بحث:حدیث مسند

Page contents not supported in other languages.
از ویکی شیعه

نکات

  • در بخش مفهوم‌شناسی گفته شده است: «حدیث مسند، متصل،[۸] موصول و معنعن[۹] نیز گفته می‌شود» و در بخش گونه‌شناسی حدیث معنعن به عنوان قمسی از حدیث مسند معرفی شده. بالاخره حدیث معنعن همان حدیث مسند است یا قسمی از حدیث مسند؟
  • متن زیاده نویسی فروانی دارد. چند نمونه:
  1. سلسله سند آن از راوی تا یکی از معصومان(ع) پیوسته و متصل باشد.
  2. برخی دیگر چون سید مرتضی آن را حجت و معتبر نمی‌دانند.
  3. تا یکی از معصومان(ع)[۶][یادداشت ۱]پیوسته و متصل باشد؛
  4. یکی از شروط مسند بودن روایات، اتصال سند آن تا معصوم(ع) و منسوب بودن به ایشان است
  5. اگر روایت در سلسله سند خود از واسطه کمتری تا معصوم(ع) برخوردار باشد و یا به عبارتی دیگر راوی حدیث با واسطه کمتری به معصوم برسد به آن حدیث عالی السند گفته می‌شود

و...

  • از جملات بسیار بلند استفاده شده است که این مسئله در فهم راحت مطلب، مشکل ایجاد کرده است. مانند:
  1. واژه حدیث مُسنَد در مقابل حدیث مرسل[۱] یکی از پرکاربردترین واژه‌ها در علم حدیث[۲] و علم درایه است[۳] که در وصف برخی از احادیث قرار می‌گیرد[۴] و به عنوان قوام و ستونی دانسته شده که متن روایت بر آن استوار است[۵] و آن حدیثی که زنجیره سندش از راوی تا پیامبر(ص) و یا به تعبیر شیعیان، تا یکی از معصومان(ع)[۶][یادداشت ۱]پیوسته و متصل باشد؛ بدون آنکه از وسط سلسله سند آن روایت کننده‌ای حذف شده باشد.[۷] به حدیث مسند، متصل،[۸] موصول و معنعن[۹] نیز گفته می‌شود؛ هر چند برخی همچون ابن عبد البر قرطبی، مسند را حدیثی دانسته که به طور خاص از پیامبر(ص) رسیده باشد؛ خواه سلسله سند آن پیوسته باشد یا نباشد.
  2. برخی محدثان امامیه به منظور گردآوری احادیث عالی السند دست به نگارش کتاب زدند که با عنوان «قُرب الاسناد» شهرت یافته‌اند؛ که می‌توان به اشخاصی چون علی بن ابراهیم، محمد بن عیسی یقطینی و علی بن بابویه و عبدالله بن جعفر حمیری اشاره نمود که از این میان تنها کتاب قرب الاسناد عبدالله بن جعفر حمیری به دست ما رسیده است.[۲۴]
  3. مدتی بعد برخی تصمیم به جدا کردن سخنان پیامبر از گفتار صحابه و تابعان گرفتند و در پی آن مسندها تألیف شد. در این برهه اشخاصی چون اسد بن موسی اموی (م ۲۱۲ق) و عبیدالله بن موسی عبسی (م۲۱۳ق) و چند تن دیگر مسندهایی را تألیف کردند و اندکی بعد محدثان نامداری چون اسحاق بن راهویه (م۲۲۸ق)، عثمان بن ابی شیبه (م۲۳۸ق) و احمد بن حنبل و دیگران از این روش پیروی کردند.[۳۲]
  4. اکثر منتقدان بزرگترین مشکل این روش را دشوار یاب بودن آن دانسته‌اند؛ بدین‌گونه که در مقام مراجعه به این نوع نگارش و پیدا کردن حدیث مورد نظر راهی جز خواندن تمام کتاب را ندارند؛[۳۵] اما در کنار این دشوار یابی، مزیت‌هایی نیز نقل شده است که می‌توان به استقلال حدیث از فقه، دسترسی به تعداد احادیث هر صحابه و گونه‌شناسی و دستیابی به نوع گرایش سیاسی، حزبی، قبیله‌ای آنها، اشاره کرد.[۳۶] محمدرضا سیفی (بحث) ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۴۵ (UTC)