، آیه ۴۱ و ۴۹؛ زخرف، آیه ۷۰ و ۷۳؛ نبأ، آیه ۳۲ و ۳۵؛ مطففین، آیه ۲۲ و ۲۸؛ غاشیه، آیه ۱۰ و ۱۶.</ref> | ||
'''رضوان خدا'''، بر اساس روایات اسلامی، برترین نعمتِ بهشت است. بنابر حدیثی از [[امام علی(ع)]] ، پس از استقرار اهل جنّت در جایگاهشان، به آنان گفته میشود که بالاتر و ارجمندتر از نعمتهایی که ارزانیتان شده، خشنودی خدا از شما و محبت او به شماست. امام علی پس از بیان قول مذکور، آیه ۷۲ [[سوره توبه]] را [[تلاوت]] کرده است که بخشی از آن، چنین است: «وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ»؛ یعنی خشنودی خدا بالاتر از هر چیز است.<ref>رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۱۴۰-۱۴۱؛ نیز رجوع کنید به ابونعیم اصفهانی، صفة الجنة، ۱۴۰۶ق، ج ۲، ص ۱۳۶-۱۳۷؛ قرطبی، التذکرة فی احوال الموتی و امور الاخرة، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص ۱۶۶-۱۷۰.</ref> برخی مفسران علت بزرگتر بودن رضوان الهی از تمام نعمتهای بهشت را این دانسته که مبدأ جميع سعادات و منشأ تمام كرامات، رضاى الهى و قُرب رحمت سبحانى است. <ref>شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۱۴۸.</ref> بر اساس حدیثی از پیامبر اسلام (ص)،<ref>رجوع کنید به مُنذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ۱۴۰۷ق، ج ۴، ص ۵۰۷.</ref> کمبهرهترین افراد بهشت، کسانی هستند که به نعمتهای بهشت توجه دارند، و برخوردارترین آنها که در پیشگاه خدا بسیار ارجمندند، هر بامداد و شامگاه به «وجه» الهی توجه دارند.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۱۰، ذیل مدخل جنت.</ref> | '''رضوان خدا'''، بر اساس روایات اسلامی، برترین نعمتِ بهشت است. بنابر حدیثی از [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] ، پس از استقرار اهل جنّت در جایگاهشان، به آنان گفته میشود که بالاتر و ارجمندتر از نعمتهایی که ارزانیتان شده، خشنودی خدا از شما و محبت او به شماست. امام علی پس از بیان قول مذکور، آیه ۷۲ [[سوره توبه]] را [[تلاوت]] کرده است که بخشی از آن، چنین است: «وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ»؛ یعنی خشنودی خدا بالاتر از هر چیز است.<ref>رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۱۴۰-۱۴۱؛ نیز رجوع کنید به ابونعیم اصفهانی، صفة الجنة، ۱۴۰۶ق، ج ۲، ص ۱۳۶-۱۳۷؛ قرطبی، التذکرة فی احوال الموتی و امور الاخرة، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص ۱۶۶-۱۷۰.</ref> برخی مفسران علت بزرگتر بودن رضوان الهی از تمام نعمتهای بهشت را این دانسته که مبدأ جميع سعادات و منشأ تمام كرامات، رضاى الهى و قُرب رحمت سبحانى است. <ref>شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۱۴۸.</ref> بر اساس حدیثی از پیامبر اسلام (ص)،<ref>رجوع کنید به مُنذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ۱۴۰۷ق، ج ۴، ص ۵۰۷.</ref> کمبهرهترین افراد بهشت، کسانی هستند که به نعمتهای بهشت توجه دارند، و برخوردارترین آنها که در پیشگاه خدا بسیار ارجمندند، هر بامداد و شامگاه به «وجه» الهی توجه دارند.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۱۰، ذیل مدخل جنت.</ref> | ||
