کتابت قرآن

مقاله قابل قبول
رده ناقص
شناسه ارزیابی نشده
عدم جامعیت
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از جمع‌آوری قرآن)

کتابت قرآن نگارش و جمع‌آوری قرآن توسط صحابه و تابعین. نظم و ترتیب عدد آیات در هر سوره در زمان حیات پیامبر(ص) و با دستور ایشان انجام شده است. درباره نظم و ترتیب سوره‌ها، برخی قائلند این نظم در زمان حیات پیامبر(ص) ایجاد شده است اما برخی دیگر معتقدند علی(ع)‌ و سپس زید بن ثابت، جمع و ترتیب سوره‌ها را برای نخستین بار بعد از رحلت پیامبر(ص) انجام دادند. علی(ع) قرآنی را جمع‌آوری کرد اما مردم آن را نپذیرفتند و دیگر کسی آن قرآن را ندید. پس از آن هر کدام از صحابه از جمله ابی بن کعب، سعد بن معاذ و دیگرانی به جمع‌آوری قرآن پرداختند. بعدها این تعدد و اختلاف نسخه، باعث اختلاف میان مردم شد که در زمان خلافت عثمان او تصمیم بر یکسان‌سازی صحیفه‌های صحابه گرفت. عثمان گروهی را برای جمع‌آوری قرآن واحدی تشکیل داد. علی‌(ع)‌ نیز با یکسان‌سازی عثمان موافق بود. نگارش ابتدایی قرآن با خطی بود که هیچ علامت و نقطه‌ای نداشت و این باعث اختلاف قرائت شد که بعدها نقطه‌ و اعراب‌گذاری را نصر بن‌ عاصم و ابوالاسود دئلی انجام دادند. به مرور زمان طراحی قرآن تغییر کرد و هنرهایی همچون خطاطی، تذهیب بر آن تاثیر گذاشت.

جایگاه و اهمیت

کتابت قرآن از مباحث علوم قرآنی است[۱] که در آن تاریخ و چگونگی کتابت و جمع‌آوری قرآن بحث می‌شود.[۲] کتابت قرآن از عوامل حفظ قرآن از تحریف است و به همین دلیل، پیامبر(ص) بر آن تأکید می‌کرد.[۳] کیفیت کتابت قرآن در فهم معنای آیات اثرگذار است. به گفته برخی محققان، یکی از عواملی که موجب شده چند احتمال در معانی آیات قرآن وجود داشته باشد، نارسایی کتابت در صدر اسلام بوده است.[۴]

به گفته محققان، کتابت در عالم اسلام، با کتابت قرآن آغاز شد و به سبب پیوند داشتن خط با کتابت قرآن، خط در عالم اسلام اهمیت یافت.[۵] با ظهور اسلام و نازل شدن قرآن، خط و کتابت‌ مورد توجه‌ قرار گرفت؛ زیرا معجزه پیامبر(ص) قرآن بود و قرائت و کتابت آن، فریضه‌ای مقدس به شمار می‌رفت.[۶]

در عصر صفوی و عثمانی کتابت قرآن مورد توجه بسیار قرار گرفت.[۷] قرآن‌ها به صورت کامل، یا به صورت دو، چهار، هفت، سی و شصت پاره نوشته می‌شد؛ اما به تدریج همه قرآن‌ها به صورت کامل نوشته شدند.[۸] با رواج صنعت چاپ، قرآن‌های چاپی و غالبا به خط نسخ رواج یافت و سنتِ قرآن‌نویسی مهجور شد.[۹]

تاریخ کتابت قرآن

هنگام ظهور اسلام، خط و کتابت میان اعراب حجاز رایج نبود و تنها کمتر از بیست نفر با خط و نوشتن آشنا بودند. پیامبر(ص) آنان را برای کتابت وحی استخدام کرد و مسلمانان را به آموختن خط و کتابت تشویق کرد.[۱۰] پیامبر(ص) در کنار حفظ قرآن، به کتابت قرآن توجه داشت و افرادی مانند علی بن ابی‌طالب و زید بن ثابت را مأمور به نوشتن قرآن کرده بود[۱۱] و آنها قرآن را بر پوست برخی حیوانات، برگ‌های درخت خرما، استخوان‌های پهن و کاغذ می‌نوشتند.[۱۲]

