تُربَت (به معنای غبار و خاک) در اصطلاح شیعیان خاک یا غباری است که از اطراف قبر امام حسین(ع) برداشته می‌شود و به آن تربت کربلا یا تربت امام حسین (ع) می‌گویند. بنابر برخی روایات، تربت کربلا فضیلت دارد و سجده بر آن هنگام نماز، مستحب است و در برخی روایات، آثاری برای این خاک برشمرده شده است. شیعیان از تربت کربلا برای ساختن مهر نماز و تسبیح استفاده می‌کنند. نجس کردن تربت، حرام و خوردن مقدار کمی از آن برای شفای بیماری جایز است. برخی برای کاهش فشار قبر مقداری از آن را همراه میت دفن می‌کنند.

تصویری از مهر نماز ساخته‌شده از تربت امام حسین(ع)

محدوده‌ای که می‌توان از آن تربت برداشت به‌صورت دقیق مشخص نشده است. از نظر برخی عالمان شیعه، تا محدوده‌ ۵ فرسخیِ مرقد امام حسین(ع) نیز تربت محسوب می‌شود.

در لغت

تربت در لغت به‌معنای «خاک» است.[۱] برخی احتمال داده‌اند به خاکی که از اطراف هر قبر مقدسی، همچون قبر امامان، پیامبران ، شهیدان و صالحان برداشته می‌شود تربت می‌گویند؛ ولی معنای شایع یا منحصر آن، خاک قبر امام حسین(ع) است و مراد از کلمه «الطین» یا «طین القبر» هم در روایات ائمه(ع)، همین معناست.[۲]

ابوریحان بیرونی[۳] از مزار امام حسین(ع) با تعبیر «تربت مسعوده» یاد کرده است. تربت همواره نزد شیعیان محترم، مقدس و «شعار» آنان بوده است.[۴]

در احادیث

بنابر حدیثی، حضرت عیسی(ع) ضمن خبردادن به حواریون از شهادت امام حسین(ع)، به حرمت تربت ایشان اشاره کرده است.[۵][۶] احادیث متعددی در منابع شیعه و اهل سنّت روایت شده که حاکی از آگاهی پیامبر اکرم(ص) درباره شهادت امام حسین(ع) است. در برخی از آنها آمده است جبرائیل (یا فرشته‌ای دیگر) تربت سرخ کربلا را برای پیامبر(ص) آورد که سبب تأثر آن حضرت شد. به سبب وجود تفاوت‌هایی در این احادیث، به‌ویژه درباره فرشته‌ای که تربت را آورده است، برخی احتمال تعدد این واقعه را مطرح کرده‌اند.[۷][۸] این احادیث از طریق زنان و مردان صحابی، از جمله شماری از همسران پیامبر، از پیامبر(ص) روایت شده است.[۹][۱۰][۱۱]

خون‌رنگ شدن تربت

 
تصویری از تربت امام حسین(ع) که گفته می‌شود در روز عاشورا به رنگ خون تغییر شکل می‌دهد.[۱۲]

بر اساس برخی احادیث که بیشتر آنها از طریق ام سَلَمه نقل شده،[۱۳] پیامبر(ص) تربتی را که جبرائیل برای وی آورد، به‌ام سلمه داد و او آن را در شیشه‌ای (یا پیراهن یا روسری خود) نهاد، آنگاه پیامبر(ص) خون‌رنگ شدن تربت را در روز عاشورا، نشانه شهادت امام حسین(ع) معرفی کرد.[۱۴] در برخی منابع، مُفاد این احادیث از جمله معجزات پیامبر(ص) به شمار آمده است.[۱۵]

خون‌رنگ شدن تربت در روز عاشورا، در برخی گزارش‌های دیگر نیز آمده است.[۱۶] در منابع شیعی، این احادیث به واسطه حدود ۱۰ راوی، از پیامبر(ص) و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده است.[۱۷] در برخی از آنها اشاره شده که پیامبر(ص) به‌ام سلمه مقداری تربت داده، و در حدیثی دیگر آمده که این تربت تا هنگام مرگ ام سلمه نزد وی بوده است.[۱۸] و بنا بر روایتی آن تربت نزد امام باقر(ع) بوده است.[۱۹] در برخی دعاها نیز به ماجرای تربت آوردن جبرائیل اشاره یا تصریح شده است.[۲۰]