'''خوردنی و آشامیدنی''': از میان خوردنیهای بهشت، بیشترین تأکید قرآن کریم بر میوههاست. بر اساس آیات قرآن کریم، در بهشت هر گونه میوه، به وفور و همواره و پیاپی وجود دارد (کلِّ فاکهة، فاکهة کثیره، مِن کلّ الثمراتِ، فواکهَ مِما یشتهون، یتخیرون، اُكُلُها دائمٌ) و به آسانی از درختان چیده میشود.<ref>انسان: ۱۴ </ref> در قرآن کریم، دو بار نیز گوشت<ref>رجوع کنید به طور: ۲۲.</ref> و گوشت پرندگان (لحم طیرٍ)،<ref>رجوع کنید به واقعه: ۲۱.</ref> از هر گونه که اهل جنّت بخواهند، به عنوان نعمتهای بهشتی ذکر شده است.<ref>رجوع کنید به طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ذیل واقعه: ۲۱.</ref> | '''خوردنی و آشامیدنی''': از میان خوردنیهای بهشت، بیشترین تأکید قرآن کریم بر میوههاست. بر اساس آیات قرآن کریم، در بهشت هر گونه میوه، به وفور و همواره و پیاپی وجود دارد (کلِّ فاکهة، فاکهة کثیره، مِن کلّ الثمراتِ، فواکهَ مِما یشتهون، یتخیرون، اُكُلُها دائمٌ) و به آسانی از درختان چیده میشود.<ref>انسان: ۱۴ </ref> در قرآن کریم، دو بار نیز گوشت<ref>رجوع کنید به طور: ۲۲.</ref> و گوشت پرندگان (لحم طیرٍ)،<ref>رجوع کنید به واقعه: ۲۱.</ref> از هر گونه که اهل جنّت بخواهند، به عنوان نعمتهای بهشتی ذکر شده است.<ref>رجوع کنید به طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ذیل واقعه: ۲۱.</ref> | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۳: | ||
==افعال و صفات بهشتیان== | ==افعال و صفات بهشتیان== | ||
در قرآن کریم و احادیث معصومان، اعمال و رفتار بسیاری ذکر شده که بندگان را به بهشت میرساند و در این مسئله، زن و مرد برابر ذکر شدهاند.<ref>رجوع کنید به سوره آل عمران، آیه ۱۹۵؛ سوره نساء، آیه ۱۲۴؛ سوره غافر، آیه ۴۰.</ref> [[ایمان]]، [[تقوا]] و عمل صالح، و همچنین ویژگیهایی مانند اطاعت از خدا و رسول، حقپذیری، اخلاص، و دوری از [[شرک]]، بیش از دیگر واژهها در قرآن ذکر شده و قرآن کریم، اهل بهشت را دارای چنین ویژگیهایی دانسته است. [[خشوع]] و [[خشیت]] و [[فروتنی]] در پیشگاه خالق، فروتنی نزد خلق، سلامت رفتار و دوری از هوا و هوس، راستی، بخشایش و گذشت، امانتداری، پایبندی به عهد، رسیدگی مالی به محرومان، [[انفاق]] و دوری گزیدن از کار و سخن بیهوده<ref>برای نمونه رجوع کنید به سوره مؤمنون، آیه ۱۱۱؛ سوره فرقان، آیه ۶۳ و ۷۵.</ref> و نیز دوری از تکبر، برخی دیگر از مواردی است که در قرآن ذکر شده است.<ref>سوره قصص، آیه ۸۳؛ نیز رجوع کنید به طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل همین آیه، که تباهی در زمین را نافرمانی خدا تفسیر کرده است </ref> در همین زمینه، ورود برخی افراد به بهشت، ناشدنی تلقی شده است؛ از جمله کسانی که آیات خدا را دروغ میشمرند و از پذیرفتن آن خودداری میکنند.<ref>سوره اعراف، آیه ۴۰.</ref> | در قرآن کریم و احادیث معصومان، اعمال و رفتار بسیاری ذکر شده که بندگان را به بهشت میرساند و در این مسئله، زن و مرد برابر ذکر شدهاند.<ref>رجوع کنید به سوره آل عمران، آیه ۱۹۵؛ سوره نساء، آیه ۱۲۴؛ سوره غافر، آیه ۴۰.