نخستین مصحف‌ها

قرآن با دستخط منسوب به امام علی(ع)

ابن ندیم در کتاب الفهرست، مصحف امام علی(ع) را به عنوان نخستین مصحف کامل قرآن معرفی کرده است.[۱۳] پس از رحلت پیامبر(ص)، امام علی(ع) در خانه خود، قرآن را به ترتیب نزول در یک مصحف جمع کرد و آن را به مردم و صحابه نشان داد.[۱۴] برخی صحابه این مصحف را رد کرده، نپذیرفتند و امام آن را از دسترس عموم خارج کرد.[۱۵]

پس از رحلت پیامبر(ص) و پذیرفته نشدن مصحف امام علی(ع)، علاوه بر زید بن ثابت، برخی صحابه، از جمله عبدالله بن مسعود، اُبی‌ بن‌ کعب، مقداد بن اسود، سالم مولی ابی‌حذیفه، معاذ بن جبل و ابوموسی اشعری به جمع‌آوری قرآن پرداختند.[۱۶]

یکسان‌سازی مصحف‌ها

چندین نسخه از مصحف نزد صحابه موجود بود که هر کدام هم با دیگری تفاوت‌هایی داشت. این اختلاف در مصحف‌ها وقرائت‌ها باعث اختلاف میان مردم شد.[۱۷]لذا عثمان تصمیم به یکسان سازی مصاحف گرفت و با صحابه مشورت کرد و همه موافقت کردند. عثمان ابتدا با زید بن ثابت و گروهی دیگر شروع کردند ولی توانایی یکسان‌سازی را نداشتند لذا از صحابه‌ای چون ابی‌ بن‌ کعب، انس بن مالک و دیگر صحابه کمک گرفتند و مصحف واحدی را ایجاد کردند.[۱۸] در منابع آمده علی(ع) نیز با این حرکت عثمان موافق بوده و فرموده است «اگر امر مصحف‌ها به من واگذار می‌شد، من همان می‌کردم که عثمان کرد».[۱۹]

رسم المصحف

رسم المصحف به رسم‌الخط ویژه مصحف عثمانی گفته می‌شود که کلمات قرآنی بر خلاف قواعد کتابت نوشته شده است؛[۲۰] مانند نوشته شدن «الصلوٰة»[۲۱] به جای «الصلاة» و «ابرٰهــٖم»[۲۲] به جای «ابراهیم».[۲۳] برای رسم المصحف شش قاعدۀ حذف، زیادت، همز، اِبدال، وصل و فصل ذکر شده که هیچیک مطابق قواعد کتابت نیست.[۲۴] در نگاه برخی قرآن‌پژوهان، رسم‌الخط عثمانی چنان اهمیتی یافته که به باور آنها در صورتی که قرائتی با رسم المصحف مغایرت داشته باشد، باید آن قرائت اصلاح شود.[۲۵] گفته شده اشتباه کاتبان وحی، ابتدایی بودن خط در صدر اسلام و اثر پذیرفتن رسم‌الخط قرآن از اختلاف قرائات، از عوامل مطابقت نداشتن رسم المصحف با قواعد کتابت بوده است.[۲۶] در مقابل برخی از اهل سنت رسم‌الخط قرآن را توقیفی دانسته معتقدند چگونگی نوشتن کلمات را پیامبر(ص) به وسیله وحی به کاتبان قرآن تعلیم داده است.[۲۷]

در این باره که آیا تغییر دادن رسم المصحف جایز است یا نه دیدگاه‌های زیر مطرح شده است:

  • با توجه به توقیفی بودن رسم المصحف، نوشتن قرآن به رسم الخط دیگر جایز نیست.[۲۸]
  • اگر چه رسم الخط قرآن توقیفی نیست، اما برای جلوگیری از تصرفات دیگر در قرآن، باید رسم المصحف به همان صورت خود باقی بماند.[۲۹]
  • رعایت رسم المصحف لازم نیست و می‌توان قرآن را به رسم الخط دیگری نوشت.[۳۰]
  • به دلیل ناآشنایی افراد عصر حاضر از رسم المصحف و برای جلوگیری از اشتباه خواندن قرآن از سوی آنان، باید قرآن را به گونه‌ای نوشت که درست خوانده شود؛ بنابراین نباید قرآن را به رسم المصحف نوشت.[۳۱] ناصر مکارم شیرازی، مؤلف تفسیر نمونه نیز تغییر دادن رسم المصحف را کاری ضروری دانسته است.[۳۲]