احادیثی از حضرت علی درباره تربت

از حضرت علی(ع) احادیثی درباره تربت امام حسین(ع) نقل شده است، از جمله آنکه آن حضرت هنگام عبور از کربلا در جنگ صفّین، حدیث پیامبر(ص) را در شأن تربت برای اصحاب نقل کرد.[۲۱] ظاهراً این حدیث دو بار، هنگام رفتن امام علی(ع) به صفّین و هنگام بازگشت از آن، در کربلا شنیده شده است.[۲۲] در حدیثی دیگر، از آگاهی حضرت علی درباره تربت محل شهادت امام حسین(ع) سخن رفته است.[۲۳] بنا بر حدیثی، آن حضرت هنگام عبور از کربلا ضمن گریستن و اشاره به واقعه عاشورا، حرمت تربت آنجا را یادآور شدند.[۲۴]

احادیثی از دیگر امامان درباره تربت

امام حسین(ع) نیز هنگام رسیدن به کربلا، حدیث ام سلمه را درباره تربت نقل کردند.[۲۵] بنا بر روایات، ام سلمه این حدیث را هنگام حرکت آن حضرت از مدینه برای ایشان نقل کرده بود.[۲۶]

دیگر امامان معصوم نیز درباره تربت سخن گفته‌اند و با اوصاف «مبارکه»، «طاهره» و «مِسکة مبارکه» آن را ستوده و بر فضیلت آن تأکید کرده‌اند.[۲۷] امام رضا(ع) هنگام برداشتن تربت، آن را بوییده و گریسته است.[۲۸] در برخی احادیث، از علاقه فرشتگان به تربت سخن رفته است.[۲۹]

آثار تربت در روایات

شفابخشی

در متون حدیثی و فقهی، آثار متعددی برای تربت ذکر شده است. در احادیث گفته شده که تربت، شفابخش بیماری‌هاست و شرط تأثیر آن، اعتقاد به آن یا اعتقاد به امامت امام حسین(ع) دانسته شده است.[۳۰] برخی احادیث، شیوه برداشتن تربت یا خوردن آن را نیز مؤثر دانسته‌اند.[۳۱] شفاخواهی از تربت مورد اجماع فقهای امامی بوده[۳۲] و آثاری درباره آن نوشته شده است.

گزارش‌های بسیاری از زبان راویان موثق درباره اثر تربت در دست است.[۳۳] شفاخواهی از تربت حمزه، عموی پیامبر(ص)، و دیگر شهدا و صالحان نیز از دیرباز در میان مسلمانان مرسوم بوده است.[۳۴]

ایمنی از ترس

اثر دیگر تربت، ایمنی از ترس است و بر همراه داشتن آن در احادیث تأکید شده است.[۳۵] امام رضا(ع) در هر محموله‌ای مانند پارچه، اندکی تربت می‌گذاشته[۳۶] و این کار گویا برای ایمنی آن بوده است.[۳۷] همچنین، بنا بر منابع، به همراه داشتن تربت برکت دارد.[۳۸]

در احادیث به کام برداشتن نوزادان با تربت سفارش شده و فقها آن را مستحب دانسته[۳۹] و هدیه دادن آن را توصیه کرده‌اند.[۴۰]

استحباب قرار دادن تربت همراه میت

فقهای امامی اتفاق نظر دارند که تربت نهادن به همراه میت برای ایمنی او از عذاب قبر مستحب است،[۴۱] اما در شیوه انجام این کار اختلاف نظر دارند.[۴۲] برخی فقها مستند این استحباب را صرفا متبرک بودن تربت دانسته‌اند،[۴۳] ولی این عمل به نظر برخی دیگر، مستند به حدیث است.[۴۴]

آثار دیگر تربت

برای تربت آثار دیگری هم ذکر شده است؛ از جمله زیاد شدن روزی، علم نافع، عزت یافتن، رفع فقر، و ظهور هر گونه اثر نیک و پسندیده.[۴۵] درباره برخی آثار تربت این سوال مطرح شده است که آیا این آثار با خوردن تربت حاصل می‌شود یا ناشی از همراه داشتن آن است؟[۴۶]

فضیلت سجده بر تربت

بنا بر احادیث و کتب فقهی، تربت بهترین چیزی است که می‌توان در سجده پیشانی را بر آن گذاشت.[۴۷] در برخی روایات آمده که امام صادق(ع) مقداری از تربت امام حسین(ع) را که در کیسه‌ای ابریشمی و زردرنگ نگه می‌داشته، هنگام نماز بر سجاده خود می‌ریخته و بر آن سجده می‌کرده است.[۴۸] به موجب برخی متون حدیثی و فقهی، سجده کردن بر تربت و تسبیح گفتن با تربت باعث رقت قلب می‌شود.[۴۹]