</ref> [[ایمان]]، [[تقوا]] و عمل صالح، و همچنین ویژگیهایی مانند اطاعت از خدا و رسول، حقپذیری، اخلاص، و دوری از [[شرک]]، بیش از دیگر واژهها در قرآن ذکر شده و قرآن کریم، اهل بهشت را دارای چنین ویژگیهایی دانسته است. [[خشوع]] و [[خشیت]] و [[تواضع|فروتنی]] در پیشگاه خالق، فروتنی نزد خلق، سلامت رفتار و دوری از هوا و هوس، راستی، بخشایش و گذشت، امانتداری، پایبندی به عهد، رسیدگی مالی به محرومان، [[انفاق]] و دوری گزیدن از کار و سخن بیهوده<ref>برای نمونه رجوع کنید به سوره مؤمنون، آیه ۱۱۱؛ سوره فرقان، آیه ۶۳ و ۷۵.</ref> و نیز دوری از تکبر، برخی دیگر از مواردی است که در قرآن ذکر شده است.<ref>سوره قصص، آیه ۸۳؛ نیز رجوع کنید به طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل همین آیه، که تباهی در زمین را نافرمانی خدا تفسیر کرده است </ref> در همین زمینه، ورود برخی افراد به بهشت، ناشدنی تلقی شده است؛ از جمله کسانی که آیات خدا را دروغ میشمرند و از پذیرفتن آن خودداری میکنند.<ref>سوره اعراف، آیه ۴۰.</ref> | ||
برخی صفات و رفتارهای اخلاقی که موجب ورود به بهشت میشود، عبارتند از گرهگشایی از کار مردم، مهرورزی به بندگان خدا، سخن گفتن نیکو، و دوری از ستم به دیگران.<ref>رجوع کنید به قرطبی، التذکرة فی احوال الموتی و امور الاخرة، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص ۸-۱۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص ۱۱۸، ۱۱۹، ۱۲۶، ۱۴۴-۱۴۵ </ref> در همین زمینه، رفتارهای زشت مانند [[دروغ|دروغگویی]]، [[سخنچینی]]، استهزای بندگان خدا، بدخواهی، مشارکت با حاکمان در کارهای ناروا، بیبندوباری اخلاقی و [[شرابخواری]] در شمار عوامل محرومکننده از بهشت معرفی شدهاند.<ref>منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ج ۴، ص ۴۹۳-۴۹۴؛ قرطبی، التذکرة فی احوال الموتی و امور الاخرة، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص ۲۰-۲۱ و ۱۰۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۳۲-۱۳۳ </ref> | برخی صفات و رفتارهای اخلاقی که موجب ورود به بهشت میشود، عبارتند از گرهگشایی از کار مردم، مهرورزی به بندگان خدا، سخن گفتن نیکو، و دوری از ستم به دیگران.<ref>رجوع کنید به قرطبی، التذکرة فی احوال الموتی و امور الاخرة، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص ۸-۱۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص ۱۱۸، ۱۱۹، ۱۲۶، ۱۴۴-۱۴۵ </ref> در همین زمینه، رفتارهای زشت مانند [[دروغ|دروغگویی]]، [[سخنچینی]]، استهزای بندگان خدا، بدخواهی، مشارکت با حاکمان در کارهای ناروا، بیبندوباری اخلاقی و [[شرابخواری]] در شمار عوامل محرومکننده از بهشت معرفی شدهاند.<ref>منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ج ۴، ص ۴۹۳-۴۹۴؛ قرطبی، التذکرة فی احوال الموتی و امور الاخرة، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص ۲۰-۲۱ و ۱۰۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۱۳۲-۱۳۳ </ref> | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۰۹: | ||
==بهشت آدم و حوا== | ==بهشت آدم و حوا== | ||