تحول خط قرآن

در دوران حیات پیامبر قرآن به خط حجازی (شبیه خط نسخ در قرن پنجم) نوشته می‌شد.[۳۳] با تأسیس کوفه در سال ۱۷ق و رواج خط کوفی، قرآن‌ها (از جمله قرآن‌های مادر که در دوران عثمان نوشته شد و کاتبان قرآن‌ها را از روی آنها می‌نوشتند) به خط کوفی نوشته شد.[۳۴] نخستین قرآن‌های نوشته شده، نقطه و اعراب نداشت و این امر موجب اشتباه می‌شد.[۳۵]

اَبو الاَسْوَدِ دُؤَلی (درگذشت: ۶۹ق) با راهنمایی امام علی(ع)، قرآن را حرکت‌گذاری کرد، اما برای این کار نه از حرکت‌های کشیده، که از نقطه استفاده کرد؛[۳۶] بدین صورت که برای علامت فتحه، نقطه‌ای روی حرف، برای کسره، نقطه‌ای زیر حرف و برای ضمه، نقطه‌ای در جلوی حرف و به رنگ دیگری غیر از خط قرآن قرار داد.[۳۷] پس از ابوالأسود، شاگردش نصر بن‌ عاصم (درگذشت: ۸۹ق) برای متمایز کردن حروف بی‌نقطه از یکدیگر (مانند حروف ح، خ و ج که بدون نقطه شبیه هم هستند) از نقطه استفاده کرد و برای آنکه با نقطه‌هایی که استادش برای حرکتِ حروف قرار داده بود، اشتباه نشود، آنها را به همان رنگ اصلی حروف نوشت.[۳۸] پس از مدتی خلیل بن احمد (درگذشت: ۱۷۵ق) نقطه‌هایی را که ابوالأسود برای حرکت‌گذاری به کار برده بود، به حرکت‌های ــَـ ــِـ ــُـ تبدیل کرد و علامت‌های تشدید و همزه و غیره را برای ساده‌سازی قرائت قرآن، به کار برد.[۳۹]

مسلمانان در قرن اول هجری به کتابت قرآن توجه ویژه کردند و تلاش کردند شیوۀ کتابت را اصلاح کنند.[۴۰] در قرن چهارم شیوه‌های کتابت قرآن بسیار متنوع شد و بیش از بیست سبک نوشتاری در جهان اسلام به وجود آمد.[۴۱] گوناگونی این سبک‌ها مشکلاتی را برای کاتبان و خوانندگان به وجود آورد.[۴۲] به همین دلیل ابن‌مُقْله (درگذشت: ۳۲۸ق) در صدد اصلاح سبک‌ها بر آمد[۴۳] و برای اقلام شش‌گانه (۱. ثُلْث ۲. مُحَقَّق ۳. ریحان ۴. نَسْخ ۵. توقیع ۶. رُقاع) که قرآن با آن نوشته می‌شد، اصولی را قرار داد.[۴۴]

قسمتی از سوره محمد، به قلم نستعلیق، اثر استاد علیرضا کدخدایی

هنر و کتابت قرآن

به گفته محققان از آنجا که هنرِ کتابت قرآن، کلام وحی را به خوانندگان نشان داده، مفاهیم دینی را در بر دارد، در بین هنرهای دیگر اهمیت بسیاری دارد.[۴۵] کتابت قرآن در دوران اسلامی، علاوه بر خط و خوشنویسی، در هنرهای دیگری مانند تذهیب، صفحه‌آرایی و صحافی تأثیرگذار بوده است.[۴۶] مسلمانان به غیر از خط، از هر آنچه در زیبایی کتابت تأثیر داشت (مانند تذهیب و تصحیف) استفاده می‌کردند.[۴۷] کتابت قرآن در دوره ایلخانی (قرن هفتم) به اوج رسید و قرآن‌های نوشته شده در آن دوره هم به لحاظ خط، هم تذهیب و هم نسخه‌شناسی ارزش فراوانی دارند.[۴۸]