قدیمی‌ترین متن درباره مُهر تربت که با تعبیر «لوحٌ مِنْ طینِ القبر» از آن یاد شده، در توقیعی از امام عصر(عج) آمده که در سال ۳۰۸ هجری قمری در پاسخ به سؤالات محمد بن عبدالله بن جعفر حِمیری صادر شده است. در این حدیث و احادیث دیگر، بر استحباب ذکر گفتن با تسبیح تربت تأکید شده.[۵۰] شهید اول این احادیث را متواتر خوانده است.[۵۱]

ساخت تسبیح با تربت

بنا بر حدیثی از امام صادق(ع)، تسبیح حضرت فاطمه(س) نخست از نخ پشمی تابیده بود که عدد تکبیرات بر آن گره زده شده بود. با شهادت حمزه بن عبدالمطلب در جنگ احد، حضرت فاطمه(س) از تربت وی تسبیح ساخت. پس از شهادت امام حسین(ع)، ساختن تسبیح تربت آن حضرت معمول شد. در حدیث دیگری از امام صادق(ع)، تسبیح تربت حمزه با تسبیح تربت امام حسین(ع) مقایسه شده و تربت امام حسین(ع) برتر دانسته شده است.[۵۲] در روایات بر ثواب در دست گرفتن تسبیح تربت امام حسین(ع)، حتی بدون گفتن ذکر، تأکید شده است،[۵۳] ولی ظاهرا استفاده از تسبیح تربت نیز همچون مهر تربت تا سال ۳۰۸ق. (تاریخ مکاتبة حمیری) هنوز سنتی فراگیر نبوده است.

احکام فقهی تربت

با توجه به قداست تربت، احکام خاصی برای آن در کتب فقهی ذکر شده است، از جمله آنکه نجس کردن تربت حرام و برطرف کردن نجاست از آن واجب است. حتی نجس کردن تربت ممکن است نشانه کفر باشد.[۵۴] همچنین تربتی که همراه میت نهاده می‌شود، باید به گونه‌ای قرار گیرد که موجب بی‌احترامی به آن نشود.[۵۵] توهین به تربت، آثار دنیوی ناگواری به همراه دارد.[۵۶]

خوردن خاک، حرام و خوردن تربت، فقط برای شفا، جایز است.[۵۷] در برخی احادیث و فتاوای فقهی، افطار با تربت جایز است، گرچه عده‌ای از فقها این امر را درست نمی‌دانند.[۵۸] مقدار تربتی که برای شفا می‌توان خورد، اندک و حداکثر به مقدار یک نخود تعیین شده است.[۵۹]

در برخی روایات، خوردن تربت امامان دیگر نیز مجاز دانسته شده است، اما مورد پذیرش فقها و سازگار با برخی احادیث دیگر نیست.[۶۰]

از نظر فقها، خرید و فروش تربت جایز است،[۶۱] ولی در برخی روایات به شدت از آن نهی شده است.[۶۲] صاحب جواهر فروختن خاک قبر ائمه(ع) به کافر را جایز نمی‌داند.[۶۳]

محدوده تربت

محدوده‌ای از اطراف قبر امام حسین(ع) که از آن تربت برداشته می‌شود، در روایات گوناگون، ۲۰ ذراع، ۲۵ ذراع، ۷۰ ذراع، یک میل، ۴ میل، ۱۰ میل، یک فرسخ و ۵ فرسخ ذکر شده است که به نظر فقها، تمام آنها می‌تواند درست باشد، بدین ترتیب که هر چه تربت به قبر امام حسین(ع) نزدیک‌تر باشد، احترام و اثر آن بیشتر است.[۶۴]

برای برداشتن، خوردن یا به همراه داشتن تربت، دعاها و اعمال خاصی مانند غسل، خواندن آیاتی از قرآن، بوسیدن و بر چشم نهادن آن ذکر شده است.[۶۵] به نظر فقها، این آداب، تأثیر تربت را بیشتر یا سریع‌تر می‌کند، ولی اصل تأثیر تربت بدانها وابسته نیست.[۶۶]

آثار نوشته‌شده درباره تربت

آثار منتشر شده

احادیث راجع به تربت در منابع حدیثی بسیاری ذکر شده[۶۷] و آثار مستقلی نیز درباره تربت نوشته شده است، از جمله رسالة السجود علی التربة المشویة اثر محقق کرکی، الارض و التربة الحسینیة از محمدحسین آل کاشف الغطاء، الاستشفاء بالتربة الشریفة الحسینیة از ابوالمعالی کلباسی، خاک بهشت از مهدی صدری، سجده‌گاه در فضیلت سجده بر تربت، از سیدمحمد امروهی هندی،[۶۸] سجده‌گاه رسول در سجده بر تربت به زبان اردو، از احمد سلطان مصطفوی چشتی.[۶۹]

