Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۳۹۰
ویرایش
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
<br /> | <br /> | ||
در این آیه [[خدا|خداوند]] از پیامبرش میخواهد که اگر شرایط، عادلانه است در پذیرش صلح دچار تردید نشود<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۳۰.</ref> و به او [[توکل]] کرده، از امور پشت پرده که ممکن است او را غافلگیر کند و به خاطر نداشتن آمادگی توان مقابله با آن را نداشته باشد، ترسی به دل راه ندهد؛ چراکه خداوند شنوا و دانا او را یاری کرده و کفایتش میکند.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۱۷.</ref> | در این آیه [[خدا|خداوند]] از پیامبرش میخواهد که اگر شرایط، عادلانه است در پذیرش صلح دچار تردید نشود<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۳۰.</ref> و به او [[توکل]] کرده، از امور پشت پرده که ممکن است او را غافلگیر کند و به خاطر نداشتن آمادگی توان مقابله با آن را نداشته باشد، ترسی به دل راه ندهد؛ چراکه خداوند شنوا و دانا او را یاری کرده و کفایتش میکند.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۱۷.</ref> | ||
<br />واژه سَلْم در این آیه به معانی ترک جنگ از راه صلح و آتشبس، دادن [[جزیه]] و پذیرفتن دین اسلام است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۷۷۱.</ref> [[محمدجواد مغنیه]] در [[التفسیر الکاشف (کتاب)|تفسیر الکاشف]] معتقد است صلح با هر کسی که خواهان صلح باشد، [[واجب]] است مگر اینکه صلح نوعی فریب و آماده شدن برای حمله و [[ترور]] باشد. وی مراد از صلح در این آیه را صلح با همه میداند چه در حال جنگ باشند و چه در حال جنگ نباشند.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۷۷۱.</ref> | <br />واژه سَلْم در این آیه به معانی ترک جنگ از راه صلح و آتشبس، دادن [[جزیه]] و پذیرفتن دین اسلام است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۷۷۱.</ref> [[محمدجواد مغنیه]] در [[التفسیر الکاشف (کتاب)|تفسیر الکاشف]] معتقد است صلح با هر کسی که خواهان صلح باشد، [[واجب]] است مگر اینکه صلح نوعی فریب و آماده شدن برای حمله و [[ترور]] باشد. وی مراد از صلح در این آیه را صلح با همه میداند چه در حال جنگ باشند و چه در حال جنگ نباشند.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۷۷۱.</ref> | ||
==جواز صلح== | ==جواز صلح== | ||
[[فقها]] در ابواب صلح (مهادنه) با استناد به این آیه و [[سیره نبوی|سیره پیامبر]] در [[صلح حدیبیه]] و بر اساس مصلحتسنجی حاکم جامعه اسلامی، قائل به جایز بودن و مشروعیت صلح و آتشبس در مواجهه با کسانی شدهاند که با مسلمانان در حال جنگ هستند.<ref>طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۵۰؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۲۹۳.</ref> فقها معتقدند پس از قرارداد صلح باید زندگی مسالمتآمیز با آنان و حفظ حقوق و حرمت آنان را رعایت کرد و میتوان با آنان روابط سیاسی - اقتصادی برقرار کرد.<ref>منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۴۳.</ref> | [[فقها]] در ابواب صلح (مهادنه) با استناد به این آیه و [[سیره نبوی|سیره پیامبر]] در [[صلح حدیبیه]] و بر اساس مصلحتسنجی حاکم جامعه اسلامی، قائل به جایز بودن و مشروعیت صلح و آتشبس در مواجهه با کسانی شدهاند که با مسلمانان در حال جنگ هستند.<ref>طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۵۰؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۲۹۳.</ref> فقها معتقدند پس از قرارداد صلح باید زندگی مسالمتآمیز با آنان و حفظ حقوق و حرمت آنان را رعایت کرد و میتوان با آنان روابط سیاسی - اقتصادی برقرار کرد.<ref>منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۴۳.</ref> | ||
در فرازی از [[فرمان مالک اشتر|نامه امام علی(ع) به مالک اشتر]] هنگام اعزام او برای فرمانروایی در [[مصر]] در زمینه صلح با دشمن آمده است: «وَ لَا تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاكَ إِلَيْهِ عَدُوُّكَ لِلهِ فِيهِ رِضًا؛ و از صلح و آشتىای كه خوشنودى خدا در آن است و دشمنت تو را به آن بخواند سرپيچى مكن».<ref>نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، نامه ۵۳، ص۴۴۲.</ref> [[سید علینقی فیضالاسلام]] مترجم و شارح نهج البلاغه پس از نقل این فراز به آیه صلح استشهاد کرده است.<ref>فيض الاسلام، علی نقی، نهج البلاغه، ج۵، ص۱۰۲۸</ref> | |||
==نسخ آیه== | ==نسخ آیه== |