خوشنویسی

ابن‌مقله (درگذشت: ۳۲۸ق) خط‌های ثُلْث، مُحَقَّق، ریحان، نَسْخ، توقیع و رُقاع را اختراع کرد.[۴۹] او حروف را بر پایه قوانین هندسه و شکل حروف را بر پایه قانون سطح (سطح حروف کشیده مانند الف و ب) و دور (دور حروف مانند ج و ن) طراحی کرد.[۵۰] بعد از ابن‌مُقْله، ابن‌بوّاب در قرن پنجم و سپس یاقوت مستعصمی در قرن هفتم خط نسخ را به اوج رسانده، خط نسخ را به عنوان خط مناسب کتابت قرآن معرفی کردند.[۵۱]خط نسخ، خود به شیوه‌های مختلفی در آمد که مهمترین آنها مکتب عربی، ترکی و ایرانی است.[۵۲] در قرن نهم با ترکیب دو خط رقاع و توقیع، خط تعلیق و سپس با ترکیب دو خط نسخ و تعلیق، خط نستعلق پدید آمد.[۵۳] مسلمان‌ها در هند قرآن را به خط بیهاری (بهاری) و در چین به خط سینی (نوع خاصی از خط نسخ) می‌نوشتند.[۵۴]

خط نسخ به دلیل واضح‌بودنش در کتابت قرآن، اهمیت یافته است.[۵۵] از مستعصمی قرآنی به جای مانده که آن را در سال ۶۶۹ق با سه خط ثلث، نسخ و ریحان نوشته است.[۵۶] قرآن نوشته شده به خط میرزا احمد نیریزی، معروف‌ترین قرآن نوشته شده به خط نسخ ایرانی است.[۵۷] خط نستعلیق در متون ادبی کاربرد فراوان دارد، اما از آنجا که حرکت‌گذاری آن دشوار است، به ندرت قرآنِ کامل را با آن می‌نویسند.[۵۸] میرعماد سوره فاتحة‌الکتاب را به خط نستعلیق نوشت که این اثر شهرت فراوان یافته است.[۵۹] در دوران صفوی ترجمه فارسی قرآن، به صورت نواری باریک به خط نستعلیق در زیر آیات نوشته شد.[۶۰]

خوشنویسی و تذهیب قرآن، سال ۱۷۱۰ میلادی

تذهیب

فن تذهیب به طلاکاری و نقاشی‌های حواشی قرآن گفته می‌شود.[نیازمند منبع] از تذهیب معمولا برای تعیین سرسوره‌ها و جزءها استفاده می‌شد.[۶۱] این هنر همراه با خطاطی پیشرفت کرد تا جایی که خطاطان قرآن،‌ کار تذهیب آن را نیز انجام می‌دادند. قدیمی‌ترین اثری نقاشی و تذهیب قرآن در دست، متعلق به قرن سوم هجری قمری به بعد است. این قرآن‌ها غالبا به دستور سلاطین و امراءِ وقت تهیه می‌شد.[۶۲]

جلدسازی

پیش از ظهور اسلام نیز جلد سازی وجود داشته است. اما آشنایی مسلمانان با قرآن و اهمیت نگهداری و حفظش، آنان را با شیوه جلدسازی قرآن آشنا کرد. اوایل دوران اسلامی جلد سازی با چرم و به شکل ساده بوده است. نخستین جلد‌های اسلامی بدست آمده شبیه آثار مصری و مربوط به قرن سوم هجری است؛ اما قدیمی‌ترین جلدی که از دوره اسلامی ایران باقی مانده به سده هفتم هجری تعلق دارد که مربوط به مسجد جامع نائین است.[۶۳]