آثار منتشر نشده

برخی آثار چاپ نشده درباره تربت: شرف التربة تألیف محمد بن بکران رازی،[۷۲] شرف التربة تألیف ابوالمفضل شیبانی،[۷۳] لمعة معانی به فارسی در اثبات فضیلت سجده بر تربت، اثر سیدعلی رضوی لاهوری،[۷۴] مثنوی شفانامه درباره اثر تربت سیدالشهدا(ع)، سروده تائب تبریزی.[۷۵]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ابن منظور؛ فیروزآبادی، ذیل «ترب».
  2. شهیدثانی، الفوائد الملیة، ص۲۱۱؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ج ۷، ص۲۶۱.
  3. بیرونی، آثارالباقیه،ص ۳۲۹
  4. کاشف الغطاء، الارض و التربة الحسینیة، ص۳۲.
  5. صدوق، کمال‌الدین، ج۲، ص۵۳۱-۵۳۲
  6. صدری، خاک بهشت، ص۲۲.
  7. بحرانی، عوالم العلوم، ج ۱۷، ص۱۲۴-۱۳۱.
  8. امینی، سیرتنا و سنتنا، ص۵۳-۱۲۹.
  9. ابن حنبل، المسند،ج ۱۱، ص۲۰۷-۲۰۸.
  10. مفید، الارشاد، ج ۲، ص۱۲۹
  11. علوی شجری، فضل زیارة الحسین، ص۹۰-۹۲.
  12. تبدیل شدن تربت کربلا به خون
  13. موحد ابطحی اصفهانی، ج ۴، ص۲۱۸-۲۴۲.
  14. ابویعلی موصلی، ج ۶، ص۱۲۹-۱۳۰؛ خُصَیبی، ص۲۰۲-۲۰۳؛ ابن قولویه، ص۵۹ ۶۱؛ طبرانی، ج ۳، ص۱۰۸؛ ابن شجری، ج ۲، ص۸۲، مجلس ۲۹، ص۱۳۹-۱۴۰؛ حاکم نیشابوری، ج ۵، ص۵۶۷.
  15. ابونعیم، ص۵۵۳؛ بیهقی، ج ۶، ص۴۶۸-۴۷۰.
  16. میثمی عراقی، ص۵۴۲؛ دستغیب، ص۱۲۳-۱۲۴.
  17. طوسی، ۱۴۱۴، ص۳۱۴-۳۱۸، ۳۳۰؛ فضل طبرسی، ج ۱، ص۴۲۸.
  18. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۶۰.
  19. طوسی، ۱۴۱۴، ص۳۱۶
  20. ابن قولویه، ص۲۸۰، ۲۸۲، ۲۸۴-۲۸۵؛ مجلسی، ج ۹۸، ص۱۱۸، ۱۲۹.
  21. نصربن مزاحم، وقعة صفین، ص۱۴۰؛ ابن سعد، الطبقات، ص۴۸-۴۹؛ ابن حنبل، ج ۱، ص۴۴۶؛ ابویعلی موصلی، ج ۱، ص۲۹۸؛ ابن عساکر، ص۲۳۴-۲۳۵.
  22. موحد ابطحی اصفهانی، ج ۴، ص۳۶۵-۳۶۶.
  23. ابن سعد، الطبات الکبری، ص۴۸؛ ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۷۲.
  24. حمیری، ص۲۶؛ ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۲۶۹-۲۷۰.
  25. سبط ابن جوزی، ص۲۲۵
  26. خصیبی، ص۲۰۳؛ مسعودی، ص۱۶۵؛ ابن حمزه، ۱۴۱۲، ص۳۳۰-۳۳۱؛ موحد ابطحی اصفهانی، ج ۴، ص۲۱۸-۲۲۱.
  27. ابن قولویه، ص۲۶۷ ۲۶۸، ۲۷۰-۲۷۱؛ عصفری، ص۱۶-۱۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۸، ص۱۲۸-۱۳۲.
  28. مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۸، ص۱۳۱.
  29. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۶۸؛ مفید، کتاب المزار، ص۱۵۱؛ صدری، ص۴۹.
  30. کلینی، کافی، ج ۴، ص۵۸۸؛ علوی شجری، ص۹۱؛ طوسی، ۱۴۱۱، ص۷۳۲-۷۳۴؛ ابن مشهدی، ص۳۶۱-۳۶۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۸، ص۱۱۸ به بعد.