{{اصلی|بهشت آدم}} | {{اصلی|بهشت آدم}} | ||
در سه [[سوره]] [[قرآن]] ([[بقره]]: ۳۵؛ [[اعراف]]: ۱۹، ۲۰؛ [[سوره طه|طه]]: ۱۱۵، ۱۱۷ و ۱۲۰.) به مناسبت اشاره به آفرینش [[حضرت آدم|آدم]] و [[حوا]]، نخستین سکونتگاه این «زوج»، بهشت معرفی شده است. بنابر آیات قرآن، آن دو در بهشت از همه خواستنیها و زندگی سراسر نعمت و فراوانی و خوشی برخوردار بودهاند، اما در کنار این فراوانی و رفاه، به آن دو هشدار داده شده بود که به درخت معینی نزدیک نشوند (و میوه آن را نخورند)، همچنین از خطر فریب [[شیطان]] بر حذر داشته شده بودهاند تا نیت انتقامجویانه او در راندن این دو از بهشت تحقق نیابد. طبق قرآن، فریب شیطان روی داد و آدم و همسرش با تن دادن به عصیان پروردگار و شکستن نهی خدا، اطاعت شیطان و خوردن میوه درخت ممنوعه، لغزیدند و سرانجام از بهشت خارج شدند و در زمین سکنی گزیدند، و زندگی نوع انسان، پس از این [[هبوط]]، در زمین آغاز شد.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۲۴، ذیل مدخل جنت.</ref> | در سه [[سوره]] [[قرآن]] ([[سوره بقره|بقره]]: ۳۵؛ [[اعراف]]: ۱۹، ۲۰؛ [[سوره طه|طه]]: ۱۱۵، ۱۱۷ و ۱۲۰.) به مناسبت اشاره به آفرینش [[حضرت آدم|آدم]] و [[حوا]]، نخستین سکونتگاه این «زوج»، بهشت معرفی شده است. بنابر آیات قرآن، آن دو در بهشت از همه خواستنیها و زندگی سراسر نعمت و فراوانی و خوشی برخوردار بودهاند، اما در کنار این فراوانی و رفاه، به آن دو هشدار داده شده بود که به درخت معینی نزدیک نشوند (و میوه آن را نخورند)، همچنین از خطر فریب [[شیطان]] بر حذر داشته شده بودهاند تا نیت انتقامجویانه او در راندن این دو از بهشت تحقق نیابد. طبق قرآن، فریب شیطان روی داد و آدم و همسرش با تن دادن به عصیان پروردگار و شکستن نهی خدا، اطاعت شیطان و خوردن میوه درخت ممنوعه، لغزیدند و سرانجام از بهشت خارج شدند و در زمین سکنی گزیدند، و زندگی نوع انسان، پس از این [[هبوط]]، در زمین آغاز شد.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۲۴، ذیل مدخل جنت.</ref> | ||
در تفاسیر و کتابهای کلام اسلامی، سه قول درباره این بهشت بیان شده است: | در تفاسیر و کتابهای کلام اسلامی، سه قول درباره این بهشت بیان شده است: | ||
#[[فخر رازی]] سه قول را همراه با دلایل قائلان آنها آورده است. این سه قول عبارتند از «باغی در زمین»، «بهشتی آسمانی غیر بهشت موعود»، و «بهشت موعود». فخر رازی، هر سه قول را پذیرفتنی و در عین حال غیرقابل اثبات دانسته است و به عدم امکان اظهارنظر قطعی رأی داده است.<ref>فخر رازی، مفاتيح الغيب، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۵۲.</ref> | #[[فخر رازی]] سه قول را همراه با دلایل قائلان آنها آورده است. این سه قول عبارتند از «باغی در زمین»، «بهشتی آسمانی غیر بهشت موعود»، و «بهشت موعود». فخر رازی، هر سه قول را پذیرفتنی و در عین حال غیرقابل اثبات دانسته است و به عدم امکان اظهارنظر قطعی رأی داده است.<ref>فخر رازی، مفاتيح الغيب، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۴۵۲.</ref> | ||