نخستین چاپ قرآن

قرآن برای نخستین‌بار در سال ۹۵۰ق در شهر بندقیه چاپ شد، اما به دستور مقامات کلیسات معدوم گردید.[۶۴] بعد از آن در سال ۱۱۰۴ق آبراهام هینْکِلمان، اسلام‌شناس آلمانی، قرآن را در هامبورگ آلمان چاپ کرد.[۶۵] نخستین چاپ اسلامی قرآن در سال ۱۲۰۰ق به دست فردی به نام مولا عثمان در سن‌پترزبورگ روسیه انجام شد.[۶۶] ایران نخستین دولت اسلامی بود که قرآن را در دو چاپ سنگی، یکی در ۱۲۴۳ق در تهران و دیگری در سال ۱۲۴۸ق در تبریز تهیه کرد.[۶۷] بعد از ایران، دولت عثمانی ترکیه در سال ۱۲۹۴ق، قرآن را در چاپ‌های مختلفی ارائه کرد.[۶۸] دولت مصر در سال ۱۳۴۲ق و دولت عراق نیز در سال ۱۳۷۰ق چاپ‌های نفیسی از قرآن منتشر کردند.[۶۹]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. رکنی، آشنایی با علوم قرآنی، ۱۳۷۹ش، ص۴.
  2. جعفری، «مقدمه»، در رسم‌الخط مصحف، ۱۳۷۶ش، ص۵.
  3. طاهری، درس‌هایی از علوم قرآنی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۲۹.
  4. مطلب، «تأثیر کتابت در پیام‌رسانی قرآن»،‌ص۶۹-۷۲.
  5. صحراگرد، «کتابت قرآن»، ص۶۳۰.
  6. حاج سید جوادی، «سیر کتابت قرآن»، ص۲۲.
  7. صحراگرد، «کتابت قرآن»، ص۶۳۴.
  8. صحراگرد، «کتابت قرآن»، ص۶۳۳.
  9. صحراگرد، «کتابت قرآن»، ص۶۳۴.
  10. معرفت، علوم قرآنی، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۰.
  11. مظلومی، پژوهشی پیرامون آخرین کتاب الهی، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۸.
  12. صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، ۱۳۷۲ش، ص۶۹-۷۰.
  13. ابن‌ندیم، الفهرست، ص۳۰.
  14. طباطبایی، قرآن در اسلام، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۳؛ السجستانی، کتاب المصاحف، ۱۴۰۵ق، ص۱۶؛ سیوطی، الاتقان، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۶۱.
  15. خرمشاهی، قرآن‌پژوهی، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۴۶۸.
  16. معرفت، علوم قرآنی، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۵.
  17. معرفت، علوم قرآنی، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۰.
  18. معرفت، علوم قرآنی، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۴.
  19. معرفت، علوم قرآنی، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۵.
  20. سرشار، «رسم‌المصحف»، ص۷۹۳.
  21. سوره بقره، آیه ۱۶۴.
  22. سوره بقره، آیه ۱۲۵.
  23. نگاه کنید به: معرفت، علوم قرآنی، ۱۳۸۱ش، ص۱۶۶-۱۶۹.
  24. سرشار، «رسم‌المصحف»، ص۷۹۳.
  25. سرشار، «رسم‌المصحف»، ص۷۹۵.
  26. رجبی، «رسم المصحف؛ ویژگی‌ها و دیدگاه‌ها»، ص۲۲-۳۱.
  27. معارف، درآمدی بر تاریخ قرآن، ۱۳۸۳ش، ص۱۸۷.
  28. معارف، درآمدی بر تاریخ قرآن، ۱۳۸۳ش، ص۱۸۷.
  29. خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۲۲۴.
  30. صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، ۱۳۷۲ش، ص۲۷۸-۲۷۹.
  31. صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، ۱۳۷۲ش، ص۲۸۰.
  32. مکارم شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ش، ج۴، ص۴۹۰.
  33. حاج سید جوادی، «سیر کتابت قرآن»، ص۲۳.
  34. حاج سید جوادی، «سیر کتابت قرآن»، ص۲۳.
  35. میرمحمدی زرندی، تاریخ و علوم قرآن، ۱۳۷۷ش، ص۱۶۰.
  36. میرمحمدی زرندی، تاریخ و علوم قرآن، ۱۳۷۷ش، ص۱۶۱-۱۶۳.
  37. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۵۳۴.
  38. میرمحمدی زرندی، تاریخ و علوم قرآن، ۱۳۷۷ش، ص۱۶۳-۱۶۵.
  39. میرمحمدی زرندی، تاریخ و علوم قرآن، ۱۳۷۷ش، ص۱۶۵.
  40. کاظمی، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، ص۵۰.
  41. کاظمی، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، ص۵۰.
  42. کاظمی، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، ص۵۰.
  43. کاظمی، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، ص۵۰.
  44. حاج سید جوادی، «سیر کتابت قرآن»، ص۲۳.
  45. کاظمی، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، ص۴۷.
  46. کاظمی، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، ص۴۷.
  47. کاظمی، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، ص۵۲.
  48. کاظمی، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، ص۵۷.
  49. گروهی از نویسندگان، نامه دانشوران ناصری، دار العلم و دار الفکر، ج۵، ص۷۳-۷۴.
  50. کاظمی، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، ص۵۰.
  51. حاج سید جوادی، «سیر کتابت قرآن»، ص۲۳.
  52. حاج سید جوادی، «سیر کتابت قرآن»، ص۲۴.
  53. حاج سید جوادی، «سیر کتابت قرآن»، ص۲۳-۲۴.
  54. صحراگرد، «کتابت قرآن»، ص۶۳۴-۶۳۵.
  55. صحراگرد، «کتابت قرآن»، ص۶۳۰.
  56. حاج سید جوادی، «سیر کتابت قرآن»، ص۲۳.
  57. حاج سید جوادی، «سیر کتابت قرآن»، ص۲۴.
  58. صحراگرد، «کتابت قرآن»، ص۶۳۳.
  59. حاج سید جوادی، «سیر کتابت قرآن»، ص۲۴.
  60. صحراگرد، «کتابت قرآن»، ص۶۳۴.
  61. کاظمی، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، ص۵۲.
  62. برزین، «نگاهی به تاریخچه تذهیب قرآن»، ص۳۶.
  63. جوانکار فومنی، «هنر-حرفه: جلد سازی»، ص۵۴.
  64. طاهری، درس‌هایی از علوم قرآنی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۵۴.
  65. طاهری، درس‌هایی از علوم قرآنی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۵۴.
  66. طاهری، درس‌هایی از علوم قرآنی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۵۴.
  67. طاهری، درس‌هایی از علوم قرآنی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۵۴.
  68. طاهری، درس‌هایی از علوم قرآنی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۵۴.
  69. طاهری، درس‌هایی از علوم قرآنی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۵۵.