  31. برقی، ص۵۰۰؛ کلینی، ج ۴، ص۲۴۳؛ ابن بابویه، ۱۳۸۶، ص۴۱۰؛ طوسی، الامالی، ص۳۱۷.
  32. شهید اول، البیان، ج ۲، ص۲۵.
  33. میثمی عراقی، ص۵۴۲؛ قمی، ج ۲، ص۶۹۵؛ اعرجی فحّام، ج ۲، ص۲۰۴-۲۰۶؛ صدری، ص۱۰۹-۱۱۰، ۱۱۵-۱۱۶.
  34. سمهودی، ج ۱، ص۶۹، ۱۱۶، ج ۲، ص۵۴۴؛ اعرجی فحّام، ج ۲، ص۱۷۹-۱۸۲.
  35. ابن قولویه، ص۲۷۸-۲۸۰؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص۷۵؛ الامالی، ۱۴۱۴، ص۳۱۸.
  36. ابن قولویه، ص۲۷۸.
  37. کلباسی، ص۱۳۰.
  38. ابن قولویه، ص۲۷۸؛ نجفی، ج ۱۸، ص۱۶۲.
  39. کلینی، کافی، ج ۶، ص۲۴؛ مفید، المقنعة، ص۵۲۱؛ سلاّر دیلمی، ص۱۵۶؛ ابن برّاج، ج ۲، ص۲۵۹؛ ابن حمزه، الوسیلة الی نیل الفضیلة، ص۳۷۲؛ بحرانی، الحدائق الناضره، ج ۷، ص۱۳۱.
  40. شهید اول، الدروس، ج ۲، ص۲۶.
  41. طوسی،الخلاف، ج ۱، ص۷۰۶؛ محقق حلّی،المعتبر فی شرح المختصر، ج ۱، ص۲۹۹-۳۰۰.
  42. الفقه المنسوب للامام الرضا(ع)، ص۱۸۴؛ طوسی، مصباح المتهجّد، ص۲۰؛ طوسی، الاقتصاد الهادی، ص۲۵۰؛ ابن ادریس حلّی، ج ۱، ص۱۶۵؛ محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج ۱، ص۳۰۱؛ علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص۹۴-۹۵؛ شهید اول، الذکری، ج ۲، ص۲۱
  43. شهید اول، الذکری، ج ۲، ص۲۱ موسوی عاملی، ج ۲، ص۱۳۹.
  44. طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص۷۶؛ طوسی، مصباح المتهجّد، ص۷۳۵؛ احمد طبرسی، ج ۲، ص۵۸۲؛ یوسف بحرانی، الحدائق الناضره، ج ۴، ص۱۱۲؛ حرّ عاملی، ج ۳، ص۳۰؛ علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص۹۵؛ شهید اول، الذکری، ج ۲، ص۲۱.
  45. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۲۷۷، ۲۸۲-۲۸۵؛ ابن بسطام، ص۵۲؛ نوری، ۱۴۰۸، ج ۸، ص۲۳۷؛ کلباسی، ص۱۰۹؛ فرهاد میرزا قاجار، ص۶.
  46. نراقی، مستند الشیعه، الناشر مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث ـ قم، ج ۱۵، ص۱۶۳؛ کلباسی، ص۶۷، ۷۷.
  47. ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص۲۶۸؛ شهید اول، الدروس، ج ۲، ص۲۶؛ یوسف بحرانی، ج ۷، ص۲۶۰؛ نراقی، ج ۵، ص۲۶۶.
  48. طوسی، مصباح المتهجّد، ص۷۳۳؛ دیلمی، ج ۱، ص۱۱۵؛ محمدباقر مجلسی، ج ۸۲، ص۱۵۳؛ آل کاشف الغطاء، ص۳۹.
  49. مجلسی، بحارالانوار، ج ۲، ص۱۷۷.
  50. مفید، کتاب المزار، تحقیق سید محمدباقر ابطحی، ص۱۵۰-۱۵۱؛ حسن طبرسی، ص۲۸۱؛ ابن مشهدی، ص۳۶۶-۳۶۸؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، الناشر مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث ـ قم ج ۶، ص۴۵۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۸۲، ص۳۳۳-۳۴۰.