#[[علامه مجلسی]]<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۱۱، ص ۱۲۲-۱۲۳، ۱۴۳-۱۴۴.</ref> به سه قول مذکور به همراه برخی دلایل آنها اشاره کرده و احادیثی را آورده که در برخی از آنها، بهشت آدم و حوا همان بهشت موعود معرفی شده و در برخی دیگر، از باغهای دنیا دانسته شده است. مجلسی نتیجه گرفته است که انتخاب قطعی هر یک از این اقوال بیاشکال نیست، ضمن اینکه شاید این بهشت، بهشت برزخی بوده باشد.<ref>برای احادیث دیگر رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۱۴۶، ج ۱۱، ص ۱۶۱، ۱۷۲-۱۷۶؛ برای احادیث اهل سنّت رجوع کنید به ابن قیم جوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، ۱۴۰۹ق، ص ۵۲-۷۵.</ref> | #[[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]]<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۱۱، ص ۱۲۲-۱۲۳، ۱۴۳-۱۴۴.</ref> به سه قول مذکور به همراه برخی دلایل آنها اشاره کرده و احادیثی را آورده که در برخی از آنها، بهشت آدم و حوا همان بهشت موعود معرفی شده و در برخی دیگر، از باغهای دنیا دانسته شده است. مجلسی نتیجه گرفته است که انتخاب قطعی هر یک از این اقوال بیاشکال نیست، ضمن اینکه شاید این بهشت، بهشت برزخی بوده باشد.<ref>برای احادیث دیگر رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۱۴۶، ج ۱۱، ص ۱۶۱، ۱۷۲-۱۷۶؛ برای احادیث اهل سنّت رجوع کنید به ابن قیم جوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، ۱۴۰۹ق، ص ۵۲-۷۵.</ref> | ||
#از میان مفسران متاخر، [[محمد عبده]]<ref>رجوع کنید به رشید رضا، تفسیر القرآن الحکیم المشتهر باسم تفسیر المنار، ذیل بقره: ۳۵.</ref> بهشت آدم و حوا را زمینی دانسته و نظر محققان [[اهل سنّت]] را نیز همین معرفی کرده است.<ref>ماتریدی، تأویلات اهل السنّه، ۱۴۲۶ق، ج ۱، ص ۴۲۵، ج ۴، ص ۳۷۶.</ref> اما [[ | #از میان مفسران متاخر، [[محمد عبده]]<ref>رجوع کنید به رشید رضا، تفسیر القرآن الحکیم المشتهر باسم تفسیر المنار، ذیل بقره: ۳۵.</ref> بهشت آدم و حوا را زمینی دانسته و نظر محققان [[اهل سنت و جماعت|اهل سنّت]] را نیز همین معرفی کرده است.<ref>ماتریدی، تأویلات اهل السنّه، ۱۴۲۶ق، ج ۱، ص ۴۲۵، ج ۴، ص ۳۷۶.</ref> اما [[سید محمدحسین طباطبائی|طباطبائی]]<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۱۳۲، ج ۸، ص ۳۹، ج ۱۴، ص ۲۱۸-۲۱۹.</ref>، بهشت آدم و حوا را در آسمان دانسته، اما بهشتی غیر از بهشت موعود و از سنخ [[برزخ|عالم برزخ]]. طباطبایی، بیان قرآن در این موضوع را (شبیه) تمثیلی از زندگی یکایک انسانها پیش از آمدن به دنیا دانسته است.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۲۴، ذیل مدخل جنت.</ref>{{یاد|وبالجملة يشبه أن تكون هذه القصة التي قصّها الله تعالى من إسكان آدم وزوجته الجنة ، ثم إهباطهما لاكل الشجرة كالمثل يمثل به ما كان الانسان فيه قبل نزوله إلى الدنيا. طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، منشورات اسماعيليان، ج۱، ص۱۳۲.}} | ||
==آثار و تالیفات== | ==آثار و تالیفات== | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۱: | ||