منابع

  • برزین، پروین، «نگاهی به تاریخچه تذهیب قرآن»، در مجله هنر و مردم،‌ شماره ۴۹، آبان ۱۳۴۵ش.
  • جعفری، یعقوب، «مقدمه»، در رسم‌الخط مصحف، تألیف غانم قدوری الحمد، قم، اسوه، ۱۳۷۶ش.
  • جوانکار فومنی، ایوب، «هنر - حرفه : جلد سازی»، در مجله رشد آموزش هنر، شماره ۲۹، بهار ۱۳۹۱ش.
  • طاهری، حبیب‌الله، درس‌هایی از علوم قرآنی، قم، اسوه، ۱۳۷۷ش.
  • حاج سید جوادی، سید کمال، «سیر کتابت قرآن»، در مجموعه مقالات کتاب ماه هنر، شماره ۱۲، شهریور ۱۳۷۸ش.
  • سیوطی، جلال الدین، الإتقان فی علوم القرآن، لبنان، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
  • فیروزان، مهدی، راز و رمز هنر دینی (مجموعه مقالات)، تهران، سروش، چ۲، ۱۳۸۰ش.
  • کاظمی، سامره، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، در کتاب ماه هنر، شماره ۹۱ و ۹۲، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۵ش.
  • گروهی از نویسندگان، نامه دانشوران ناصری، قم، دار العلم و دار الفکر، بی‌تا.
  • معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، قم، نشر یاران، چاپ یازدهم، ۱۳۸۹ش.
  • نصر، سید حسین، جوان مسلمان و دنیای متجدد، ترجمه مرتضی اسعدی، تهران، نشر طرح نو، چ۳، ۱۳۷۵ش.
  • نصر، سید حسین، هنر و معنویت اسلامی، ترجمه رحیم قاسمیان، تهران، نشر حکمت، چ۱، ۱۳۸۹ش.