  51. شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج ۲، ص۲۶.
  52. مفید، الارشاد، ص۱۵۰-۱۵۱.
  53. طوسی، مصباح المتهجّد، ص۷۳۵؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج ۶، ص۷۵-۷۶؛ احمد طبرسی، ج ۲، ص۵۸۳؛ مفید، کتاب المزار، ص۱۵۲.
  54. علامه حلّی، مختلف الشیعة، ج ۱، ص۲۶۷؛ علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص۱۲۷؛ نجفی، ج ۸، ص۳۳۵؛ آل کاشف الغطاء، ص۱۷۵؛ سبزواری، ص۱۸
  55. طباطبائی یزدی، ج ۱، ص۳۱۵، مسئلة ۹؛ حکیم، ج ۴، ص۱۹۹.
  56. طوسی، الامالی، ص۳۲۰؛ نوری، ۱۳۷۸، ج ۲، ص۲۸۳.
  57. کلینی، ج ۶، ص۲۶۵-۲۶۶، ۳۷۸؛ ابن برّاج، ج ۲، ص۴۳۳؛ ابن حمزه، ص۴۳۳؛ محقق حلّی، شرایع الاسلام، ج ۳، ص۱۷۶؛ نراقی، ج ۱۵، ص۱۶۲؛ کلباسی، ص۲۸۳۰.
  58. الفقه المنسوب للامام الرضا(ع)، ص۲۱۰؛ ابن شعبه، ص۴۸۸؛ ابن بابویه، ۱۴۱۴، ج ۲، ص۱۷۴؛ مفید، مسارّ الشیعة، ص۳۱؛ ابن طاووس، اقبال، ص۲۸۱ ؛ شهید اول، البیان، ص۲۰۳؛ شهید اول، الذکری، ج ۴، ص۱۷۵-۱۷۶؛ مجلسی، ج ۵۷، ص۱۵۸-۱۶۱.
  59. کلینی، ج ۶، ص۳۷۸؛ ابن برّاج، ج ۲، ص۴۲۹۴۳۰؛ ابن ادریس حلّی، ج ۱، ص۳۱۸؛ محقق حلّی، شرایع، ج ۳، ص۱۷۶؛ مجلسی، ج ۵۷، ص۱۶۱-۱۶۲؛ کلباسی، ص۴۵-۴۷.
  60. ابن قولویه، ص۲۸۰۲۸۱؛ ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، ج ۱، ص۱۰۴؛ مجلسی، ج ۵۷، ص۱۵۶.
  61. شهید اول، الدروس، ج ۲، ص۲۶؛آل کاشف الغطاء، ص۳۷۶.
  62. ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۲۸۶.
  63. نجفی، جواهر الكلام، ۱۹۸۱م، ج۲۲، ص۳۴۰.
  64. طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص۷۱۷۲؛ طوسی، مصباح المتهجّد، ص۷۳۱-۷۳۲؛ ابن فهد حلّی، ج ۴، ص۲۲۰؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ج ۷، ص۳۲۷؛ مقدّس اردبیلی، ج ۲، ص۳۱۳؛ مجلسی، ج ۵، ص۳۷۰-۳۷۱؛ نراقی، ج ۱۵، ص۱۶۵-۱۶۷.
  65. ابن قولویه، باب ۹۳۹۴؛ طوسی، الامالی، ص۳۱۸، ابن طاووس، الامان، ص۴۷؛ ابن طاووس، فلاح السائل، ص۶۲، ۲۲۴-۲۲۵؛ ابن مشهدی، ص۳۶۳-۳۶۶.
  66. مقدّس اردبیلی، ج ۱۱، ص۲۳۶.
  67. ابن قولویه، بابهای ۱۷، ۹۱-۹۵.
  68. آقابزرگ طهرانی، ج ۱۲، ص۱۴۷.
  69. آقابزرگ طهرانی، ج ۱۲، ص۱۴۷.
  70. کتابخانه ملی
  71. نگاه کنید به: شهرستانی، تربت خونین: وارسی ماجرای خونین شدن تربت امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، ۱۳۹۳ش.
  72. نجاشی، ص۳۹۴؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۱۴، ص۱۸۰.
  73. نجاشی، ص۳۹۶؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج ۱۴، ص۱۸۰.
  74. آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج ۱۸، ص۳۵۴.
  75. آقابزرگ تهرانی، الذریعه،۱۴۰۸ق، ج ۱۹، ص۸۴.