*مَعالم الزُلفی، نوشته [[سید هاشم بحرانی]].<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۹، ذیل مدخل جنت.</ref> | *مَعالم الزُلفی، نوشته [[سید هاشم بحرانی]].<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۹، ذیل مدخل جنت.</ref> | ||
*کتاب العدل و المعاد در [[بحارالانوار]]، نوشته [[محمدباقر مجلسی]].<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۹، ذیل مدخل جنت.</ref> | *کتاب العدل و المعاد در [[بحارالانوار]]، نوشته [[محمدباقر مجلسی]].<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۹، ذیل مدخل جنت.</ref> | ||
* صفة الجنّة و النار، مجموعهای از احادیث [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]] درباره بهشت و [[جهنم]]، نوشته سُعَید بن جَناح اَزْدی از [[اصحاب امام کاظم(ع)]] و [[امام رضا(ع)]]. این کتاب به طور کامل در [[الاختصاص (کتاب)|الاختصاص]]<ref>ص۳۴۵-۳۶۶ </ref> و به نقل از آن در بحارالانوار<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۲۰۷-۲۲۰ </ref> نقل شده است.<ref>درباره سُعید بن جناح و کتاب او رجوع کنید به نجاشی، ش ۴۸۱، ۵۱۲؛ تستری، نور البراهین، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۸۹-۹۰.</ref><ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۹، ذیل مدخل جنت.</ref> | * صفة الجنّة و النار، مجموعهای از احادیث [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] و [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] درباره بهشت و [[جهنم]]، نوشته سُعَید بن جَناح اَزْدی از [[فهرست اصحاب امام کاظم(ع)|اصحاب امام کاظم(ع)]] و [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]]. این کتاب به طور کامل در [[الاختصاص (کتاب)|الاختصاص]]<ref>ص۳۴۵-۳۶۶ </ref> و به نقل از آن در بحارالانوار<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸، ص ۲۰۷-۲۲۰ </ref> نقل شده است.<ref>درباره سُعید بن جناح و کتاب او رجوع کنید به نجاشی، ش ۴۸۱، ۵۱۲؛ تستری، نور البراهین، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۸۹-۹۰.</ref><ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۹، ذیل مدخل جنت.</ref> | ||
علاوه بر آثار شیعی، برخی آثار اهل سنت هم به نقل احادیث مرتبط با بهشت و جهنم پرداختهاند؛ از جمله: | علاوه بر آثار شیعی، برخی آثار اهل سنت هم به نقل احادیث مرتبط با بهشت و جهنم پرداختهاند؛ از جمله: | ||
*صفة الجنه، نوشته [[ | *صفة الجنه، نوشته [[ابونعیم اصفهانی|ابونُعیم اصفهانی]].<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۹، ذیل مدخل جنت.</ref> | ||
*شعب الایمان، نوشته احمد بن حسین بیهقی.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۹، ذیل مدخل جنت.</ref> | *شعب الایمان، نوشته احمد بن حسین بیهقی.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۹، ذیل مدخل جنت.</ref> | ||
*الترغیب و الترهیب، نوشته عبدالعظیم بن عبدالقوی مُنذری.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۹، ذیل مدخل جنت.</ref> | *الترغیب و الترهیب، نوشته عبدالعظیم بن عبدالقوی مُنذری.<ref>حداد عادل، دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۸۶ش، ج ۱۱، ص ۹، ذیل مدخل جنت.</ref> |