منابع

  • ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
  • ابن بابویه، الامالی، تهران ۱۳۶۲ ش.
  • ابن بابویه، علل الشرایع، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم، بی‌تا.
  • ابن بابویه، عیون اخبارالرضا، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ ش.
  • ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۴.
  • ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ ش.
  • ابن برّاج، المهذب، قم ۱۴۰۶.
  • ابن بسطام (حسین بن بسطام) و ابن بسطام (عبداللّه بن بسطام)، طب الائمة، نجف ۱۳۸۵، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
  • ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، چاپ نبیل رضا علوان، قم ۱۴۱۲.
  • ابن حمزه، الوسیلة الی نیل الفضیلة، چاپ عبدالعظیم بکاء، نجف ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
  • ابن حنبل، المسند، چاپ احمدمحمد شاکر، قاهره ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
  • ابن سعد، ترجمة الامام الحسین علیه‌السلام و مقتله، من القسم غیرالمطبوع من کتاب الطبقات الکبیر لابن سعد، چاپ عبدالعزیز طباطبائی، قم ۱۴۱۵.
  • ابن شجری، کتاب الامالی و هی الشهیرة بالامالی الخمیسیة، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
  • ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۷۶ ش.
  • ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، چاپ یوسف بقاعی، بیروت ۱۴۱۲/.۱۹۹۱
  • ابن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنة، چاپ فضل اللّه نوری، تهران ۱۳۱۲، چاپ افست ۱۳۶۷ ش.
  • ابن طاووس، الامان من اخطار الاسفار و الازمان، قم ۱۴۰۹.
  • ابن طاووس، کتاب فلاح السائل، بیروت: الدارالاسلامیه، بی‌تا.
  • ابن عساکر، ترجمة ریحانة رسول اللّه الامام المَفْدی فی سبیل اللّه الحسین بن علی بن ابی طالب صلوات اللّه علیهم من تاریخ مدینة دمشق، بیروت ۱۳۹۸/ ۱۹۷۸.
  • ابن فهد حلّی، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، قم ۱۴۰۷۱۴۱۳.
  • ابن قولویه، کامل الزیارات، چاپ عبدالحسین امینی، نجف ۱۳۵۶.
  • ابن مشهدی، المزار الکبیر، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۹.
  • ابوریحان بیرونی، آثار الباقیة.
  • ابوسعید عباد عصفری، اصل، در اصول الستة عشر، قم ۱۴۰۵.
  • ابویعلی موصلی، مسند، چاپ حسین سلیم اسد، بیروت ۱۴۱۰۱۴۱۲.
  • احمدبن حسین بیهقی، دلائل النبوة، چاپ عبدالمعطی قلعجی، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
  • احمدبن عبداللّه ابونعیم، دلائل النبوة، چاپ محمد رواس قلعه جی و عبدالبر عباس، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۱.
  • احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج، چاپ ابراهیم بهادری و محمدهادی به، قم ۱۴۱۳.
  • احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
  • احمدبن محمد برقی، کتاب المحاسن، چاپ محدّث ارموی، قم، ۱۳۳۱ ش.
  • احمدبن محمد مقدّس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، قم، ج ۲، ۱۴۰۳، ج ۱۱، ۱۴۱۴.
  • احمدبن محمدمهدی نراقی، مستندالشیعة فی احکام الشریعة، قم، ج ۵، ۱۴۱۵، ج ۱۵، ۱۴۱۸؛
  • جعفر سبحانی، «مصاحبه با آیت اللّه جعفر سبحانی»، حوزه،ش ۴۳۴۴ (فروردین تیر ۱۳۷۰).
  • جعفربن حسن محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج ۱، قم ۱۳۶۴ ش.
  • جعفربن حسن محقق حلّی، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸.
  • جواد علوی، «آیة اللّه بروجردی در بروجرد»، حوزه، سال ۸،ش ۴۳۴۴ (فروردین تیر ۱۳۷۰).
  • حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، چاپ محمدحسین اعلمی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
  • حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ج ۱ و ۲، قم ۱۴۱۴.
  • حسن بن یوسف علامه حلّی، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، ج ۱، قم ۱۴۱۳.
  • حسین بن حمدان خصیبی، الهدایة الکبری، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
  • حسین بن محمد دیلمی، ارشاد القلوب، بیروت ۱۳۹۸/ ۱۹۷۸.
  • حسین بن محمدتقی نوری، دارالسلام فیما یتعلق بالرؤیا والمنام، قم ۱۳۷۸.
  • حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ ۱۴۰۸.
  • حمزة بن عبدالعزیز سلاّ ر دیلمی، المراسم العلویة فی الاحکام النبویة، چاپ محسن حسینی امینی، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
  • رسالة السجود علی التربة المشویة، قم ۱۴۰۹.
  • زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
  • زین الدین بن علی شهیدثانی، الفوائد الملیة لشرح الرسالة النفلیة، قم ۱۳۷۸ ش.
  • زین الدین بن علی شهیدثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام، قم ۱۴۱۳ ۱۴۱۹.
  • سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
  • سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴.
  • شهرستانی، سید علی، تربت خونین: وارسی ماجرای خونین شدن تربت امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، تهران، دليل ما، ۱۳۹۳ش.
  • عباس قمی، فوائد الرضویة: زندگانی علمای مذهب شیعه، تهران، ۱۳۲۷ ش.
  • عبدالحسین امینی، سیرتنا و سنتنا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
  • عبدالحسین دستغیب، داستانهای شگفت، تهران ۱۳۶۲ ش.
  • عبداللّه بن جعفر حمیری، قرب الاسناد، قم ۱۴۱۳.
  • عبداللّه بن نوراللّه بحرانی، عوالم العلوم و المعارف و الاحوال من الا´یات و الاخبار و الاقوال، ج ۱۷، قم ۱۴۰۷.
  • علی بن حسین محقق کرکی، رسائل المحقق الکرکی، چاپ محمد حسون، ج ۲.
  • علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیة، قم ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
  • علی بن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
  • علی بن موسی(ع)، امام هشتم، الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، مشهد ۱۴۰۶.
  • علی طباطبائی، ریاض المسائل، قم ۱۴۱۲۱۴۲۰.
  • فرهاد میرزاقاجار، قمقام زخّار و صمصام بتار، تهران ۱۳۷۷.
  • فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، قم ۱۴۱۷.
  • محسن حکیم، مستمسک العروة الوثقی، نجف ۱۳۸۸، چاپ افست بیروت، بی‌تا.
  • محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش.
  • محمدباقر سبزواری، ذخیرة المعاد فی شرح الارشاد، چاپ سنگی تهران ۱۲۷۳۱۲۷۴، چاپ افست قم، بی‌تا.
  • محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی، الامام الحسین علیه‌السلام فی احادیث الفریقین من قبل الولادة الی بعد الشهادة، قم ۱۴۱۴ ۱۴۱۵.
  • محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
  • محمدبن حسن طوسی، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، تهران ۱۴۰۰.
  • محمدبن حسن طوسی، الامالی، قم ۱۴۱۴.
  • محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
  • محمدبن حسن طوسی، کتاب الخلاف، قم ۱۴۰۷۱۴۱۷.
  • محمدبن حسن طوسی، مصباح المتهجّد، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
  • محمدبن حسن فاضل هندی، کشف اللثام عن قواعد الاحکام، ج ۲، قم ۱۴۱۸.
  • محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۸.
  • محمدبن علی علوی شجری، فضل زیارة الحسین (علیه‌السلام)، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
  • محمدبن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، قم ۱۴۱۰؛
  • محمدبن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، قم ۱۴۱۳.
  • محمدبن محمد مفید، المقنعة، قم ۱۴۱۰.
  • محمدبن محمد مفید، کتاب المزار، چاپ محمدباقر ابطحی، قم ۱۴۱۳.
  • محمدبن محمد مفید، مسارّ الشیعة فی مختصر تواریخ الشریعة، چاپ مهدی نجف، قم ۱۴۱۳.
  • محمدبن محمدابراهیم کلباسی، الاستشفاء بالتربة الشریفة الحسینیة، چاپ حسین غیب غلامی، قم ۱۴۱۲.
  • محمدبن مکی شهیداول، البیان، چاپ محمد حسون، قم ۱۴۱۲؛
  • محمدبن مکی شهیداول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، قم ۱۴۱۴.
  • محمدبن مکی شهیداول، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، قم ۱۴۱۹.
  • محمدبن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
  • محمدتقی بن مقصود علی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، چاپ حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، قم ۱۴۰۶۱۴۱۳.
  • محمدحسن بن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت ۱۹۸۱.
  • محمدحسین آل کاشف الغطاء، الارض و التربة الحسینیة، قم ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
  • محمدرضا اعرجی فحّام، احسن الجزاء فی اقامة العزاء علی سیدالشهداء (علیه‌السلام)، ج ۲، قم ۱۴۰۱.
  • محمدعلی داعی الاسلام، فرهنگ نظام، چاپ سنگی حیدرآباد دکن ۱۳۰۵ ۱۳۱۸ ش، چاپ افست تهران ۱۳۶۲۱۳۶۴ ش.
  • محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، تهران ۱۳۵۸ ش.
  • محمود میثمی عراقی، دارالسلام، تهران ۱۳۷۴؛
  • مهدی صدری، خاک بهشت، قم ۱۳۷۷ ش.
  • نصربن مزاحم، وقعة صفین، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
  • نعمان بن محمد قاضی نعمان، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، چاپ محمد حسینی جلالی، قم ۱۴۰۹۱۴۱۲.
  • هادی حائری خراسانی، معجزات و کرامات ائمة اطهار علیهم السلام، قم ۱۴۱۷.
  • یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم ۱۳۶۳۱۳۶۷ ش.

پیوند به بیرون